معصومه قرایلو؛ علی یساقی؛ جواد باقری
چکیده
تاقدیس گرمسار با روند NW-SE در شمال باختر شهرستان گرمسار در منطقه ابردژ در 110 کیلومتری استان تهران جای دارد. هدف این مقاله بررسی سبک چینخوردگی تاقدیس گرمسار و ارتباط آن با گسل راندگی کویر و تأثیر وارونشدگی رژیم زمینساختی در تغییر ساختارهای محدوده مورد مطالعه بوده است و همچنین در راستای این مطالعه، تعیین تقدم و تأخر ساختها و چگونگی ...
بیشتر
تاقدیس گرمسار با روند NW-SE در شمال باختر شهرستان گرمسار در منطقه ابردژ در 110 کیلومتری استان تهران جای دارد. هدف این مقاله بررسی سبک چینخوردگی تاقدیس گرمسار و ارتباط آن با گسل راندگی کویر و تأثیر وارونشدگی رژیم زمینساختی در تغییر ساختارهای محدوده مورد مطالعه بوده است و همچنین در راستای این مطالعه، تعیین تقدم و تأخر ساختها و چگونگی تشکیل آنها بر پایه برداشت میدانی و تفسیر دادههای زیرسطحی صورت گرفته است. با توجه به وجود گسل راندگی در پهلوی جنوبی این تاقدیس میتوان گفت یک چین مرتبط با گسل است که مجموعه ویژگیهای آن سبک چینهای جدایشی گسلیده را برای تاقدیس گرمسار مشهود میسازد. وجود افق شکلپذیر تبخیریهای سازند سرخ زیرین در سبک چینخوردگی تاقدیس گرمسار مؤثر بوده که این تأثیر در خطوط لرزهای مشهود است. گسلهای امتدادلغزی بهصورت فرعی محور این تاقدیس را تحت تأثیر قرار دادهاند که از جوانترین ساختارهای منطقه به شمار میروند. افزایش چینخوردگی طی رژیم فشارشی در این ناحیه سبب ایجاد این دسته از گسلها در محل محور تاقدیس گرمسار شده است.
سنگ شناسی
مریم کوچی؛ سیدسعید محمدی؛ ملیحه نخعی
چکیده
در شمالشرق سربیشه در استان خراسان جنوبی، رخنمونهایی از سنگهای گدازهای وجود دارد که از نظر تقسیمات زمینشناسی در بخش شرقی بلوک لوت قرار گرفتهاند. ترکیب سنگشناختی مجموعه بررسیشده شامل آندزیت (پیروکسن آندزیت، آندزیت، تراکی آندزیت)، داسیت و ریولیت است. بافتهای غالب در این سنگها، پورفیری با خمیره میکرولیتی شیشهای، گلومروپورفیری، ...
بیشتر
در شمالشرق سربیشه در استان خراسان جنوبی، رخنمونهایی از سنگهای گدازهای وجود دارد که از نظر تقسیمات زمینشناسی در بخش شرقی بلوک لوت قرار گرفتهاند. ترکیب سنگشناختی مجموعه بررسیشده شامل آندزیت (پیروکسن آندزیت، آندزیت، تراکی آندزیت)، داسیت و ریولیت است. بافتهای غالب در این سنگها، پورفیری با خمیره میکرولیتی شیشهای، گلومروپورفیری، پوئیکلیتیک و حفرهای هستند. کانیهای تشکیلدهنده سنگهای آندزیتی شامل پلاژیوکلاز، پیروکسن و آمفیبول همراه مقادیرکم بیوتیت و سانیدین و در ریولیت و داسیت شامل کوارتز، سانیدین، پلاژیوکلاز، آمفیبول و بیوتیت هستند. بافتهای غیرتعادلی نظیر منطقهبندی شیمیایی، بافت غربالی، حاشیههای گردشده و خلیجی در درشت بلورهای این سنگها مشاهده میشود. نتایج بررسیهای ژئوشیمیایی نشان میدهد که این گدازهها به سری ماگمایی کالکآلکالن پتاسیم بالا تا متوسط تعلق دارند. غنیشدگی از LREE وLILE ، تهیشدگی از HREE و HFSE همراه بیهنجاری منفی عناصری نظیرTi ، Nb وP در این سنگها حاکی از ماگماتیسم کمان آتشفشانی حاشیه فعال قاره است. براساس نمودارهای تمایز زمینساختی نیز محیط تکتونیکی گدازههای منطقه زولسک با پهنه فرورانش و حاشیه فعال قارهای مرتبط است. نسبت پایینDy/Yb (کمتر از2) در گدازههای بررسی شده، بیانگر منشأ گوشته اسپینل لرزولیتی برای ماگما میباشد.
زمین شناسی اقتصادی
رسول سپهری راد؛ سعید علیرضایی؛ امیرمرتضی عظیم زاده
چکیده
کانسار مگنتیت-آپاتیت گزستان در توالی آتشفشانی-رسوبی پروتروزوئیک بالایی-کامبرین زیرین در منطقه بافق در ایران مرکزی تشکیل شده است. میزبان کانیسازی در کانسار گزستان، سنگهای آتشفشانی و نیمهعمیق فلسیک تا حدواسط هستند که به شدت کلریتی و سریسیتی شدهاند. دگرسانیهای مرتبط با کانیسازی در کانسار گزستان و مقایسه آن با دیگر کانسارها ...
بیشتر
کانسار مگنتیت-آپاتیت گزستان در توالی آتشفشانی-رسوبی پروتروزوئیک بالایی-کامبرین زیرین در منطقه بافق در ایران مرکزی تشکیل شده است. میزبان کانیسازی در کانسار گزستان، سنگهای آتشفشانی و نیمهعمیق فلسیک تا حدواسط هستند که به شدت کلریتی و سریسیتی شدهاند. دگرسانیهای مرتبط با کانیسازی در کانسار گزستان و مقایسه آن با دیگر کانسارها در منطقه بافق، نشانگر تفاوتهایی در مجموعههای دگرسانی و فراوانی نسبی آنها، شدت، گسترش فضایی و زمان دگرسانی نسبت به کانیسازی است. دگرسانی آلبیتی گسترش چندانی در گزستان ندارد و محدود به زونهای کانیسازی است. دگرسانی کلسیمی-آهنی که از بیشتر کانسارهای مگنتیت-آپاتیت منطقه بافق گزارش شده است و نیز دگرسانی پتاسیک در کانسار گزستان کمیاب و فقط به طور محلی دیده میشود. متاسوماتیزم بور، به صورت نوارهای کوارتز-تورمالین و نیز بلورهای پراکنده تورمالین خودنمایی میکند. در کانسار گزستان، دگرسانیهای غالب و مرتبط با کانیسازی، دگرسانیهای کلریتی و سریسیتی است. کلریت عمدتاً به صورت جانشینی و نیز به شکل پرکننده درزهها و فضاهای خالی تشکیل شده است. ترکیب کلریت از نوع پیکنوکلریت و کلینوکلر میباشد و محدوده دمای تشکیل آن، 324 تا 236 درجه سانتیگراد تعیین شده است. دگرسانی سریسیتی، علاوه بر پهنههای کانیسازی، در واحدهای سنگی نیمهعمیق و آتشفشانی نیز گسترش زیادی دارد. گسترش دگرسانی کلریتی و ارتباط آن با کانیسازی، و نبود یا کمبود دگرسانیهای سدیک و کلسیمی-آهنی، نشان میدهد که کانسار گزستان، نسبت به سایر کانسارهای آهن ایران مرکزی، احتمالاً در دمای پائینتر و در بخشهای کمعمق سیستمهای کانیسازی نوع اکسید آهن-آپاتیت، بر اساس مدلهای زایشی این کانسارها، تشکیل شده است.
سید حمید وزیری؛ محمودرضا مجیدی فرد؛ مارک لفلم
چکیده
سری پرکامبرین کوشک در مناطق بافق و بهاباد ایران مرکزی حاوی مجموعهای متنوع از فسیلهای اواخر ادیارکان است که بسیار متنوعتر از فسیلهای شاخص شناخته شده از سیستم ادیاکارن پایانی هستند که تاکنون در سراسر جهان معرفی شده است. سری کوشک با بیش از 500 متر ضخامت در ناحیه کوشک از مجموعهای از رخسارههای کربناته (سنگآهک دولومیتی ماسهای ...
بیشتر
سری پرکامبرین کوشک در مناطق بافق و بهاباد ایران مرکزی حاوی مجموعهای متنوع از فسیلهای اواخر ادیارکان است که بسیار متنوعتر از فسیلهای شاخص شناخته شده از سیستم ادیاکارن پایانی هستند که تاکنون در سراسر جهان معرفی شده است. سری کوشک با بیش از 500 متر ضخامت در ناحیه کوشک از مجموعهای از رخسارههای کربناته (سنگآهک دولومیتی ماسهای و دولومیت) و سیلیسی آواری (شیل، سنگماسه و سنگ سیلتی) همراه با سنگهایی از ریولیتهای ولکانیکی، میکرودیوریت و توف تشکیل شده و شیلهای آرژیلی آن حاوی مجموعهای از فسیلهای ادیاکارن فراوان شاملKuckaraukia multituberculata, Persimedusites chahgazensis, Corumbella werneri, Cloudinasp., Chuaria sp., Kimberella persii, Gibbavasis kushkii, Erniettomorpha, Rangeomorpha و همچنین ارگانیسمهای لولهایشکل فراوان است. کشففسیلهای شاخص Cloudina و Corumbella در این مجموعه سن اواخر ادیاکارن (مجموعه ناما- حدود 539 تا 545 میلیون سال قبل) را برای این نهشتهها تأیید میکند. این مجموعه فسیلی به بسط درک از اواخر دوره ادیاکارن قبل از انقراض این دوره و انفجار موجودات مختلط کامبرین کمک میکند.
حبیبالله قاسمی؛ زکیه کاظمی؛ شیوا صالحیان
چکیده
بر پایه مطالعات چینهشناختی، سنگ مادر شیستهای گرگان و سازند قلی در پهنه البرز خاوری ویژگیهای سنگشناختی و محتوای فسیلی یکسانی دارند و برخلاف تصورات پیشین، این شیستها به پرکامبرین تعلق ندارند. سنگهای آذرین مافیک موجود در این دو واحد سنگی نیز همانندیهای سنگشناختی و ژئوشیمیایی فراوانی دارند. این سنگهای آذرین ...
بیشتر
بر پایه مطالعات چینهشناختی، سنگ مادر شیستهای گرگان و سازند قلی در پهنه البرز خاوری ویژگیهای سنگشناختی و محتوای فسیلی یکسانی دارند و برخلاف تصورات پیشین، این شیستها به پرکامبرین تعلق ندارند. سنگهای آذرین مافیک موجود در این دو واحد سنگی نیز همانندیهای سنگشناختی و ژئوشیمیایی فراوانی دارند. این سنگهای آذرین مافیک شامل بازالت، تراکیبازالت و تراکیآندزیت بازالتی به همراه سیلها، دایکها و تودههای کوچک میکروگابرویی هستند. بررسی و مقایسه ویژگیهای سنگشناختی و ژئوشیمیایی آنها، نشاندهنده همانندیهای سنی، سنگنگاری، ماگمایی، ژئوشیمیایی و جایگاه زمینساختی آنهاست. به نظر میرسد که هم سنگ مادر شیستهای گرگان و هم سنگهای تشکیلدهنده سازند قلی نهشتههای رسوبی و آذرینی باشند که بهطور همزمان در خلال آغاز حرکات کششی و کافتزایی اقیانوس پالئوتتیس در زمان اردوویسین در البرز خاوری نهشته شدهاند؛ ولی سنگ مادر شیستهای گرگان به دلیل نزدیکی بیشتر به محل درازگودال اقیانوسی پهنه فرورانش پالئوتتیس، در تریاس میانی- پایانی (در رخداد سیمرین پیشین) دچار دگرگونی در رخساره شیست سبز شده است. ویژگیهای ژئوشیمیایی سنگهای آذرین موجود در این دو واحد سنگی، بیانگر منشأ گرفتن ماگمای سازنده آنها از ذوب بخشی 12 تا 16 درصدی یک گوشته غنی شده گارنت لرزولیتی همانند محل منبع بازالتهای جزایر اقیانوسی در رخساره گارنت پریدوتیت، در ژرفاهای 100 تا110 کیلومتری است.
مجید خانجانی؛ سیدرضا موسوی حرمی؛ حسین رحیمپور بناب؛ محمدرضا کمالی
چکیده
سازند سروک (آلبین - تورونین) دومین سازند مخزنی مهم در مخازن جنوب و جنوب باختری ایران است و بهطور چیره از سنگهای کربناتی تشکیل شده است. در این پژوهش بخش بالایی سازند سروک در میادین نفتی سیری برای تعیین ریزرخسارهها، محیط رسوبی، فرایندهای دیاژنزی و چینهنگاری سکانسی مورد مطالعه قرار گرفت. بررسیهای رخسارهای منجر به شناسایی ...
بیشتر
سازند سروک (آلبین - تورونین) دومین سازند مخزنی مهم در مخازن جنوب و جنوب باختری ایران است و بهطور چیره از سنگهای کربناتی تشکیل شده است. در این پژوهش بخش بالایی سازند سروک در میادین نفتی سیری برای تعیین ریزرخسارهها، محیط رسوبی، فرایندهای دیاژنزی و چینهنگاری سکانسی مورد مطالعه قرار گرفت. بررسیهای رخسارهای منجر به شناسایی 12 ریزرخساره شد که در 5 مجموعه رخسارهای قرار میگیرند و در یک محیط رسوبی رمپ کربناتی هموکلینال برجای گذاشته شدهاند. بیشتر فرایندهای دیاژنزی که این سازند را تحت تأثیر قرار دادهاند شامل آشفتگی زیستی، میکرایتی شدن، سیمانی شدن، انحلال، دولومیتی شدن، استیلولیتی شدن، پیریتی شدن و ایجاد شکستگیها است. مهمترین سیمانهای مشاهده شده در این سازند شامل سیمان کلسیتی همبعد ریزبلور، سیمان کلسیتی دروزی، سیمان کلسیت اسپاری بلوکی درشتبلور و سیمان سینتکسیال است. بررسیهای چینهنگاری سکانسی به شناسایی 3 سکانس رسوبی رده سوم در بخش بالایی سازند سروک انجامید و رخسارهها و فرایندهای دیاژنزی در چهارچوب چینهشناسی سکانسی مورد بررسی قرار گرفت.
زمین شناسی اقتصادی
مصطفی اسماعیلی وردنجانی؛ مصطفی ناظری؛ غلامرضا عسگری
چکیده
کانهزایی قیر طبیعی در زون شکمیدان بهعنوان مستعدترین زون کانهزایی قیرطبیعی ایران عمدتاً به میزبانی بخش انیدریتی سازند آسماری (بخش کلهر) و سازند گچساران روی داده است. بهمنظور معرفی مناطق امیدبخش کانهزایی قیرطبیعی در زون شک میدان ابتدا زون مذکور به سه زیر بخش تقسیم و ادامه مطالعات اکتشافی در این سه زیربخش صورت پذیرفت. در پردازشهای ...
بیشتر
کانهزایی قیر طبیعی در زون شکمیدان بهعنوان مستعدترین زون کانهزایی قیرطبیعی ایران عمدتاً به میزبانی بخش انیدریتی سازند آسماری (بخش کلهر) و سازند گچساران روی داده است. بهمنظور معرفی مناطق امیدبخش کانهزایی قیرطبیعی در زون شک میدان ابتدا زون مذکور به سه زیر بخش تقسیم و ادامه مطالعات اکتشافی در این سه زیربخش صورت پذیرفت. در پردازشهای دورسنجی نخست سعی شد تا محدوده های لیتولوژیکی مشخص و واحدهای سنگی میزبان کانهزایی با استفاده از تکنولوژی پردازش تصاویر از یکدیکر تفکیک شوند. در مرحله دوم کنترل کنندههای ساختاری شامل گسلها و شکستگیهای موجود در هر بخش به همراه ساختارهای حلقوی، که جزو مناطق مستعد برای جاگیری ماده معدنی میباشند، شناسایی شد. در ادامه مدلسازی سهبعدی ساختاری زون مورد مطالعه نیز بهمنظور افزایش دقت عمقی و تعیین توالی چینه نگاری و انطباق چینه-ساختاری، تهیه و درنهایت با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و بر پایه اطلاعات دانشمحور و مطالعات میدانی، به لایههای اطلاعاتی کاربردی شامل زمینشناسی، تکتونیک، اطلاعات معادن قیرطبیعی مورد مطالعه و همچنین نتایج حاصل از مطالعات دورسنجی اوزان مرتبط تخصیص داده شد و بر اساس آن تلفیق دادههای اکتشافی جهت معرفی مناطق امید بخش دارای اولویت اکتشافی صورت پذیرفت.
اسماعیل کشت کار؛ منصور قربانی؛ جعفر عمرانی
چکیده
در شمال روستای زیاران، سیلی با ترکیب الیوینگابرو تا مونزودیوریت به درون توفهای کرج تزریق شده است. کانیهای غالب در ترکیب این سنگها پلاژیوکلاز، آلکالیفلدسپار، پیروکسن، الیوین و بیوتیت هستند. ترکیب پلاژیوکلازها از لابرادوریت تا بایتونیت تغییر میکند. آلکالیفلدسپارها در محدوده ارتوکلاز و پیروکسنها در محدوده دیوپسید ...
بیشتر
در شمال روستای زیاران، سیلی با ترکیب الیوینگابرو تا مونزودیوریت به درون توفهای کرج تزریق شده است. کانیهای غالب در ترکیب این سنگها پلاژیوکلاز، آلکالیفلدسپار، پیروکسن، الیوین و بیوتیت هستند. ترکیب پلاژیوکلازها از لابرادوریت تا بایتونیت تغییر میکند. آلکالیفلدسپارها در محدوده ارتوکلاز و پیروکسنها در محدوده دیوپسید قرار میگیرند. ترکیب الیوینها از کریزولیت تا هورتونولیت در تغییر است و اکثر نقاط تجزیه شده در محدوده هیالوسیدریت قرار میگیرند. بیوتیت یکی از شاخصترین کانیهای فرومنیزین در سنگهای مورد مطالعه است که از لحاظ ترکیبی بین قطب آنیت و سیدروفیلیت واقع شده و از نوع بیوتیتهای غنی از منیزیم است. بیشتر این بیوتیتها از نوع ماگمایی اولیه هستند و بخشی از آنها در محدوده بیوتیتهای دوباره متعادل شده قرار دارند. بیوتیتهای مورد بررسی، در نمودارهای دوتایی و سهتایی، که بر پایه اکسیدهای Al2O3، MgO و FeO* استوارند، در گستره کالکآلکالن کوهزایی قرار میگیرند. دمای جایگیری توده نفوذی زیاران بر اساس تیتانیوم بیوتیت، بین 690 تا 780 درجهی سانتیگراد محاسبه شده است. همچنین ترکیب شیمیایی پیروکسنها بیانگر شکلگیری آنها در محیط مرتبط با فرورانش است. میانگین دمای تبلور کلینوپیروکسنها حدود 1215 درجه سانتیگراد ارزیابی شده و فشار تبلور محاسبه شده برای کلینوپیروکسنهای این مجموعه کمتر از 9 کیلوبار است.
چینه شناسی و فسیل شناسی
فاطمه مهدیخوانی؛ محمودرضا مجیدی فرد؛ طیبه محتاط؛ لیدا بخشنده؛ مسعود زمانی پدرام
چکیده
به منظور مطالعه سنگچینهنگاری و زیستچینهنگاری مرز کرتاسه- پالئوژن، دو برش زالوبند و هونو در شرق خور (استان اصفهان) در نظر گرفته شد. ضخامت لایههای مورد نظر در برش زالوبند 100 متر و در برش هونو 70 متر اندازهگیری شده است. این توالی در برش اول بیشتر از مارن، سنگآهک مارنی، سنگماسه آهکی، سنگآهک، ماسهسنگ و کنگلومرا ...
بیشتر
به منظور مطالعه سنگچینهنگاری و زیستچینهنگاری مرز کرتاسه- پالئوژن، دو برش زالوبند و هونو در شرق خور (استان اصفهان) در نظر گرفته شد. ضخامت لایههای مورد نظر در برش زالوبند 100 متر و در برش هونو 70 متر اندازهگیری شده است. این توالی در برش اول بیشتر از مارن، سنگآهک مارنی، سنگماسه آهکی، سنگآهک، ماسهسنگ و کنگلومرا و در برش دوم مارن، سنگآهک و سنگآهک ماسهای تشکیل شده است. بخش پایینی این توالی سازند فرخی و بخش بالایی آن را سازند چوپانان تشکیل میدهد. در بررسیهای بیواستراتیگرافی 31 جنس و 17 گونه (5 جنس و 4 گونه پلاژیک و 26 جنس و 13 گونه بنتیک) فرامینیفرا شناسایی و معرفی شده است. مطالعات فسیلشناسی سن توالی مورد مطالعه را در هر دو برش برای سازند فرخی ماستریشتین پسین و برای سازند چوپانان پالئوسن پسین تعیین کرده است. بر اساس مطالعات انجام شده در برش زالوبند، ناپیوستگی فرسایشی در مرز کرتاسه- پالئوژن و بر اساس مطالعات فسیلشناسی، تغییرات رخسارهای و سنگشناسی در برش هونو، ناپیوستگی موازی تشخیص داده شد.
زمین ساخت
علی تقوی؛ مهدی نجفی؛ نجمه اعتمادسعید؛ محمد صدیق
چکیده
این مطالعه با تلفیق تفسیر خطوط لرزهای دوبعدی، اطلاعات چاههای اکتشافی و اطلاعات میدانی به بررسی چگونگی تکامل ساختارها و زمانبندی رویدادهای دگرریختی در پیشانی پهنه بلندای قدیمی فارس، در جنوب خاور کمربند چینخورده و رانده زاگرس پرداخته است. در این مقاله با بازگردانی گام به گام برشهای زمینشناسی منطقهای بر اساس الگوی چینههای ...
بیشتر
این مطالعه با تلفیق تفسیر خطوط لرزهای دوبعدی، اطلاعات چاههای اکتشافی و اطلاعات میدانی به بررسی چگونگی تکامل ساختارها و زمانبندی رویدادهای دگرریختی در پیشانی پهنه بلندای قدیمی فارس، در جنوب خاور کمربند چینخورده و رانده زاگرس پرداخته است. در این مقاله با بازگردانی گام به گام برشهای زمینشناسی منطقهای بر اساس الگوی چینههای رشدی در نهشتههای همزمان با زمینساخت و همچنین پایستگی طول و مساحت واحدها، یک مدل تکاملی برای شکلگیری ساختارهای پیشانی بلندای فارس ارائه میشود. بر اساس این مدل تکاملی، در ائوسن پایانی تاقدیس تابناک با دگرریختی خارج از نوبت در فرادیواره گسل وارون شده پیشانی کوهستان شروع به شکلگیری میکند. اگر چه در میوسن آغازین چینخوردگی جدایشی نازک پوسته در منطقه آغاز میشود، اما در زمان میوسن پسین است که آهنگ کوتاهشدگی و فرازگیری ساختارها به شدت افزایش مییابد، گسلش در پهلوی چینها شکل میگیرد و افق جدایش میانی تبخیریهای دشتک با ستبرشدگی در هسته تاقدیسها درگیر میشود.
صادق کیانپوریان؛ مهران فرهمندیان؛ محمد کریمی؛ عباس بحرودی
چکیده
وجود ذخایر متعدد مس در ایران و اهمیت اکتشاف آنها، تهیه دقیق نقشه پتانسیل معدنی را به عنوان یک نیاز اساسی بهوجود آورده است. فرایند تهیه نقشه پتانسیل معدنی یک فرایند پیچیده است که با استفاده از روشهای مختلف قابل انجام است. یکی از روشهای قدرتمند در تهیه نقشه پتانسیل معدنی استفاده از روش مدل ترکیبی نروفازی است که در آن تلفیقی از ...
بیشتر
وجود ذخایر متعدد مس در ایران و اهمیت اکتشاف آنها، تهیه دقیق نقشه پتانسیل معدنی را به عنوان یک نیاز اساسی بهوجود آورده است. فرایند تهیه نقشه پتانسیل معدنی یک فرایند پیچیده است که با استفاده از روشهای مختلف قابل انجام است. یکی از روشهای قدرتمند در تهیه نقشه پتانسیل معدنی استفاده از روش مدل ترکیبی نروفازی است که در آن تلفیقی از اطلاعات تجربی و استنباطی به طور همزمان مورد استفاده قرار میگیرد که این مسئله سبب افزایش سطح اعتماد این روش میشود. در این مطالعه از روش نروفازی برای تهیه نقشه پتانسیل معدنی در برگه 100000/1 چهارگنبد در استان کرمان استفاده شد. لایههای اطلاعاتی شامل نقشههای فاکتور زمینشناسی، ژئوشیمی، ژئوفیزیک، ساختارهای خطی، دگرسانی و 22 اندیس معدنی بودند. پس از تهیه این لایهها در محیط نرمافزار GIS با اندازه سلول 100 متر، اطلاعات حاصل از آنها برای آموزش شبکه آمادهسازی شد. ابتدا باید شبکه با استفاده از اندیسهای معدنی آموزش داده شود، با این حال یکی از مشکلات استفاده از این روش تعداد کم دادههای آموزشی بود. برای حل این مشکل به هر یک از اندیسها بیش از یک سلول نسبت داده شد، این کار با تعیین فواصل 100 تا 1000 متر برای اندیسهای معدنی، انجام شد. سپس شبکه با استفاده از سریهای متفاوت دادهها آموزش داده شد و در نهایت اقدام به تهیه نقشه پتانسیل معدنی شد. نتایج حاصل نشان داد که بهترین جواب برای شعاع تأثیرهای 500 متر برای اندیسهای معدنی بهدست میآید که در آن 80% از اندیسها در محدوده با پتانسیل بالا قرار میگیرند.
زینب عالیشوندی؛ حسین رحیمپور بناب؛ علی کدخدایی؛ مهران آرین
چکیده
سازند سروک، واحد کربناته ستبری است که در بخش شمال خاوری سکوی عربی در کرتاسه میانی تشکیل شده است و در حوضه زاگرس چینخورده گسترش زیادی دارد. پس از سازند آسماری دومین سنگ مخزن مهم میدانهای نفتی مناطق جنوبی و جنوب باختر ایران به شمار میرود که بخش قابل توجهی از ذخایر هیدروکربنی را میزبانی میکند. سنگنگاری مقاطع نازک میکروسکوپی ...
بیشتر
سازند سروک، واحد کربناته ستبری است که در بخش شمال خاوری سکوی عربی در کرتاسه میانی تشکیل شده است و در حوضه زاگرس چینخورده گسترش زیادی دارد. پس از سازند آسماری دومین سنگ مخزن مهم میدانهای نفتی مناطق جنوبی و جنوب باختر ایران به شمار میرود که بخش قابل توجهی از ذخایر هیدروکربنی را میزبانی میکند. سنگنگاری مقاطع نازک میکروسکوپی این سازند در چاههای مورد مطالعه، به شناسایی 8 ریزرخساره انجامید که در 3 زیرمحیط تالاب محدود شده، تالاب- دریای باز و پشته زیرآبی، در بخشهای داخلی یک سکوی کربناته روقارهای نهشته شدهاند. با توجه به موقعیت چاههای مورد مطالعه، در میدان نفتی کوپال، از خاور به باختر، حوضه ژرفتر شده است. همچنین بر پایه یافتههای این مطالعه، فرایندهای دیاژنزی مهمی شامل میکریتی شدن، انحلال، دولومیتی شدن، سیمانی شدن، استیلولیتی شدن، نوشکلی و شکستگی، کربناتهای این سازند را تحت تأثیر قرار دادهاند. توالی دیاژنزی این سازند مربوط به دو بخش بالا و پایین مرز سنومانین- تورونین است. نفوذ آبهای جوی در زیر مرز سنومانین- تورونین و تأثیر فرایند انحلال سبب گسترش تخلخل حفرهای و قالبی و در نتیجه موجب بالا رفتن پتانسیل مخزنی این بخش شده است. بررسیهای چینهنگاری سکانسی به شناسایی 3 سکانس رسوبی رده سوم انجامیده است.
بهنام صابرزاده؛ کورش رشیدی؛ محمد وحیدینیا
چکیده
پژوهش زیر به بررسی سیستماتیک روزنبران موجود در بخش حوضخان از سازند نایبند در 25 کیلومتری جنوب مقطع تیپ میپردازد. رخنمون مطالعه شده در شمال باختری منطقه دیگ رستم، در فاصله حدود 300 کیلومتری شمال استان کرمان قرار دارد و شامل تناوبی از آهکهای ریزدانه، متوسط تا ستبرلایهای است که حاوی اسفنجها، جلبکهای داسیکلاداسه، دوکفهایها، ...
بیشتر
پژوهش زیر به بررسی سیستماتیک روزنبران موجود در بخش حوضخان از سازند نایبند در 25 کیلومتری جنوب مقطع تیپ میپردازد. رخنمون مطالعه شده در شمال باختری منطقه دیگ رستم، در فاصله حدود 300 کیلومتری شمال استان کرمان قرار دارد و شامل تناوبی از آهکهای ریزدانه، متوسط تا ستبرلایهای است که حاوی اسفنجها، جلبکهای داسیکلاداسه، دوکفهایها، مرجانها و روزنبران به نسبت فراوان با سن تریاس بالایی (نورین- رتین) است، که عموماً از خانواده Aulotortid هستند. نمونههای روزنبران شناسایی شده شامل این جنس و گونههاست:Auloconus permodiscoides, Aulotortus friedli, Aulotortus tenuis, Aulotortus tumidus, Aulotortus sinuosus, Duotaxis birmanica, Tetrataxis inflata, Agathammina austroalpina, Miliolipora cuvillieri, Planiinvoluta sp., Ophthalmidium leischneri, Ophthalmidium exiguum, Glomospirella sp., Trochammina alpina, Diplotremina astrofimbriata, Diplotremina subangulata, Duostomina sp., Nodosaria sp1., Nodosaria sp2., Pseudonodosaria sp., Austrocolomia sp., Sigmoilina schaeferae, Reophax tauricus,. در این مطالعه ارتباط تجمع روزنبران شناسایی شده با لایههای کربناتی و ریفها نیز مورد بررسی قرار گرفته است که مجموعه یاد شده، عمدتا گویای تشکیل رسوبات آهکی در مناطق کمانرژی، خلیجهای کوچک و آرام یا لاگونها، رمپهای کربناتی مناطق کمژرفا و رخسارههای ریفی هستند.
اسماعیل کشتکار
چکیده
توده های نفوذی محور کرج- طالقان در البرز مرکزی با ترکیب سنگ شناسی مشابه، شامل گابرو، مونزوگابرو، مونزودیوریت، مونزونیت و دایک های فلسیک از نوع آلکالیفلدسپارسینیت تا سینیت درون سنگ های آذرآواری سازند کرج یا معادل آن جای گرفته و سن الیگوسن را برای آنها معرفی کرده اند. بررسی های صحرایی، کانی شناسی و ژئوشیمیایی نشان داد که ماگمای ...
بیشتر
توده های نفوذی محور کرج- طالقان در البرز مرکزی با ترکیب سنگ شناسی مشابه، شامل گابرو، مونزوگابرو، مونزودیوریت، مونزونیت و دایک های فلسیک از نوع آلکالیفلدسپارسینیت تا سینیت درون سنگ های آذرآواری سازند کرج یا معادل آن جای گرفته و سن الیگوسن را برای آنها معرفی کرده اند. بررسی های صحرایی، کانی شناسی و ژئوشیمیایی نشان داد که ماگمای مادر مجموعه نفوذی، از نوع شوشونیتی و از دید درجه اشباع از آلومینیم (ASI) متاآلومین است. شواهد سنگ شناسی نشان می دهند که فرایند تفریق از گابرو به مونزونیت نقش اصلی را در تکوین سنگ های منطقه داشته است. غنی شدگی Ba, Rb, Th) LILE) و همچنین افت عناصر Ti, Nb) HFSE) در الگوی توزیع عناصر کمیاب از نمودارهای عنکبوتی، ویژگی سنگ های وابسته به محیط فرورانش را نشان می دهد. همچنین در این نمودارها LREE نسبت به HREE غنی شدگی دارد که این ویژگی ها نیز در سنگهای مناطق فرورانش و حواشی فعال قاره ای دیده می شوند. مطالعات ژئوشیمیایی و پتروژنتیکی انجام شده، بیانگر منشأ واحد سنگ های نفوذی محور کرج- طالقان و نقش تبلور تفریقی همراه با هضم و آلایش ماگما با سنگ های پوسته ای، در تحول ماگمای سازنده سنگ های یاد شده است. این ماگما از ذوب بخشی درجه پایین یک منبع گوشته ای غنی شده زیر سنگکره قاره ای با ترکیب گارنت ـ لرزولیت حاصل شده است. مشارکت دو نوع گوشته سنگکرهای و سستکرهای در پتروژنز سنگ های محور کرج- طالقان را می توان ناشی از یک مدل ژئودینامیکی کششی مرتبط با تغییر شیب فرورانش بهصورت Roll back دانست که احتمالاً در مراحل پایانی فرورانش میان صفحات عربی و ایران در زمان Chattian یا الیگوسن بالایی به وجود آمده اند.
محمدرضا حسینزاده؛ محسن مؤید؛ سجاد مغفوری؛ سعید علیپور؛ بهزاد حاجعلیلو
چکیده
منطقه مورد مطالعه در شمالباختری ایران و در زون متالوژنی ارسباران واقع میباشد. مجموعه سنگهای موجود در منطقه بالوجه شامل کوارتزدیوریت پورفیری (QDI)، کوارتزمونزونیت پورفیری (QMZ)، گرانودیوریت (GRD) و گابرودیوریت کلم (GAD) به سن الیگومیوسن می باشد. میزبان اصلی کانیسازی مس و مولیبدن تیپ پورفیری در منطقه بالوجه توده کوارتزدیوریت ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در شمالباختری ایران و در زون متالوژنی ارسباران واقع میباشد. مجموعه سنگهای موجود در منطقه بالوجه شامل کوارتزدیوریت پورفیری (QDI)، کوارتزمونزونیت پورفیری (QMZ)، گرانودیوریت (GRD) و گابرودیوریت کلم (GAD) به سن الیگومیوسن می باشد. میزبان اصلی کانیسازی مس و مولیبدن تیپ پورفیری در منطقه بالوجه توده کوارتزدیوریت است ولی در تودههای نفوذی پورفیری دیگر نیز کانیزایی مس دیده میشود. بخش اعظم کانسارسازی به صورت افشان و رگه- رگچهای میباشد. رگه- رگچههای اصلی در منطقه بالوجه بر اساس ساختار، بافت و کانیشناسی به چهار گروه C,B,A وD تقسیم شدهاند که واجد مجموعهای از کانیهای سولفیدی (پیریت، کالکوپیریت، مولیبدنیت ، بورنیت، گالن و اسفالریت)، اکسیدی و هیدروکسیدی (مگنتیت، هماتیت و گوتیت) و کربناته (مالاکیت و آزوریت) میباشند. کانسار بالوجه مانند دیگر کانسارهای مس- مولیبدن پورفیری دارای دگرسانیهای پتاسیک، فیلیک، آرژیلیک و پروپیلیتیک میباشد. ماگمای تودههای مولد کانیزایی کالکآلکالن تا شوشونیتی بوده و از نظر موقعیت زمین ساختی، مرتبط با کمانهای ماگمایی پس از برخورد میباشد. همچنین سیالاتدرگیر موجود در رگچههای مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است، که این نتایج بیانگر دمای بالا (221- 381 درجه سانتیگراد)، شوری زیاد (5- 45 درصد وزنی نمک طعام) و حدوث پدیده جوشش در سیالات کانهدار کانسار بالوجه میباشد.
محمد پوستی؛ رویا محمدی پورتازیانی؛ حجت حاج حسنی؛ سیدمحسن مرتضوی راوری
چکیده
سنگهای پریدوتیتی لردگرم بخشی از کمپلکسهای الترابازیک در جنوب خاور ایران هستند. این سنگها بیشتر شامل هارزبورژیت، دونیت، لرزولیت، و مقادیر کمی لیستونیت و منیزیتهای ثانویه هستند. مطالعات تفصیلی میکروپروب روی کروماسپینلهای موجود در پریدوتیتها مقادیر بسیار بالای Mg#(51.2-65.63) وCr#(39.9-64.0) و مقادیر پایین TiO2 (میانگین ...
بیشتر
سنگهای پریدوتیتی لردگرم بخشی از کمپلکسهای الترابازیک در جنوب خاور ایران هستند. این سنگها بیشتر شامل هارزبورژیت، دونیت، لرزولیت، و مقادیر کمی لیستونیت و منیزیتهای ثانویه هستند. مطالعات تفصیلی میکروپروب روی کروماسپینلهای موجود در پریدوتیتها مقادیر بسیار بالای Mg#(51.2-65.63) وCr#(39.9-64.0) و مقادیر پایین TiO2 (میانگین 05/0 درصد وزنی) را نشان میدهند. مقدار Fe3+# در کروماسپینلهای موجود در پریدوتیتها بسیار پایین (02/0< درصد وزنی) ا ست که نشاندهنده تبلور در شرایط فوگاسیته پایین اکسیژن است. همچنین ترکیب الیوینها از نوع فورستریت (Fo 90.97-92.63)، ارتوپیروکسنها از نوع انستاتیت، کلینوپیروکسنها از نوع دیوپسید و اسپینلها از نوع آلومینیم کرومدار هستند. ترموبارومتری کانیهای کلینوپیروکسن و ارتوپیروکسن، دمای تعادل دوباره پریدوتیتها را 60±1100 درجه سانتیگراد در فشار 26 کیلوبار نشان میدهد. نمودارهای جدا کننده محیط زمینساختی برای دونیتها محیط ابرفرورانشی از نوع پیش کمان و برای هارزبورژیتها و لرزولیتها ویژگیهای پریدوتیتهای آبیسال را نشان میدهند.
حامد مرادی؛ حسن محسنی؛ مجید معینی نجفآبادی؛ رضا بهبهانی
چکیده
انتقال رسوب از راه فرایندهای مختلفی صورت میگیرد و بررسی منشأ آنها اهمیت ویژهای دارد. در پژوهش حاضر از رسوبات سطحی منطقه استان سمنان و شمال خاوری اصفهان (خور و بیابانک) برای بررسی و احتمال انتقال توسط باد نمونهبرداری صورت گرفته است. برای بررسیهای ژئوشیمیایی 43 نمونه رسوب سطحی جمعآوری شد. نمونهها در آزمایشگاه سازمان زمینشناسی ...
بیشتر
انتقال رسوب از راه فرایندهای مختلفی صورت میگیرد و بررسی منشأ آنها اهمیت ویژهای دارد. در پژوهش حاضر از رسوبات سطحی منطقه استان سمنان و شمال خاوری اصفهان (خور و بیابانک) برای بررسی و احتمال انتقال توسط باد نمونهبرداری صورت گرفته است. برای بررسیهای ژئوشیمیایی 43 نمونه رسوب سطحی جمعآوری شد. نمونهها در آزمایشگاه سازمان زمینشناسی به روش (ICP) تجزیه شدند. پس از انچام آزمایش دادههای پرت حذف و برای اطمینان از درستی این امر، تجزیه مقایسهای میانگینها (آزمون تی مستقل (Independent – sample T Test)) میان عناصر مورد مطالعه به کار گرفته شد. برای اطمینان از ارتباط میان عناصر از تحلیل مؤلفه اصلی، تحلیل همبستگی (یا ضریب همبستگی)، تحلیل خوشهای، تحلیل عاملی و جعبه واریمکس استفاده شد. در منطقه استان سمنان عناصر Zn, V, Ti, Sn, Sc ,P, Ni, Mn, Cu, Cr, Co, Cd, Ba, As همبستگی خوبی دارند. قرارگیری این عناصر در یک گروه فاکتور آماری خاستگاه یکسان آنها را نشان میدهد و در ارتباط با فرایندهای زمینزاد و واحدهای سنگی رخنمون یافته منطقه مانند آتشفشانیهای متوسط تا بازیک هیالوکلاستیک، آندزیت، بازالت و توف برش در پیرامون منطقه مورد مطالعه است. در منطقه خور و بیابانک عناصر V, Ti, Sn, Sc, Pb, P, Ni, Mn, Cu, Cr, Co, Cd و Zn همبستگی خوبی نشان میدهند که احتمالاً بیانگر خاستگاه آنها از سنگهای الترامافیک دگرسان شده پروتروزوییک تا پالئوزوییک پیشین انارک- خور است. وجود عاملهای مثبت در مناطق مورد مطالعه در گروه 1، 3 و 4 ردهبندی عناصر میتواند تحت تأثیر سازندهای زمینشناسی منطقه باشد که بیشتر نقش عامل زمینزا دارد و گروه 3 از یک سو تحت تأثیر سازندهای زمینشناسی منطقه و از سوی دیگر تحت تأثیر فعالیتهای انسانی یا فعالیتهای کشاورزی باشد که نقش عامل زمینزا و انسانزا نامیده میشود.
چینه شناسی و فسیل شناسی
طیبه سربندی فراهانی؛ مهدی یزدی؛ محمودرضا مجیدی فرد
چکیده
پژوهش حاضر به مطالعه سیستماتیک و معرفی فرامینیفرای کفزی سازند چمنبید در برش الگو و سازند فرسیان در برش غزنوی میپردازد. سازند چمنبید در برش الگو شامل تناوبی از مارن، سنگ آهک و سنگ آهک مارنی حاوی فرامینیفر و آمونیت به سن ؟باتونین- تیتونین پسین میباشد. برش غزنوی در حدفاصل شاهرود- آزادشهر رخنمون داشته و شامل مارنهای نرم فسیلدار، ...
بیشتر
پژوهش حاضر به مطالعه سیستماتیک و معرفی فرامینیفرای کفزی سازند چمنبید در برش الگو و سازند فرسیان در برش غزنوی میپردازد. سازند چمنبید در برش الگو شامل تناوبی از مارن، سنگ آهک و سنگ آهک مارنی حاوی فرامینیفر و آمونیت به سن ؟باتونین- تیتونین پسین میباشد. برش غزنوی در حدفاصل شاهرود- آزادشهر رخنمون داشته و شامل مارنهای نرم فسیلدار، ماسه سنگ، رس و آهک زیستآواری با تنوع بالایی از فرامینیفرهای کفزی و آمونیت میباشد. در این برش نیز با توجه به حضور آمونیتهای متعلق به خانوادههای Oppelidae و Rienikiedae سن این نهشتهها کالوین تعیین شده است. در برش غزنوی23 جنس و 39 گونه و در برش چمنبید 10 جنس و 16 گونه فرامینیفر شناسایی شده که غالباٌ به زیرراسته Lagenina و Rotaliina خانوادههای Nodosariidae, Vaginilunidae و Epistominidae تعلق دارند که بعلت تنوع بالای آنها، توصیف سیستماتیک برخی از آنها ارائه گردیده است. شایان ذکر است که 28 گونه از فرامینیفرهای ژوراسیک، برای اولین بار از ایران گزارش میشوند.. براساس مطالعات این تحقیق، تجمعات فرامینیفرهای ایران در این زمان بیشترین تشابه را با اجتماعات نواحی شمالی قلمرو تتیس نشان میدهند.
سمیه اسماعیلنژاد؛ نادر تقیپور؛ علیاکبر حسننژاد
چکیده
کانسار آهن نوکه در شمال سمنان و در جنوب پهنه ساختاری البرز مرکزی قرار گرفته است. سنگ های آتشفشانی- آذرآواری با سن ائوسن سنگ میزبان این کانسار هستند. کانی زایی آهن بهصورت توده ای، افشان، رگه ای و برشی در کانسار نوکه رخ داده است و مگنتیت، هماتیت، پیریت، کالکوپیریت، گارنت، اپیدوت، کوارتز و کلسیت از کانی های اصلی این کانسار هستند. ...
بیشتر
کانسار آهن نوکه در شمال سمنان و در جنوب پهنه ساختاری البرز مرکزی قرار گرفته است. سنگ های آتشفشانی- آذرآواری با سن ائوسن سنگ میزبان این کانسار هستند. کانی زایی آهن بهصورت توده ای، افشان، رگه ای و برشی در کانسار نوکه رخ داده است و مگنتیت، هماتیت، پیریت، کالکوپیریت، گارنت، اپیدوت، کوارتز و کلسیت از کانی های اصلی این کانسار هستند. از میانبارهای سیال و ایزوتوپ های پایدار گوگرد، کربن و اکسیژن برای تعیین شرایط تحول سیالهای گرمابی و ژنز کانسار آهن نوکه، استفاده شده است. بر پایه تعداد فاز، هفت نوع میانبار سیال در کانی کوارتز شامل تکفازی مایع (L)، دوفازی غنی از مایع (L+V)، دوفازی غنی از گاز (V+L)، تکفازی گاز (V)، سهفازی مایع-گاز- هالیت (L+V+S)، دوفازی مایع- هالیت (L+S) و سهفازی مایع- گاز- کِدِر (L+V+O) تشخیص داده شد. بیشترین محدوده دمای همگن شدگی پایانی و شوری میانبارهای سیال دوفازی غنی از مایع در کانی کوارتز به ترتیب 100 تا 200 درجه سانتیگراد و 10 تا 20 درصد وزنی معادل نمک طعام است. در حالی که محدوده دمای همگن شدگی پایانی و شوری میانبارهای سیال دوفازی غنی از گاز به ترتیب 350 تا 500 درجه سانتیگراد و معادل 10 تا 30 درصد وزنی معادل نمک طعام است. همچنین دمای همگن شدگی میانبارهای سیال دوفازی غنی از مایع در کلسیت های پهنه گارنت (نوع a) و کلسیت های پهنه مگنتیت (نوع b) شامل 75 تا 125 درجه سانتیگراد است؛ اما شوری میانبارهای سیال دوفازی غنی از مایع(wt. % NaCl 25-15) در کلسیت های پهنه گارنت بیشتر از شوری میانبارهای سیال دوفازی غنی از مایع (wt. % NaCl 10 تا 20) در کلسیت های پهنه مگنتیت است. مقادیر δ13C و δ18O کانی کلسیت (15 نمونه) کانسار آهن نوکه به ترتیب از 9/1- تا (PDB) ‰ 1/0+ و از 4/19- تا (SMOW)‰ 9/14- در تغییر است. مقدار میانگین δ18OWater محلول گرمابی در کانسار آهن نوکه ‰ 58/17+ نسبت به استاندارد SMOW است که با مقادیر آب ماگمایی اولیه متفاوت است. پیریت فاز اصلی سولفیدی موجود در کانسار آهن نوکه است و مقادیر δ34S این کانی (9 نمونه) از 9/3+ تا (CDT) ‰ 4/5+ تغییر می کند که نشان دهنده سولفور با منشأ ماگمایی است. دادههای میانبارهای سیال و ایزوتوپ های پایدار کربن، اکسیژن و گوگرد گویای این است که سیالهای کانسارساز به وسیله آمیختگی شوراب های ماگمایی با آب جوی گسترش یافته است و احتمالاً ژنز کانسار آهن نوکه مشابه کانسارهای نوع اسکارن است.
حسین حاجیعلیبیگی
چکیده
منطقه گسلی ژرف بالارود با روند خاوری- باختری بخشی از گسل جبهه کوهستانی در شمال اندیمشک است که منطقه لرستان (در شمال) را از منطقه فروافتادگی دزفول (در جنوب) جدا میکند. این ساختار به صورت یک منطقه گسلی، تاقدیسهای زیرسطحی و سطحی را تحت تأثیر قرار داده است. در این پژوهش، برای برخی از این تاقدیسها، بر پایه اطلاعات چاه، مقطع لرزهنگاری ...
بیشتر
منطقه گسلی ژرف بالارود با روند خاوری- باختری بخشی از گسل جبهه کوهستانی در شمال اندیمشک است که منطقه لرستان (در شمال) را از منطقه فروافتادگی دزفول (در جنوب) جدا میکند. این ساختار به صورت یک منطقه گسلی، تاقدیسهای زیرسطحی و سطحی را تحت تأثیر قرار داده است. در این پژوهش، برای برخی از این تاقدیسها، بر پایه اطلاعات چاه، مقطع لرزهنگاری بازتابی تفسیرشده و برداشت صحرایی، مقطع عرضی رسم شد. از این مقاطع برای تحلیل هندسی تاقدیسها و تعیین الگوی دگرریختی و زمینساختی این منطقه گسلی استفاده شد. تاقدیسها با طولی کمتر از 100 کیلومتر، دارای آرایش پوششی و انواع سازوکار چینخوردگی، شامل جدایشی، انتشار گسلی و خم گسلی هستند. این تغییر سبک دگرشکلی و گوناگونی چینخوردگی به بود و یا نبود افقهای جدایشی حدواسط، حضور و چگونگی عملکرد منطقه گسلی بستگی دارد و در کنترل آن است. چینها نامتقارن، غیرهارمونیک، غیراستوانهای، پیچیده، با همگرایی به جنوب باختر و سطح محوری هلیکوییدالی هستند. تاقدیسهای لرستان نسبت به فروافتادگی دزفول بیشتر چین خورده هستند و کوتاهشدگی به نسبت بیشتری یافتهاند. حرکت امتدادلغز با مؤلفه چپگرد گسلش پیسنگی، سطح گسل را به فرم هلیکوییدالی در آورده است. شناسایی سازوکار متفاوت تاقدیسها حدفاصل سه مدل اصلی چینخوردگی مرتبط با گسلش و نتایج تعیین سبک هندسه آنها این فرم را تأیید میکند. سوی کلی شیب گسل به سوی شمال است و با افزایش ژرفای شیب به تدریج افزایش مییابد تا نزدیک پیسنگ، قائم یا نیمه قائم میشود. گسل در یک سامانه راندگی از نوع شیبراهه فرودیواره با همگرایی مایل قرار گرفته که با عضو دیگر این سامانه (منطقه گسلی راستگرد کازرون)، در حاکمیت زمینساخت دندانهای ناشی از همگرایی زبانه صفحه عربی است. در طول شیبراهه یک منطقه انتقالی شکل میگیرد که بسیاری از فرایندهای زمینشناسی ساختمانی و سازوکارهای زمینساختی در طول این بخش با یکدیگر متفاوت است. منطقه گسلی بالارود پیوسته نیست بلکه آرایش پوششی دارد و احتمالاً با گسلهای برشی پیسنگی بسیاری (مانند گسل α، به موازات تاقدیس کبیرکوه) بریده و جابهجا شده است.
ژئوفیزیک
رضا قناتی؛ زهرا تفقد خباز
چکیده
وارون سازی داده های سونداژ الکتریکی قائم (Vertical Electrical Sounding) یا (VES) به صورت غیرخطی فرمول بندی و با استفاده ازگسسته سازی هندسه ثابت و هندسه متغیر حل می شود. متغیرهای مدل در حالت هندسه ثابت فقط مقادیر مقاومت ویژه است و ستبرای لایه ها به عنوان یک متغیر معلوم در نظر گرفته می شود. ولی در حالت هندسه متغیر، افزون بر مقادیر مقاومت ویژه، ...
بیشتر
وارون سازی داده های سونداژ الکتریکی قائم (Vertical Electrical Sounding) یا (VES) به صورت غیرخطی فرمول بندی و با استفاده ازگسسته سازی هندسه ثابت و هندسه متغیر حل می شود. متغیرهای مدل در حالت هندسه ثابت فقط مقادیر مقاومت ویژه است و ستبرای لایه ها به عنوان یک متغیر معلوم در نظر گرفته می شود. ولی در حالت هندسه متغیر، افزون بر مقادیر مقاومت ویژه، ستبرای لایه ها نیز به متغیرهای مدل اضافه می شود. به دلیل غیرخطی بودن مسئله وارون، تعیین مدل اولیه مناسب اهمیت بالایی دارد. در مورد وارون سازی بلوکی به دلیل اضافه شدن ستبرا به عنوان متغیر مجهول، انتخاب مدل اولیه اهمیت زیادی پیدا می کند. برای دستیابی به مقدار اولیه مناسب برای حل وارون سازی بلوکی، رهیافتی اتخاذ شده است. بدین صورت که از روی حل وارون سازی هموار، مشتق دوم مقاومت ویژه تجمعی محاسبه شده و از روی اختلاف نقاط عطف، می توان مقادیر اولیه متغیرهای مدل هر لایه را تعیین کرد. الگوریتم ها ابتدا بر روی داده های حاصل از دو مدل شبیه سازی شده و سپس بر روی دو داده واقعی پیاده سازی می شود. نتایج عددی نشان می دهد که وارون سازی هموار داده های VES نسبت به وارون سازی بلوکی به دلیل وابستگی کمتر به مدل اولیه با چالشهای کمتری همراه است اما در صورت انتخاب پاسخ اولیه مناسب در روش بلوکی امکان تعیین مرز لایه ها با قطعیت بیشتری وجود دارد.
سعیده علیمردان؛ شهریار سلیمانی آزاد؛ منوچهر قرشی؛ محمدرضا قاسمی؛ بهنام اویسی؛ احمد حاتمی
چکیده
به دلیل رشد جمعیت شهرنشین کشور در چند دهه اخیر و لزوم تمرکززدایی از شهرهای دارای امکانات محدود و نیز افزایش حاشیهنشینی در اطراف کلانشهرها تدوین یک طرح نوین برای ایجاد شهرهای جدید در اطراف اینگونه شهرها مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهمترین معیارها برای ایجاد این گونه مراکز جمعیتی جدید را میتوان بررسی توان لرزهخیزی آنها ...
بیشتر
به دلیل رشد جمعیت شهرنشین کشور در چند دهه اخیر و لزوم تمرکززدایی از شهرهای دارای امکانات محدود و نیز افزایش حاشیهنشینی در اطراف کلانشهرها تدوین یک طرح نوین برای ایجاد شهرهای جدید در اطراف اینگونه شهرها مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهمترین معیارها برای ایجاد این گونه مراکز جمعیتی جدید را میتوان بررسی توان لرزهخیزی آنها برشمرد. شهر جدید هشتگرد در دامنههای جنوبی البرز مرکزی (واقع در 65 کیلومتری شمال باختر تهران) و بر روی نهشتههای فرایشیافته پلایو-کواترنری در حال بنا شدن است. مؤلفه شاقولی جنبشهای زمینساختی در این گستره سبب شکلگیری اختلاف ارتفاعی به میزان حدود 300 متر در میان بلندیهای هشتگرد و دشت جنوبی آن شده است. با توجه به قرارگیری این شهر برروی نهشتههای آبرفتی یادشده و نبود شناخت از گسلههای جنبا در این گستره، برآن شدیم تا با بررسی تصاویر ماهوارهای، عکسهای هوایی، مدل رقومی زمین و برداشتهای میدانی ریختزمینساختی به مطالعه زمینساخت جنبا و گسلش جوان این منطقه رو به رشد بپردازیم. در پژوهش حاضر، پهنههای گسلی جنبا با روند شمال باختر- جنوب خاور شناسایی شده است که در وضعیت جنبششناختی حاکم بر این گستره، دارای جنبشهای کجلغز (راندگی به همراه مولفه راستالغز چپبر) هستند. راستای تنش شمال-شمال خاور نسبت به روند ساختاری یادشده مایل بوده و از این رو یک رژیم ترافشارشی را آشکار میسازد. شناسایی گسلههای جوان یادشده میتواند از اهمیت ویژهای در مطالعات برآورد خطر زمینلرزه برای این شهر جدید برخوردار باشد.
بهمن سلیمانی؛ قاسم ساعدی؛ عباس چرچی؛ اسماعیل سالاروند
چکیده
بررسی شکستگیهای طبیعی در مخازن نفتی به عنوان عامل مهم در کنترل جریان اهمیت دارد. این موضوع با استفاده از مقاطع نازک، مغزه و نمودارهای تصویرگر FMI و انحراف سرعت یکی از میادین جنوب باختر ایران مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات خام مربوط به نمودارFMI توسط نرمافزارGeoframe پردازش و تفسیر شد. نمودارهای انحراف سرعت و تخلخل ثانویه نیز محاسبه ...
بیشتر
بررسی شکستگیهای طبیعی در مخازن نفتی به عنوان عامل مهم در کنترل جریان اهمیت دارد. این موضوع با استفاده از مقاطع نازک، مغزه و نمودارهای تصویرگر FMI و انحراف سرعت یکی از میادین جنوب باختر ایران مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات خام مربوط به نمودارFMI توسط نرمافزارGeoframe پردازش و تفسیر شد. نمودارهای انحراف سرعت و تخلخل ثانویه نیز محاسبه و با یکدیگر مقایسه شد. نتایج نشان داد که استیلولیت، حفرهها، همچنین ریزشکستگیهای باز و پرشده در مخزن وجود دارد. با افزایش ژرفا، تراکم نسبی شکستگیهای باز کاهش و شکستگیهای پرشده افزایش مییابد. شکستگیها عمدتاً، از دو نوع طولی و عرضی بوده و با زاویه شیب بالا نسبت به سطح لایهبندی تشکیل شدهاند. سامانه تخلخل سنگ مخزن بهطور عمده از انواع بینذرهای و شکستگی بوده و با توجه به آثار آغشتگی نفت در بیشتر مقاطع نازک، اهمیت بالای شکستگیها به عنوان معبری مناسب برای عبور سیال آشکار شد.
نعمتاله رشیدنژاد عمران؛ امیرعباس فتاحی؛ فریبرز مسعودی
چکیده
مجموعه نفوذی پس از برخوردی خشومی- درانجیر به سن ائوسن پسین، شامل دو توده گرانیت خشومی و دیوریت درانجیر در منطقه ساغند، در فاصله 120 کیلومتری شمال خاوری شهرستان یزد و در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. این مجموعه درون سنگهای دگرگونی کمپلکس چاپدونی تزریق شده و ترکیب سنگشناسی آن از سینوگرانیت، مونزوگرانیت، گرانودیوریت، کوارتزدیوریت ...
بیشتر
مجموعه نفوذی پس از برخوردی خشومی- درانجیر به سن ائوسن پسین، شامل دو توده گرانیت خشومی و دیوریت درانجیر در منطقه ساغند، در فاصله 120 کیلومتری شمال خاوری شهرستان یزد و در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. این مجموعه درون سنگهای دگرگونی کمپلکس چاپدونی تزریق شده و ترکیب سنگشناسی آن از سینوگرانیت، مونزوگرانیت، گرانودیوریت، کوارتزدیوریت تا تونالیت در تغییر بوده و کل مجموعه توسط دایکهای آپلیتی، میکرومونزونیتی تا میکرودیوریتی قطع شدهاست. سنگهای دورگه و آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک با ابعاد و اشکال متنوع به فراوانی در این سنگها دیده میشوند. بررسیهای ژئوشیمیایی حاکی از آن است که این سنگها متاآلومین تا اندکی پرآلومین، منیزیمی و از گرانیتهای نوع I و A کلسیمی– قلیایی پتاسیم بالا هستند. الگوهای عناصر کمیاب خاکی بهنجار شده با کندریت هر دو توده و دایکهای وابسته، حاکی از تفریق درون گروهی این عناصر ( 2.72 >(La/Yb)N >41.64) و غنیشدگی LREE و بیهنجاری منفی متوسطEu (Eu/Eu*= 0.63 میانگین) است. رفتارعناصرکمیاب بیانگر کاهش P, Ti, Nb و تمرکز بالای عناصر Ba, Rb, K و Th است که میتواند نشانه آغشتگی ماگمای مافیک با مواد پوستهای باشد. خاستگاه زمینساختی آنها با گرانیتهای کمانهای آتشفشانی (VAG) و درونصفحهای(WPG) همخوانی دارد. ویژگیهای سنگنگاری، ژئوشیمیایی و تکتونوماگمایی این مجموعه نفوذی با گرانیتهای کلسیمی- قلیایی پتاسیم بالا (KCG) شباهت بسیار داشته و همانند بیشتر تودههای گرانیتی KCG، فرایندهای تبلور بخشی و آمیختگی ماگماهای مافیک - فلسیک نقش بسزایی در تحول و تکوین آن داشتهاند.
محمدامیر علیمی؛ محمدمهدی خطیب؛ خالد حسامیآذر؛ محمودرضا هیهات
چکیده
وجود آرایهای از گسلهای راستالغز نردبانی در خاور ایران سبب شکلگیری خم یا فراگامهای رهایی و گرفتاری میشود که در مواردی، در بخشهای تراکششی یا ترافشارشی این ساختارها، گسلها پنهان هستند. این موضوع در فراگام گرفتاری چپگام نه خاوری- اسماعیلآباد بررسی شده است. در ساختار عرضی مرتبط با این فراگام وجود دگرریختی فشارشی بهصورت ...
بیشتر
وجود آرایهای از گسلهای راستالغز نردبانی در خاور ایران سبب شکلگیری خم یا فراگامهای رهایی و گرفتاری میشود که در مواردی، در بخشهای تراکششی یا ترافشارشی این ساختارها، گسلها پنهان هستند. این موضوع در فراگام گرفتاری چپگام نه خاوری- اسماعیلآباد بررسی شده است. در ساختار عرضی مرتبط با این فراگام وجود دگرریختی فشارشی بهصورت چینخوردگی و بالاآمدگی رسوبات نئوژن پسین، کواترنر و عهد حاضر، عملکرد گسل شوسف را بهصورت راندگی نهان و کور آشکار میکند. پردازش نقشههای بیهنجاری مغناطیسی وجود خطواره مغناطیسی شوسف را نشان میدهد که انطباق خوبی با گسل شوسف و قطعات نهان آن دارد. همچنین با رسم مقاطع GPS تفاضلی عمود بر راستای پرتگاه گسل شوسف به بررسی بخش پنهان آن پرداخته شده است. در این پژوهش با استفاده از نقشهبرداری ریختشناسیسطحی، روش میانه مخروطافکنه و تصاویر ماهوارهای، جاماندگی افقی و قائم تجمعی مرتبط با زمینساخت فعال کواترنری روی گسلشوسف محاسبه شده است که میانگین آن بهترتیب 92 و 25/4 متر به دست آمد. تحلیل بردارسرعتی ایستگاه ژئودینامیکی نهبندان بر گسل شوسف، فرگشت ساختار عرضی فراگام در عهدحاضر را بهصورت بالاآمدگی همراه با جابهجایی چپبر نشان میدهد.
وجود آرایهای از گسلهای راستالغز نردبانی در خاور ایران سبب شکلگیری خم یا فراگامهای رهایی و گرفتاری میشود که در مواردی، در بخشهای تراکششی یا ترافشارشی این ساختارها، گسلها پنهان هستند. این موضوع در فراگامگرفتاری چپگام نه خاوری- اسماعیلآباد بررسی شده است. در ساختار عرضی مرتبط با این فراگام وجود دگرریختی فشارشی بهصورت چینخوردگی و بالاآمدگی رسوبات نئوژن پسین، کواترنر و عهد حاضر، عملکرد گسل شوسف را بهصورت راندگی نهان و کور آشکار میکند. پردازش نقشههای بیهنجاری مغناطیسی وجود خطواره مغناطیسی شوسف را نشان میدهد که انطباق خوبی با گسل شوسف و قطعات نهان آن دارد. همچنین با رسم مقاطع GPS تفاضلی عمود بر راستای پرتگاه گسل شوسف به بررسی بخش پنهان آن پرداخته شده است. در این پژوهش با استفاده از نقشهبرداری ریختشناسیسطحی، روش میانه مخروطافکنه و تصاویر ماهوارهای، جاماندگی افقی و قائم تجمعی مرتبط با زمینساخت فعال کواترنری روی گسلشوسف محاسبه شده است که میانگین آن بهترتیب 92 و 25/4 متر به دست آمد. تحلیل بردارسرعتی ایستگاه ژئودینامیکی نهبندان بر گسل شوسف، فرگشت ساختار عرضی فراگام در عهدحاضر را بهصورت بالاآمدگی همراه با جابهجایی چپبر نشان میدهد.