صبا خدرزاده؛ عباس بحرودی
چکیده
مدلهای جعبه ماسه به منظور پژوهش و بررسی چگونگی ایجاد دگرشکلی در خلال کوهزایی است. جسم سخت پیشرونده، به عنوان پوسته قارهای غیر شکلپذیر در نظرگرفته میشود که از یک طرف به سمت فرادیواره ماسه، که نشانگر پوسته ضعیفتر و شکلپذیر است، حرکت میکند. ستبرای اولیه ماسه و نیز زاویه سطح گوه سخت (rigid indenter) قابل تغییر است. در همه مدلها ...
بیشتر
مدلهای جعبه ماسه به منظور پژوهش و بررسی چگونگی ایجاد دگرشکلی در خلال کوهزایی است. جسم سخت پیشرونده، به عنوان پوسته قارهای غیر شکلپذیر در نظرگرفته میشود که از یک طرف به سمت فرادیواره ماسه، که نشانگر پوسته ضعیفتر و شکلپذیر است، حرکت میکند. ستبرای اولیه ماسه و نیز زاویه سطح گوه سخت (rigid indenter) قابل تغییر است. در همه مدلها در دو طرف سطح گوه بین پیش شکنجها و پس شکنجها و در بالای لبه پیشرو گوه پیشرونده، ماسه بالا رانده میشود. سرعت شکلگیری چینهای شکنجی وابسته به ستبرای فرادیواره ماسهای، شکل گوه فرورونده و نرخ ریزش سطحی پشت شیبی است. تغییر ستبرای اولیه فرادیواره ماسهای، کنترل کننده فاصله و سرعت به وجود آمدن چینهای شکنجی است. هدف از انجام این کار آزمایشگاهی، بررسی و پژوهش در مورد کمربندهای رورانده، گوههای پیشرونده و نیز بررسی اثر شیب در زونهای برخوردی و ایجاد راندگیها و چینهای مرتبط با آنها است و نیز مقایسه مدل آزمایشگاهی با مدلهای طبیعی است.
احمد لشگری؛ محمد رضا قاسمی؛ منوچهر قرشی
چکیده
گسل کاسپین(خزر) به عنوان مرز جلگه کاسپین و کوههای البرز یک عارضه زمینساختی مهم است که میتوان آن را گسل پیشانی شمالی رشته کوه البرز در نظر گرفت. فرو نشست گودال کاسپین در شمال و برپایی کوههای البرز و راندگی آن بر روی جنوب حوضه کاسپین جنوبی در راستای این گسل صورت میگیرد. در این مقاله بخشی از گسل کاسپین بین طولهای جغرافیایی´30 ...
بیشتر
گسل کاسپین(خزر) به عنوان مرز جلگه کاسپین و کوههای البرز یک عارضه زمینساختی مهم است که میتوان آن را گسل پیشانی شمالی رشته کوه البرز در نظر گرفت. فرو نشست گودال کاسپین در شمال و برپایی کوههای البرز و راندگی آن بر روی جنوب حوضه کاسپین جنوبی در راستای این گسل صورت میگیرد. در این مقاله بخشی از گسل کاسپین بین طولهای جغرافیایی´30 °52 تا ´00 °53 ، که در نیمه شمالی نقشه زمینشناسیقائم شهر واقع شده است، به صورت قطعهای در نظر گرفته میشود که بر روی زمین رخنمون ندارد و هنوز به سطح نرسیده است اما تأثیر عملکرد آن به صورت ساختارهایی از جمله تاقدیسهای در حال رشد نمایان شده است. این مقاله با معرفی ویژگیهای کلی ریختزمینساختی منطقه به توصیف طاقدیسهای فعال (در حال رشد) و تأثیرات ریختزمین ساختی- از جمله تأثیر بر روی رودخانههای منطقه، از خاور تا باختر منطقه مورد بررسی، میپردازد
مجتبی ارجمندی؛ علی صارمی؛ امیرپویا صراف؛ حسین صدقی؛ مهآسا روستایی
چکیده
مدلسازی آب زیرزمینی، بررسی خطر فرونشست و مدیریت صحیح منابع آب زیرزمینی نیازمند برآورد دقیق متغیرهای هیدرولیکی آبخوان است. افزون بر این، روشهای پیشین و روشهای گرافیکی معمول تقریبی، گران و زمانبر هستند. در این پژوهش، ده سری از دادههای آزمون پمپاژ، ثبت شده طی پنج سال (1387 تا 1391) در یک چاه در منطقه 19 در جنوب دشت تهران انتخاب ...
بیشتر
مدلسازی آب زیرزمینی، بررسی خطر فرونشست و مدیریت صحیح منابع آب زیرزمینی نیازمند برآورد دقیق متغیرهای هیدرولیکی آبخوان است. افزون بر این، روشهای پیشین و روشهای گرافیکی معمول تقریبی، گران و زمانبر هستند. در این پژوهش، ده سری از دادههای آزمون پمپاژ، ثبت شده طی پنج سال (1387 تا 1391) در یک چاه در منطقه 19 در جنوب دشت تهران انتخاب شدند. همچنین، طی سالهای یاد شده نرخ فرونشست برای هر سال توسط روش ژئودزی زمینی ارزیابی شد. برای رفع مشکلات روشهای پیشین، 3 کد کامپیوتری با بهکارگیری الگوریتمهای ژنتیک و الگوریتم چندنخبهگرایی بهینهسازی گروهی ذرات توسعه یافتند تا متغیرهای هیدرولیکی آبخوان را برآورد کنند. کفایت و کارایی کدهای توسعه یافته، با بهکارگیری 10 دسته داده مربوط به آبخوان محبوس آزموده شد و سپس نتایج آنها با نتایج حاصل شده از روش گرافیکی حاصله از نرم افزار AquiferTest مقایسه شدند. بر پایه نتایج تابع شایستگی، الگوریتم بهینهسازی چندنخبهگرایی گروهی ذرات و الگوریتمهای ژنتیک بهترتیب قابل اعتمادتر از روش گرافیکی برای برآورد متغیرهای هیدرولیکی آب زیرزمینی بودند. افزون بر این، تجزیه حساسیت متغیرهای هیدرولیکی در طول عملکرد روشهای بهینهسازی یاد شده اثبات کرد که نتایج بسیار دقیق و قابل اعتماد هستند. سپس با توجه به مقادیر هدایت هیدرولیکی حاصل طی سالهای مختلف با استفاده از الگوریتم چندنخبهگرایی بهینهسازی گروهی ذرات رابطهای ارایه شد تا بتواند تغییرات هدایت هیدرولیکی را طی زمان پیشبینی کند و سپس رابطه دیگری به دست آمد تا با توجه به مقادیر هدایت هیدرولیکی طی زمان مقدار نرخ فرونشست برای سالهای آینده تعیین شود. همچنین در این مقاله فرض شده است با رسیدن هدایت هیدرولیکی آبخوان مربوطه به مقدار آب زیرزمینی برداشت نمیشود. در پایان با توجه به روابط بهدست آمده و برداشت پیوسته آب زیرزمینی در منطقه مربوط، 30 سال طول میکشد تا هدایت هیدرولیکی به برسد و در طول زمان 1387 تا 1417 در منطقه مربوط، 52/0متر فرونشست زمین حاصل میشود. دادههای نرخ فرونشست زمین حاصل از روش تداخلسنجی راداری ماهوارهای (InSAR) نیز درستی روابط حاصل را تأیید کردند.
زمین شناسی اقتصادی
حسینعلی تاج الدین؛ ابراهیم راستاد؛ عبدالمجید یعقوب پور؛ محمد محجل؛ ریچارد گلدفارب
چکیده
کانسار سولفید تودهای غنی از طلا (و نقره) باریکا، در 18 کیلومتری خاور شهرستان سردشت، در شمال باختر پهنه دگرگونه سنندج-سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوده باریکا، مجموعهای از سنگهای آتشفشان- رسوبی دگرگون شده شامل فیلیت، اسلیت، آندزیت و توفیتهای کرتاسه میباشند. کانسار باریکا، از دو بخش کانسنگ چینهسان و پهنه ...
بیشتر
کانسار سولفید تودهای غنی از طلا (و نقره) باریکا، در 18 کیلومتری خاور شهرستان سردشت، در شمال باختر پهنه دگرگونه سنندج-سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوده باریکا، مجموعهای از سنگهای آتشفشان- رسوبی دگرگون شده شامل فیلیت، اسلیت، آندزیت و توفیتهای کرتاسه میباشند. کانسار باریکا، از دو بخش کانسنگ چینهسان و پهنه استرینگر تشکیل شده است که در واحد متاآندزیت میزبان شدهاند. بر اساس مطالعات میانبارهای سیال بر روی نمونههای کوارتز (پهنه استرینگر) و باریت (کانسنگ چینهسان) در کانسار باریکا، دمای همگون شدگی سیالات کانه-ساز در بازه 132 تا 283 درجه سانتیگراد و شوری آنها 4/1 تا 6/9 درصد وزنی معادل NaCl اندازهگیری شده است که نزدیک به شوری آب دریاست. این مطالعه نشان میدهد که سرد شدن سیالات گرمابی کانهدار، که در اثر اختلاط با آب دریا رخ داده است، یکی از فرایندهای مهم در نهشت کانسنگهای باریکا بوده است. مقدار δ34S برای کانههای سولفیدی (پیریت، اسفالریت و گالن) موجود در بخشهای مختلف پهنه استرینگر، تغییرات محدودی در بازه 8/0- تا 6/5+ در هزار را نشان داده و در محدوده کانسارهای سولفیدی آتشفشانزاد قرار میگیرند. همچنین این مقادیر از ترکیبات δ34S نشان میدهد که مشابه با بیشتر کانسارهای آتشفشانزاد نوع کوروکو، گوگرد سازنده کانههای سولفیدی از سنگهای آندزیتی کمرپایین منشأ گرفتهاند. دماهای ایزوتوپی برای دوازه جفت کانه همزیست گالن-اسفالریت و گالن پیریت در محدوده 146 تا 293 درجه سانتیگراد محاسبه شده است که با دماهای حاصل از مطالعات میانبارهای سیال منطبق میباشد.
مریم اسدی سرشار؛ عباس بحرودی؛ منوچهر قرشی؛ محمد رضا قاسمی
چکیده
برآورد نرخ گشتاور روشی به نسبت نوین در بررسی میزان فعالیتهای زمینساختی مناطق مختلف به شمار میرود و زمینهای را برای تلفیق روشهای مختلف فراهم میکند. نرخ گشتاور در واقع بیانگر میزان انرژی است که در سامانههای دگرریختی وجود دارد. برای تعیین نرخ گشتاور سه روش متفاوت وجود دارد که هریک از دیدگاهی خاص، تحرک و پویایی زمینساختی ...
بیشتر
برآورد نرخ گشتاور روشی به نسبت نوین در بررسی میزان فعالیتهای زمینساختی مناطق مختلف به شمار میرود و زمینهای را برای تلفیق روشهای مختلف فراهم میکند. نرخ گشتاور در واقع بیانگر میزان انرژی است که در سامانههای دگرریختی وجود دارد. برای تعیین نرخ گشتاور سه روش متفاوت وجود دارد که هریک از دیدگاهی خاص، تحرک و پویایی زمینساختی یک منطقه را بیان میکنند. این سه روش عبارتند از: روش ژئودتیکی (نقشهبرداری)، لرزهای و زمینشناسی. روش ژئودتیکی که بر مبنای تانسور نرخ کرنش (استرین) به دست آمده از دادههای ژئودتیکی تعیین میشود، نمایانگر میزان دگرشکلی (اعم از لرزهای و غیرلرزهای) است که در حال حاضر در منطقه رخ میدهد. نرخ گشتاور لرزهای که بر اساس کاتالوگهای زمینلرزههای تاریخی و دستگاهی به دست میآید نشان دهنده مقدار انرژی است که به صورت لرزهای و در طی وقایع لرزهای موجود در کاتالوگهای زمینلرزهای منطقه آزاد شده و نرخ گشتاور زمینشناسی که با استفاده از ویژگیهای هندسی گسلها بهدست میآید، توانایی بالقوه گسلها در آزاد ساختن انرژی الاستیکی ذخیره شده در آنها را آشکار میکند. برای منطقه البرز مرکزی نرخ گشتاور ژئودتیک، نرخ گشتاور لرزهای (بر مبنای دادههای زمینلرزههای تاریخی و دستگاهی) و میزان نرخ گشتاور زمینشناسی برآورد شده است. بالاترین میزان نرخ گشتاور در منطقه مورد مطالعه مربوط به روش ژئودتیکی (Nm/yr 1019×83/8)و سپس نرخ گشتاور زمینشناسی (Nm/yr 1019×12/0) و در نهایت کمترین میزان، مربوط به نرخ گشتاور لرزهای (Nm/yr 1019×83/8-1019×046/0) است. با توجه به پراکندگی کانون سطحی زمینلرزهها، بیشترین انرژی لرزهای آزاد شده در بخشهای جنوبی البرز مرکزی است که با توجه به بالا بودن نرخ گشتاور ژئودتیک و زمینشناسی در بخشهای شمالی به نظر میرسد بخشهای شمالی البرز مرکزی دارای پتانسیل لرزهخیزی بالاتری باشند.
ساسان صالحیراد؛ شهرام شرکتی؛ فرید طاعتی کواریوم؛ محمد حسین نوروزی
چکیده
در چند دهه اخیر نهشتههای پالئوزوییک در صفحه عربی و خلیجفارس بسیار مورد توجه زمینشناسان نفتی قرار گرفتهاند. بخش عمده نفتها و گازهای تشکیل شده در این ناحیه از سنگ منشأ به سن سیلورین بوده است. در عربستان سعودی این سنگ منشأ با استفاده از نرمافزارهای رایج (مانند PetroMod و Genex) مدلسازی شده و مقدار پختگی این سنگ منشأ در نواحی مختلف ...
بیشتر
در چند دهه اخیر نهشتههای پالئوزوییک در صفحه عربی و خلیجفارس بسیار مورد توجه زمینشناسان نفتی قرار گرفتهاند. بخش عمده نفتها و گازهای تشکیل شده در این ناحیه از سنگ منشأ به سن سیلورین بوده است. در عربستان سعودی این سنگ منشأ با استفاده از نرمافزارهای رایج (مانند PetroMod و Genex) مدلسازی شده و مقدار پختگی این سنگ منشأ در نواحی مختلف بررسی گردیده است. میزان پختگی این سنگ منشأ در خلیجفارس و نواحی جنوب زاگرس به درستی مشخص نیست، بنابراین اطلاعات زمینشناختی حاصل از 3 چاه در خلیجفارس که تنها یکی از آنها تا این شیلهای سیلورین (سرچاهان) حفاری شده بود با استفاده از نرمافزار PetroMod-1D مدلسازی و بررسی شد. با استفاده از نتایج این مدلسازیها و نتایج مدلسازیهای عربستان، مشخص شد که این شیلهای سیلورین از سمت عربستان به سمت ایران از روند پختگی بیشتری برخوردارند که در خلیجفارس این شیلها در پنجره تولید گاز بوده، و بنابراین در بخشهایی از زاگرس حتی پختگی بالا دارند. وجود عوارض پستی و بلندی پیسنگی که از زمان پرکامبرین در صفحه عربی گسترش داشته موجب شده پختگی این شیلها در بلنداهای قدیمی کمتر از نواحی پست و فروافتاده باشد.
حسین عزیزی؛ افشین اکبرپور
چکیده
سنگهای آتشفشانی با ترکیب عمدتاً آندزیتی در خاور سنندج بهصورت عدسیهای پراکنده در داخل رسوباتی که آنها را به ائوسن نسبت دادهاند رخنمون دارند. مشاهدات صحرایی در بسیاری از بخشها، وضعیت بین چینهای آنها را تأیید میکند. بررسی مقاطع نازک این سنگها نشان میدهد که بافت آنها پورفیری، گلومروپورفیری، میکرولیتی و میکرولیتی پورفیری ...
بیشتر
سنگهای آتشفشانی با ترکیب عمدتاً آندزیتی در خاور سنندج بهصورت عدسیهای پراکنده در داخل رسوباتی که آنها را به ائوسن نسبت دادهاند رخنمون دارند. مشاهدات صحرایی در بسیاری از بخشها، وضعیت بین چینهای آنها را تأیید میکند. بررسی مقاطع نازک این سنگها نشان میدهد که بافت آنها پورفیری، گلومروپورفیری، میکرولیتی و میکرولیتی پورفیری است. شواهد بافتی مانند حضور ادخالهای شیشه در حاشیه و در داخل بسیاری از درشتبلورهای فلدسپار، تجزیه فلدسپارها و کانیهای مافیک به کانیهای آبدار، آمیختهشدن گدازهها با رسوبات آهکی نرم کف دریا و نیز خرد شدن بسیاری از درشتبلورها بر فعالیت آتشفشانی زیر دریایی و سرد شدن سریع این سنگها بر اثر برخورد با آب دریا دلالت دارد. مطالعات ژئوشیمی نشان میدهد که این سنگها در مقایسه با کندریتها، گوشته اولیه و بازالتهای کف اقیانوسی از عناصری مانندU, Pb, Th غنیشدگی و از TiوNb تهیشدگی نشان میدهند. گرچه عواملی مانند هضم سنگهای پوستهای، میتوانند در این تغییرات دخالت داشته باشند، اما به طور معمول چنین تغییراتی را متأثر از ماگماهای منشأ گرفته در بالای زون فرورانش میدانند. بنابراین، آتشفشانهایی که در این بخش از ایران، آنها را به ائوسن نسبت دادهاند، میتواند سرنوشتی همانند سنگهای آتشفشانی ائوسن در زون ارومیه - دختر داشته باشد.
رسوب شناسی
هادی امین رسولی؛ نسیم حقیقت جو؛ مهدی مرادی
چکیده
غار کرفتو در 67 کیلومتری شمال باختر دیواندره، استان کردستان جای دارد. این غار دربردارنده 4 طبقه است. در طبقهی دوم غار، در تالار خفاش ها، نهشته های ضخیمی از گوانو تشکیل شده اند. در این مطالعه، توزیع عناصر جزیی و نادر خاکی همراه با سن سنجی به روش 14C نهشته های گوانوی غار کرفتو بررسی شده است. تخریب نهشته های گوانوی ...
بیشتر
غار کرفتو در 67 کیلومتری شمال باختر دیواندره، استان کردستان جای دارد. این غار دربردارنده 4 طبقه است. در طبقهی دوم غار، در تالار خفاش ها، نهشته های ضخیمی از گوانو تشکیل شده اند. در این مطالعه، توزیع عناصر جزیی و نادر خاکی همراه با سن سنجی به روش 14C نهشته های گوانوی غار کرفتو بررسی شده است. تخریب نهشته های گوانوی غار کرفتو ناشی از فعالیت باکتری ها و قارچ ها منجر به پدید آمدن اسیدهای معدنی و آلی، آبشویی و تغییر در توزیع و نسبت عناصر شده است. نرخ آبشویی نهشتههای گوانو از تغییرات الگوی پراکندگی عناصر مختلف، نسبت عناصر Th/U و LREEs/HREEs و شرایط اکسیداسیون و احیای محیط از نسبت های*Eu/Eu* ،Ce/Ce و Th/U تعیین شده اند. بر پایه این بررسی ها، محیط تشکیل گوانوها سه دوره آب و هوایی خشکسالی، ترسالی و خشکسالی، را تجربه کردهاند. همچنین داده های ژئوشیمیایی گوانوها در نمودارهای Th-Sc-Zr/10 Zr/Sc-Th/Sc و Th-Sc به ترتیب موقعیت تکتونیکی جزایر قوسی قارهای و سنگ منشأ حدواسط- بازیک را نشان می دهند. بر پایه سنسنجی به روش 14C شروع نهشته شدن گوانوها در غار کرفتو 50±14260 BP، پس از آخرین دوره یخچالی بزرگ جهانی LGM ثبت شده در دریاچه زریوار و کوه های زاگرس، با میانگین نرخ ته نشینی 7/3 میلیمتر در سال بوده است.
مهرناز سعادت؛ سید احمد علوی؛ عبداله سعیدی
چکیده
به منظور ارزیابی و تحلیل تنش دیرینه در منطقه سرخه حصار- خجیر، سطوح برشی دارای خش لغزش و صفحات گسلی اندازهگیری شده و تانسور تنش و تغییرات جهت تنش در واحدهای سنگی محاسبه شده است. برای این منظور، حدود 170 صفحه گسلی و خش لغزشهای مربوطه در 16 ایستگاه انتخاب شد و پس از اندازهگیری آنها، تحولات تنش از تریاس پسین تا الیگوسن به کمک روش وارون ...
بیشتر
به منظور ارزیابی و تحلیل تنش دیرینه در منطقه سرخه حصار- خجیر، سطوح برشی دارای خش لغزش و صفحات گسلی اندازهگیری شده و تانسور تنش و تغییرات جهت تنش در واحدهای سنگی محاسبه شده است. برای این منظور، حدود 170 صفحه گسلی و خش لغزشهای مربوطه در 16 ایستگاه انتخاب شد و پس از اندازهگیری آنها، تحولات تنش از تریاس پسین تا الیگوسن به کمک روش وارون سازی (Inversion Method) بررسی شده است.
پس از گردآوری اطلاعات لازم، دادهها برپایه رخدادهای زمینساختی دستهبندی شده و با استفاده از روش ذکر شده، محورهای اصلی تنش و جهت مربوط به کشش و فشارش در هر ایستگاه به دست آمده است.
با توجه به استریوپلاتها و نتایج حاصل، میتوان جهت تنش فشارشیNE-SW را در سازندهای مزوزوییک غالب دانست. از آنجا که این تنش در سنگهای جوانتر دوران سوم نیز دیده میشود، میتوان گفت که پس از مزوزوییک تا الیگوسن، این تنش سبب دگرشکلی لایههای مزوزوییک شده و در زمان ترشیری ادامه یافته است. از سوی دیگر تنش جدیدتر N-S که سنگهای کهنتر و جوانتر را تحت تأثیر قرار داده نیز مشاهده شده است که مربوط به یکی از فازهای کوهزایی آلپ پایانی است.
رضا حسن زاده؛ احمد عباس نژاد؛ اکبر علوی؛ ابراهیم شریفی تشنیزی
چکیده
در این پژوهش، لرزهخیزی شهر کرمان بررسی شده است. شهر کرمان در حاشیه شمالی دشت کرمان که یک فروزمین فشاری است قرار دارد و گسلهای متعددی در محدوده شهر، مرز کوه و دشت و مناطق نزدیک شهر قرار دارند که تعدادی از آنها میتوانند موجب بروز زلزلههای حتی قویتر از 7 ریشتر شوند. تاکنون زلزلههای تاریخی و سده بیستم متعددی در نزدیکی شهر کرمان ...
بیشتر
در این پژوهش، لرزهخیزی شهر کرمان بررسی شده است. شهر کرمان در حاشیه شمالی دشت کرمان که یک فروزمین فشاری است قرار دارد و گسلهای متعددی در محدوده شهر، مرز کوه و دشت و مناطق نزدیک شهر قرار دارند که تعدادی از آنها میتوانند موجب بروز زلزلههای حتی قویتر از 7 ریشتر شوند. تاکنون زلزلههای تاریخی و سده بیستم متعددی در نزدیکی شهر کرمان رخ دادهاند که باعث آسیب جزیی آن شدهاند. خطر زلزله به روش احتمالاتی و تحلیلی برای شهر کرمان بررسی شد، براساس ارزیابی خطر زلزله با روش تحلیلی، شتاب ناشی از 15 قطعه گسل میتواند در کرمان بیش از g2/0 باشد.شدت ناشی از گسلهای کرمان - زنگی آباد، شمال کرمان و اختیار آباد میتواند به 9 مرکالی اصلاح شده (IX MMI)برسد. برای تعیین میزان خطر نواحی مختلف شهری، مطالعات ریزپهنهبندی درجه 2 تشدید جنبش زمین صورت گرفت از تلفیق نقشههای دوره چیره میکروترمور و نوع رسوبات در سیستم GIS نقشه ریزپهنهبندی میزان تشدید جنبش نیرومند زمین در شهر کرمان و مناطق اطراف تهیه شد که با توجه به ستبرای زیاد رسوبات سست جوان در محدوده این شهر و تشدید ناشی از آنها به 5/10 مرکالی اصلاح شده (X+ MMI) هم خواهد رسید. بر اساس نقشه خطر به دست آمده از شهر کرمان (نقشه ریزپهنهبندی میزان تشدید جنبش زمین) میزان خطر در بخشهای مرکزی، باختری و همچنین بخشهایی از جنوب شهر به شدت افزایش مییابد که سازههای موجود در این بخشها در اثر زلزله احتمالی به شدت ویران خواهند شد.
علیرضا صالحی پور میلانی؛ کرامت نژاد افضلی؛ فاطمه بیاتانی
چکیده
رخداد توفان گونو، با توجه به گستردگی آن، خسارتهای بسیار زیادی بر سواحل استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان وارد آورد. توفانهای حارهای به شکل گردبادهای غولپیکری چند صد کیلومتری هستند که هوای اطراف را به طرف خود میکشند. همین حرکت شتابناک هوا، به صورت باد شدید حس میشود و در تصویرهای ماهوارهای به شکل حرکت تودههای ...
بیشتر
رخداد توفان گونو، با توجه به گستردگی آن، خسارتهای بسیار زیادی بر سواحل استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان وارد آورد. توفانهای حارهای به شکل گردبادهای غولپیکری چند صد کیلومتری هستند که هوای اطراف را به طرف خود میکشند. همین حرکت شتابناک هوا، به صورت باد شدید حس میشود و در تصویرهای ماهوارهای به شکل حرکت تودههای ابر (بخار آب) به سمت مرکز یا چشم توفان دیده میشود. توفان گونو با سرعتی برابر با 150 کیلومتر در ساعت و بارشی در حدود 200 میلیمتر در سواحل دریای مکران، افزون بر به بار آمدن خسارتهای فراوان، تغییرات ژئومورفولوژیکی فراوانی را در خطوط ساحلی به همراه داشته است. از این رو، با استفاده از دادههای ماهوارهای،ٍETM , TM , LISS III در دورههای پیش از توفان و همچنین دادههای ماهوارهایDigital Globe بعد از توفان گونو و مقایسه آنها با یکدیگر و تحولات ژئومورفولوژیکی رخ داده در این مناطق مورد بررسی قرار گرفت. همچنین نتایج اولیه به دست آمده از تصاویر ماهوارهای با بررسیهای میدانی انجام شده پس از رخداد توفان مطابقت داده شد. این بررسیها نشاندهندة تحولات و تغییرات شدید در دهانه خورهای مهمی مانند رود شور، سرگان، کهیر، بیرو بندینی است. همچنین تغییر مسیر رودخانهها در اثر مهاجرت رودپیچهای (مئاندرهای) رودخانهای و محدوده آبگرفتگی مناطق جلگهای تعیین شد. مقایسه تصاویر، نشاندهندة تخلیه حجم بسیار زیادی رسوبات به خلیجهایی مانند پزم و چابهار است که میتواند درآینده مشکلات زیادی را برای حمل ونقل دریایی وتأسیسات زیربنایی سواحل به وجود آورد.
مسعود اصغریان رستمی؛ ابراهیم قاسمینژاد؛ میثم شفیعی اردستانی؛ بهناز بلمکی
چکیده
در این بررسی زیست چینهنگاری و شوری دیرینه دو برش زیارت کلا و جوربند در حوضه البرز مرکزی مورد بررسی قرار گرفت. بررسیهای انجام شده بر روی روزنبران پلانکتونیک در برش زیارت کلا منجر به شناسایی سه زون به نامهای: زیستزون شماره یک: Racemiguembelina fructicosa Interval zone زیستزون شماره دو: Interval zone Pseudoguembelina hariaensisزیستزون شماره سه: Interval zone ...
بیشتر
در این بررسی زیست چینهنگاری و شوری دیرینه دو برش زیارت کلا و جوربند در حوضه البرز مرکزی مورد بررسی قرار گرفت. بررسیهای انجام شده بر روی روزنبران پلانکتونیک در برش زیارت کلا منجر به شناسایی سه زون به نامهای: زیستزون شماره یک: Racemiguembelina fructicosa Interval zone زیستزون شماره دو: Interval zone Pseudoguembelina hariaensisزیستزون شماره سه: Interval zone Pseudoguembelina palpebra با سن ماستریشتین بالایی و سه زون روزنبران پلانکتونیک در برش جوربند به نامهای زیستزون شماره یک: Contusotruncana contusa Interval zone زیستزون شماره دو: Planoglobulina brazoensis Partial range zone زیستزون شماره سه: Racemiguembelina fructicosa Interval zone با سن ماستریشتین شده است. همچنین به منظور تعیین شوری دیرینه در حوضه البرز مرکزی دو برش جوربند و زیارتکلا نمونهبرداری شد. و دو گروه فسیلی شاخص روزنبران (بنتیک و پلانکتونیک) و خارپوستان مورد بررسی قرار گرفتند. هدف از تعیین شوری در این دو برش بررسی حساسیت جنس Rugoglobigerina نسبت به شوری است. به منظور تعیین شوری دیرینه در برش جوربند از تغییرات فراوانی جنس اکینوکوریس و در برش زیارت کلا از نسبت پوسته روزنبران بنتیک (پورسلانوز، آگلوتینه و هیالین) استفاده شد. در ابتدا در برش زیارت کلا پوسته روزنبران بنتیک مورد شمارش قرار گرفت که به وسیله تغییرات فراوانی پوسته پورسلانوز تغییرات شوری بررسی شد که مشخص شد میانه برش بیشترین شوری را نسبت به ابتدا و انتهای برش دارد. در برش جوربند نیز تغییرات شوری دیرینه به وسیله جنس اکینوکوریس (خارپوست) تعیین شد. تغییرات دامنه شوری با توجه به شمارش و ارزیابی اکینوکوریسها در هر لایه به صورت یک نمودار ارزیابی شد که در ابتدای برش مورد بررسی میزان شوری زیاد٬ سپس شوری کم و دوباره میزان شوری افزایش می یابد که این نوسان شوری با توجه به تغییرات فیزیولوژیکی بدن اکینوکوریسها در تنظیم فشار اسمزی نیز تأیید شده است. در نهایت با تعیین شوری و مقایسه آن با جنس Rugoglobigerina در دو برش مشخص شد که این جنس همانند جد خود Whiteinella با تغییر شوری میزان فراوانی آن تغییر کرده و با شوری رابطه معکوس دارد.
زهرا کریمی مصدق؛ محمد حسین آدابی؛ عباس صادقی
چکیده
مطالعات ژئوشیمی سازند آسماری در دو برش چینهشناسی از سازند آسماری واقع در تنگ سپو در حوالی شهر دهدشت (استان کهگیلویه و بویراحمد) و تنگ بن نزدیک به شهر بهبهان (استان خوزستان) به ترتیب با ستبراهای 260 و 214 متر، به همراه بخشهایی از رأس سازند پابده بررسی شد. در منطقه مورد مطالعه، نهشتههای کربناتی سازند آسماری با سن الیگوسن بالایی Oligocene ...
بیشتر
مطالعات ژئوشیمی سازند آسماری در دو برش چینهشناسی از سازند آسماری واقع در تنگ سپو در حوالی شهر دهدشت (استان کهگیلویه و بویراحمد) و تنگ بن نزدیک به شهر بهبهان (استان خوزستان) به ترتیب با ستبراهای 260 و 214 متر، به همراه بخشهایی از رأس سازند پابده بررسی شد. در منطقه مورد مطالعه، نهشتههای کربناتی سازند آسماری با سن الیگوسن بالایی Oligocene ) (Late و میوسن زیرین Miocene) (Early ، بین سازند پابده در زیر و سازند گچساران در بالا نهشته شده است. بر اساس مطالعات ایزوتوپی اکسیژن و کربن و تجزیه عنصری (عناصر فرعی و اصلی)، سازند آسماری بیشتر، تحت تأثیر دیاژنز جوی (meteoric) قرار گرفته است و روند J وارون (inverted-J trend) حاکی از تأثیر این نوع دیاژنز است. همچنین سامانه دیاژنتیکی از نوع بسته تا نیمه بسته، برآورد شده است. مطالعات ژئوشیمیائی حاکی از این است که ترکیب کانیشناسی اولیه سازند آسماری آراگونیتی است. بر اساس این تغییرات، مرز بین سازند پابده و سازند آسماری بر اساس مطالعات ایزوتوپ اکسیژن و کربن قابل تشخیص است. مقادیر ایزوتوپ اکسیژن و کربن برای سازند پابده، بیشتر منفی و برای سازند آسماری مثبت تا منفی است. افزون بر این، مقادیر عنصرSr در سازند پابده بیشتر از سازند آسماری است. تغییرات ایزوتوپی و عنصری بین شاتین (Chattian) و آکویتانین و بین آکویتانین (Aquitanian) و بوردیگالین (Burdigalian) بهنسبت روشن و مشخص است.
محمد تاتار؛ امیر منصور فرهبد
چکیده
در ساعت 17 و 8 دقیقه روز جمعه هشتم خرداد ماه 1383، زمینلرزهای با بزرگی 3/6 در مقیاس امواج سطحی، ناحیه گستردهای از شمال ایران و بخشهای مرکزی البرز را به لرزه درآورد که منجر به وارد آمدن خسارات فراوان و کشته شدن 35 نفر گردید. با بهکارگیری همزمان لرزه نگاشتهای ثبت شده از این رویداد توسط ایستگاههای لرزهنگاری پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی ...
بیشتر
در ساعت 17 و 8 دقیقه روز جمعه هشتم خرداد ماه 1383، زمینلرزهای با بزرگی 3/6 در مقیاس امواج سطحی، ناحیه گستردهای از شمال ایران و بخشهای مرکزی البرز را به لرزه درآورد که منجر به وارد آمدن خسارات فراوان و کشته شدن 35 نفر گردید. با بهکارگیری همزمان لرزه نگاشتهای ثبت شده از این رویداد توسط ایستگاههای لرزهنگاری پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و شبکه لرزهنگاری تلهمتری وابسته به مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، کانون سطحی زمینلرزه به مختصات 30/36 عرض شمالی و 60/51 طول خاوری در شمال باختر بلده تعیین شد. تحلیل پسلرزههای ثبت شده در ایستگاههای شبکه لرزهنگاری پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و یک شبکه لرزهنگاری موقت نصب شده در منطقه نشان میدهد که زمینلرزه اصلی در نقطهای در شمال باختر بلده مطابق مختصات ارائه شده به وقوع پیوسته است، ولی پس از چند ساعت (46: 00 بامداد، 9 خرداد) با رویداد پسلرزه نسبتاً بزرگی (8/4=Ml) به مختصات 36/36 عرض شمالی و 45/51 طول خاوری، عملاً فعالیت منطقه به سمت باختر مهاجرت کرده است. توزیع پسلرزههای ثبت شده توسط هر دو شبکه لرزهنگاری دائمی و موقت، گویای این نکته است که بخش باختری گسل مسبب زمینلرزه بسیار فعالتر بوده و غالب پسلرزهها در این بخش و در مجاورت فیروزآباد و کجور قرار میگیرند. این امر میتواند به تخلیه ناگهانی انرژی در محل کانون اصلی و آزاد شدن تدریجی آن در بخشهای باختریتر نسبت داده شود. تحلیل 140 پسلرزه انتخابی ثبت شده در دست کم 6 ایستگاه لرزهنگاری، که با دقت بهتر از 2 کیلومتر تعیین محل شدهاند، نشان میدهد که گسل مسبب زمینلرزه دارای 30 کیلومتر طول بوده است. توزیع ژرفای کانونی پسلرزهها اساساً به ژرفای 10 تا 28 کیلومتر محدود بوده و ضمن تأیید وجود یک گسلش ژرف، بر شیب حدود 40 درجه گسل مسبب به سمت جنوب باختر دلالت دارند. سازوکار کانونی محاسبه شده برای پسلرزههای بزرگتر، اساساً گسلش معکوس به موازات روند کلی منطقه را نشان میدهند. توزیع کانون سطحی پسلرزههای ثبت شده در شبکه لرزهنگاری موقت، چگونگی توزیع آنها بر روی مقطع عرضی و سازوکار کانونی محاسبه شده بر فعالیت احتمالی گسلهای شمال البرز و یا خزر به عنوان گسل مسبب زمینلرزه 8 خرداد 1383 فیروزآباد- کجور دلالت دارند. وجود صفحات با شیب ملایم 35-25 درجه به سمت جنوب باختر که در برخی از سازوکارهای حل شده برای پسلرزهها مشاهده میشود، امکان نسبت دادن زمینلرزه اخیر و پسلرزههای آن به گسل خزر را محتملتر میسازند. قرار گرفتن کانون ژرفی زمینلرزهها تا ژرفای حدود 28 کیلومتر حکایت از وجود یک پوسته بلورین زیرین شکننده در این بخش از البرز مرکزی دارد.
ویدا خاکی؛ زین العابدین پور ابریشمی؛ احمد زواره ای؛ خسرو خسرو تهرانی
چکیده
زیای فسیلی مهرهداران میوسن پسین مراغه با انواع پستانداران در گل سنگهای توالی آذرآواری حاصل از فعالیت سهند در دامنه جنوبی این کوه آتشفشانی گزارش شده است. در این مطالعه، فسیل Gazella capricornis که نمونة به نسبت کاملی از جمجمه و فک بالایی به همراه دندانها است، بررسی میشود. از آنجا که از این گونه تاکنون در حد شاخهای منفرد یا مزدوج با قطعات ...
بیشتر
زیای فسیلی مهرهداران میوسن پسین مراغه با انواع پستانداران در گل سنگهای توالی آذرآواری حاصل از فعالیت سهند در دامنه جنوبی این کوه آتشفشانی گزارش شده است. در این مطالعه، فسیل Gazella capricornis که نمونة به نسبت کاملی از جمجمه و فک بالایی به همراه دندانها است، بررسی میشود. از آنجا که از این گونه تاکنون در حد شاخهای منفرد یا مزدوج با قطعات شکسته از جمجمه به دست آمده، این نمونه میتواند به عنوان تکمیلکنندة مشخصات نمونههای تیپ، پیشنهاد شود. گونة یادشده نه تنها در مراغه بلکه در ساموس و پیکرمی یونان، آکاشداغی ترکیه، بلغارستان دیگر نقاط در خاور اروپا و باختر آسیا نیز یافت شده که از این نظر میتوان گفت بین این مناطق از نظر فسیلی، جغرافیای دیرینه، سن نسبی رسوبات آذرآواری و دیرینهبومشناسی در میوسن پسین- پلیوسن پیشین تشابه وجود دارد.
امجد ملکی
چکیده
تعداد زیادی از استانهای کشور، از منابع آب کارستی بهعنوان منبع اصلی تأمین آب برای مصارف شرب، کشاورزی و صنعت استفاده میکنند. استان کرمانشاه نیز با مساحتی حدود 286/24953 کیلومتر مربع در میانه ضلع باختری کشور واقع شده که بخش عمده آن در زونهای زاگرس رورانده و چینخورده قرار دارد و بیشتر بلندیهای آن، از سازندهای سخت (کربناتی) تشکیل ...
بیشتر
تعداد زیادی از استانهای کشور، از منابع آب کارستی بهعنوان منبع اصلی تأمین آب برای مصارف شرب، کشاورزی و صنعت استفاده میکنند. استان کرمانشاه نیز با مساحتی حدود 286/24953 کیلومتر مربع در میانه ضلع باختری کشور واقع شده که بخش عمده آن در زونهای زاگرس رورانده و چینخورده قرار دارد و بیشتر بلندیهای آن، از سازندهای سخت (کربناتی) تشکیل شده است. پهنههای کارستی این استان نقش مهمی در تأمین و تغذیه آبخوانها دارند، به همین دلیل برای شناسایی این پهنهها و میزان تحول آنها در این پژوهش اقدام به پهنهبندی تحول کارست و شناسایی مناطق تغذیه آبهای زیرزمینی از طریق سیماهای سطحی کارستی، همچنین مناطق مساعد آلودگی آبخوانهای کارستی و تهیه نقشه آن شده است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق ابتدا چالههای بسته سطحی به عنوان شاخص تحول کارست با استفاده از نقشههای توپوگرافی50000 : 1 و تصاویر ماهواره ای 5 متر(BW) IRS شناسایی، نقشه آنها تهیه و پس از بررسیهای آماری و تأیید ارتباط نقشهها با موضوع به کمـک مربع کای و عملیات میدانی، هفت عامل ارتفاع، سنگشناسی، زمینریختشناسی(زمین ساخت)، دما، بارش، تبخیر و شیب به عنوان عوامل مؤثر در تحول کارست انتخاب شدهاند. پس از رقومی کردن همه دادههای مربوطه برای ارزشگذاری (وزن دهی) طبقات نقشههای عامل، از روشهای آماری تحلیل سلسله مراتبی (قضاوت کارشناسی)، تراکم سطح، ارزش اطلاعاتی، وزن متغیرها و روش تجربی استفاده شده است؛ در نهایت در محیط GIS، نقشههای عامل همپوشانی و نقشههای پهنهبندی تحول کارست با 5 روش مذکور بهدست آمده است. در بین روشهای بهکار گرفته شده برای پهنهبندی، روش ارزش اطلاعاتی بیشترین انطباق را با شاخص انتخاب شده (چالههای بسته) در منطقه مورد مطالعه دارد. نقشههای پهنهبندی بهدست آمده، علاوه بر تعیین مناطق با درجات مختلف تحول سیماهای کارست در استان، محدودههای تغذیه آبهای زیرزمینی (کارستی) و مکانهای مساعد آلودگی این منابع در سطح زمین را نیز مشخص کرده است که باید برای حفاظت از این مناطق، تدابیر مناسب بهکار برد وگرنه خطرهای زیادی محلهای تغذیه را تهدید خواهد کرد.
ژئوفیزیک
مجتبی نقوی؛ حبیب رحیمی؛ علی مرادی
چکیده
در این مطالعه مقادیر ناشی از جذب ذاتی و پراکنش، با استفاده از برآورد تضعیف حاصل از امواج دنبالهای و برشی جداسازی گردیده است. با توجه به وجود گسلهای مهم، شهرهای پرجمعیت، رژیم لرزهزمینساختی فعال و آتشفشانی بودن منطقه شمال غرب فلات ایران، برآورد مقادیر جذب امواج لرزهای از اهمیت فراوانی برخوردار است. بدین منظور با استفاده از ...
بیشتر
در این مطالعه مقادیر ناشی از جذب ذاتی و پراکنش، با استفاده از برآورد تضعیف حاصل از امواج دنبالهای و برشی جداسازی گردیده است. با توجه به وجود گسلهای مهم، شهرهای پرجمعیت، رژیم لرزهزمینساختی فعال و آتشفشانی بودن منطقه شمال غرب فلات ایران، برآورد مقادیر جذب امواج لرزهای از اهمیت فراوانی برخوردار است. بدین منظور با استفاده از دادههای زمین لرزههای ثبت شده در منطقه مورد مطالعه، مقادیر جذب امواج برشی و دنبالهای برآورد و میزان سهم جذب حاصل از پراکنش و ذاتی تخمین و جداسازی گردید که نتایج آن حاکی از غلبه اثرات جذب ذاتی در مقایسه با جذب ناشی از پراکنش در منطقه مورد مطالعه است. در منطقه شمال غرب ایران فلات ایران، نواحی اطراف گسل شمال تبریز و همچنین شهر تبریز از جایگاه لرزه زمین ساختی ویژهای برخوردار هستند، از این رو نتایج این مطالعه علاوه بر منطقه شمال غرب ایران، برای شهر تبریز و همچنین گسل شمال تبریز نیز محاسبه و ارائه گردید. در هر سه ناحیه ، سهم جذب ذاتی به مراتب بیشتر از جذب ناشی از پراکنش برآورد شد که بیانگر بیهنجاریهای زمینساختی و سرعتی در مناطق یاد شده می باشد. در این مطالعه بیش از 100،000 نگاشت لرزهای با نسبت سیگنال به نوفه مناسب که در بازه زمانی سالهای 2006 تا 2014، ثبت شده بودند مورد استفاده قرار گرفتند که حجم فراوان داده و چگالی زیاد مسیر پرتوها امکان تخمین ضریبکیفیت با دقت بالا و در ادامه روند جداسازی جذب ذاتی و جذب حاصل از پراکنش امواج لرزهای را فراهم نمود.
سیدمحمد هاشمی؛ محمدهاشم امامی؛ منصور وثوقی عابدینی؛ محمد پورمعافی؛ منصور قربانی
چکیده
در جنوب خاور شهر طبس منطقهای به وسعت حدود 400 کیلومتر مربع از بازالتهای مربوط به کواترنری پوشیده شده است که از نظر زمینشناسی جزء زون لوت بهشمار میآیند. براساس مطالعات سنگنگاری و تجزیه میکروپروب الکترونی (EMPA) ، بافت این سنگها بیشتر پورفیری و گاهی آفیریک است. درشت بلورهای این بازالتها به طور عمده اولیوین از ...
بیشتر
در جنوب خاور شهر طبس منطقهای به وسعت حدود 400 کیلومتر مربع از بازالتهای مربوط به کواترنری پوشیده شده است که از نظر زمینشناسی جزء زون لوت بهشمار میآیند. براساس مطالعات سنگنگاری و تجزیه میکروپروب الکترونی (EMPA) ، بافت این سنگها بیشتر پورفیری و گاهی آفیریک است. درشت بلورهای این بازالتها به طور عمده اولیوین از نوع کریزولیت، اوژیت و پلاژیوکلاز (لابرادوریت تا آندزین) است که در خمیرهای از میکرولیتهای پلاژیوکلاز و بلورهای ریز پیروکسن و گاه شیشه قرار دارند. براساس نمودارهای مقدار مجموع قلیاییها در مقابل مقدارSiO2 ماهیت ماگمای این سنگها قلیایی تا نیمه قلیایی تعیین شد و علت ویژگیهای نیمه قلیایی برخی از سنگها، پدیده آغشتگی ماگمای قلیایی با مواد پوستهای است. فقر نیوبیم در سنگهای غنیتر از Si6O2 یکی از دلایل مهم این پدیده است. نمونههای قلیایی دارای نفلین نورماتیو و نمونههای نیمه قلیایی دارای کوارتز نورماتیو هستند. مطالعات ایزوتوپهای Sr و Nd این آغشتگی پوستهای را تأیید کردهاند و به علاوه نشاندهنده این است که منشأ ماگمای اولیه بازالتها از بخشهای بالای گوشته است. براساس مطالعات صحرایی و نمودارهای زمینساختی - ماگمایی این بازالتها از نوع درون قارهای است که در کواترنری در اثر فعالیت گسل بزرگ نایبند و بازشدگی در محل تقاطع با شاخههای فرعی این گسل به سطح زمین راه یافتهاند .
لیدا بخشنده؛ سیدعلی آقانباتی؛ طیبه محتاط
چکیده
در این مطالعه سازند آب تلخ (برش مزدوران)که در کپه داغ برونزد دارد مورد مطالعه قرار گرفته است. قاعده مارنی این سازند روی سنگآهک سازند آبدراز قرار دارد و لایههای بالایی آن به سن ماستریشتین پسین با رسوبات ماسهای سازند نیزار به صورت تدریجی پوشیده شده است.
سازند آب تلخ به دلایل گوناگون، بخصوص ویژگیهای سنگی و زیستی، ...
بیشتر
در این مطالعه سازند آب تلخ (برش مزدوران)که در کپه داغ برونزد دارد مورد مطالعه قرار گرفته است. قاعده مارنی این سازند روی سنگآهک سازند آبدراز قرار دارد و لایههای بالایی آن به سن ماستریشتین پسین با رسوبات ماسهای سازند نیزار به صورت تدریجی پوشیده شده است.
سازند آب تلخ به دلایل گوناگون، بخصوص ویژگیهای سنگی و زیستی، به خوبی قابل مقایسه با واحد مارنهای اکینیددار ایران مرکزی است. شباهتهای یاد شده سبب شد که این واحدها را در برش مزدوران (کپه داغ) و برش بهارستان (اصفهان) مقایسه کنیم. با مطالعه 100 نمونه از این دو برش، به شباهتهای دیرینشناسی و سنگی زیادی دست یافتیم که شواهد محیطی و دیرینهبومشناختی این شباهت را تأیید میکند.
این دستاورد، میتواند بیانگر پیوند نزدیک دو حوضه کپه داغ و ایران مرکزی باشد. شواهد فسیلی که در این دو برش یافت شده است عبارتند از :
Globotruncana ventricosa (White), Globotruncanita elevata (Brotzen)
Globotruncana arca (Cushman), Globotruncanita stuartiformis (Dalbiez)
Globotruncana bulloides Volger, Globotruncana lapparenti Brotzen
Globotruncanita calcarata (Cushman), Globotruncana linneiana (d' Orbigny)
مسعود اصغریان رستمی؛ ابراهیم قا سمی نژاد؛ میثم شفیعی اردستانی
چکیده
در این بررسی رسوبات کرتاسه پسین در منطقه زیارت کلا, البرز مرکزی به منظورتعیین ژرفای دیرینه و چگونگی تغییرات نسبی سطح آب مورد مطالعه قرار گرفتند. این رسوبات با 200 متر ستبرا متشکل از طبقات مارنی و مارن آهکی بوده و بر اساس روزنبران پلانکتونیک، دارای سن ماستریشتین پسین (زون Abathomphalus mayaroensis) هستند. به منظور تعیین ژرفا و تغییرات نسبی ...
بیشتر
در این بررسی رسوبات کرتاسه پسین در منطقه زیارت کلا, البرز مرکزی به منظورتعیین ژرفای دیرینه و چگونگی تغییرات نسبی سطح آب مورد مطالعه قرار گرفتند. این رسوبات با 200 متر ستبرا متشکل از طبقات مارنی و مارن آهکی بوده و بر اساس روزنبران پلانکتونیک، دارای سن ماستریشتین پسین (زون Abathomphalus mayaroensis) هستند. به منظور تعیین ژرفا و تغییرات نسبی سطح آب در طی انبایش این طبقات از سه روش متداول شامل مورفوتایپهای روزنبران پلانکتون، نسبت روزنبران پلانکتونیک به بنتیک وتعیین جنسها وگونههای روزنبران بنتیک شاخص ژرفا استفاده شده است. مطالعه آماری مورفوتایپها نشان داد که مورفوتایپ نوع سوم که شاخص مناطق ژرفتر است در بخشهای ابتدایی برش و مورفوتایپ نوع اول که شاخص مناطق کمژرفااست در بخشهای میانی برش فراوانی بیشتری دارند. همچنین تغییرات ژرفا با استفاده از دو جنس Globotruncana(ژرفازی) و Pseudoguembelina (سطحیزی) بررسی شد. به منظور تعیین ژرفای دیرینه در منطقه مورد مطالعه، نسبت روزنبران پلانکتونیک به کل اجتماع روزنبران منهای انواع روزنبران بنتیک درونزی تعیین وازمعادله Depth = e (3. 58718 + (0. 03534× %*p)) استفاده شد. بررسی جنسها و گونههای روزنبران بنتیک شاخص ژرفای و نیز نتایج به دست آمده در روشهای بیان شده نشان میدهد که این رسوبات در محدودی بخش نریتیک خارجی تا باتیال میانی نهشته شدهاند. همچنین نتایج به دست آمده نشان میدهد که ابتدا و انتهای برش مورد مطالعه ژرفتر از بخش میانی آن بوده است.
حدیث وفایی؛ مریم پیروی
چکیده
میدان گازی کیش یکی از بزرگترین میادین گازی جهان و شامل دو سنگ مخزن گازی، سازند کنگان (تریاس پیشین) و دالان (پرمین پسین) در حوضه رسوبی زاگرس است. در این مطالعه سازند کنگان مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این پژوهش افزون بر مطالعه با استفاده از دادههای خام حاصل از چاهنگاری یک حلقه چاه حفاری شده از کل گستره میدان و با استفاده از روش ...
بیشتر
میدان گازی کیش یکی از بزرگترین میادین گازی جهان و شامل دو سنگ مخزن گازی، سازند کنگان (تریاس پیشین) و دالان (پرمین پسین) در حوضه رسوبی زاگرس است. در این مطالعه سازند کنگان مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این پژوهش افزون بر مطالعه با استفاده از دادههای خام حاصل از چاهنگاری یک حلقه چاه حفاری شده از کل گستره میدان و با استفاده از روش ارزیابی پتروفیزیک احتمالی (Probabilistic) ویژگیهای پتروفیزیکی سازند کنگان (حجم شیل، نوع سنگشناسی، تخلخل و اشباع آب)، مورد ارزیابی قرار گرفته است و از روش آمار و احتمالات برای تفسیر نمودارها به کمک مدل چند کانیایی ماژول مولتی مین نرمافزار (Multimin) بهرهگیری شده است. بر پایه نتایج این ارزیابی و استفاده از کراس پلاتهای تعیین کننده سنگشناسی و چارتهای استاندارد شلومبرژره، سنگشناسی چیره چاه مورد مطالعه کلسیت، دولومیت، مقادیری انیدریت و مقدار کمی شیل، تشخیص داده شده است. هدف نهایی از ارزیابی پتروفیزیکی در مطالعات هیدروکربوری میدان گازی کیش تهیه ورودی مناسب به مدل استاتیک مخزن است. برای مطالعه دقیقتر، این سازند به دو بخش K1 و K2 تقسیم شد. در مجموع حجم شیل محاسبه شده در این چاه پایین و در K2 کمتر است. این موضوع را میتوان دلیل بر برابر بودن تخلخل موثر در بیشتر نقاط چاه دانست.
Mohammad Reza Sheikholeslami
چکیده
Evidence of at least ten different tectonic- controlled sedimentary basins can be recognized in the central part of the Alborz Mountains in the Middle part of the Alpine-Himalayan belt. They formed from Neoprotrozoic to recent time as the results of the relative plate motion in southwest of Asia in Tethyan realm. The basins include: (1) Prototethys Late Neo-Proterozoic to Early Ordovician epi-continental/platform basin; (2 Paleotethys Middle Ordovician to Devonian rift basin; (3) Devonian to Middle Triassic continental shelf basin; (4) Upper Triassic to Lower Jurassic foreland basin; (5) Shemshak ...
بیشتر
Evidence of at least ten different tectonic- controlled sedimentary basins can be recognized in the central part of the Alborz Mountains in the Middle part of the Alpine-Himalayan belt. They formed from Neoprotrozoic to recent time as the results of the relative plate motion in southwest of Asia in Tethyan realm. The basins include: (1) Prototethys Late Neo-Proterozoic to Early Ordovician epi-continental/platform basin; (2 Paleotethys Middle Ordovician to Devonian rift basin; (3) Devonian to Middle Triassic continental shelf basin; (4) Upper Triassic to Lower Jurassic foreland basin; (5) Shemshak back arc rift basin; (6) South Caspian carbonate platform basin; (7) Paleocene clastic sedimentary basin; (8) Karaj back arc basin; (9) Oligo-Miocene foreland basin; (10) Pliocene-Pleistocene intramontane basin. Each basin has its own unique history connected to the different stages of the birth, development and destruction of the Prototethys, Paleotethys and Neothethys Oceans in the Middle East region in the southwest of Asia.
چینه شناسی و فسیل شناسی
نرگس قادر؛ علی اصغر ثیاب قدسی؛ میرامیر صلاحی؛ محمدصادق زنگنه
چکیده
در پژوهش حاضر به منظور انجام مطالعات زیست چینه نگاری روزن داران شناور سازند قم و تعیین سن آن، برش چینهشناختی سگتلو در شمال خوی واقع در استان آذربایجانغربی (حوضه پیشکمانی سنندج-سیرجان)، انتخاب و ازآن نمونهبرداری به عمل آمده است. برش مورد مطالعه دارای 216 متر ضخامت بوده وسنگ شناسی آن شامل تناوبی از شیل، سیلت سنگ، کنگلومرا و ماسهسنگ ...
بیشتر
در پژوهش حاضر به منظور انجام مطالعات زیست چینه نگاری روزن داران شناور سازند قم و تعیین سن آن، برش چینهشناختی سگتلو در شمال خوی واقع در استان آذربایجانغربی (حوضه پیشکمانی سنندج-سیرجان)، انتخاب و ازآن نمونهبرداری به عمل آمده است. برش مورد مطالعه دارای 216 متر ضخامت بوده وسنگ شناسی آن شامل تناوبی از شیل، سیلت سنگ، کنگلومرا و ماسهسنگ می باشد. مرز زیرین این نهشتهها، آبرفتهای با سن نامشخص بوده و مرز فوقانی آن با نهشتههای سخت فرسای سنگ آهکی سازند قم قابل تشخیص است. مطالعه اجتماعات روزن داران شناور یافت شده در برش مذکور به شناسایی 16 جنس و 37 گونه متفاوت از فرم های شاخص مناطق گرمسیری و نمیه گرمسیری انجامیده است. در این پژوهش 4 زیستزون شامل Subbotina linapert assemblage Zone، Paragloborotalia opima Highest-occurrence Zone، Ciperoella ciperoensis Partial-range Zone و Globigerinoides italicus Assemblage Zone مورد شناسایی قرارگرفتند که از نظر سنی معادل با پریابونین- بوردیگالین و قابل مقایسه با زیست زون های استاندارد جهانی می باشند.
سنگ شناسی
اسماعیل خان چوبان؛ بهزاد حاج علی لو؛ محسن مؤید؛ محمدرضا حسین زاده؛ مروت فرید آزاد
چکیده
در منطقه قزلداش داغی رخنمون قابل توجهی از فعالیت آتشفشانی میوسن با ترکیب آندزیتی به همراه نهشتههای آذرآواری شامل توف، برش و آگلومرا وجود دارد. بافت این سنگها پورفیری تا میکرو پورفیری بوده و درشت بلور ها شامل پلاژیوکلاز، هورنبلند و اندکی بیوتیت است. منطقه-بندی بافت غربالی در دشتبلورهای پلاژیوکلاز این گدازهها نشانه شرایط ...
بیشتر
در منطقه قزلداش داغی رخنمون قابل توجهی از فعالیت آتشفشانی میوسن با ترکیب آندزیتی به همراه نهشتههای آذرآواری شامل توف، برش و آگلومرا وجود دارد. بافت این سنگها پورفیری تا میکرو پورفیری بوده و درشت بلور ها شامل پلاژیوکلاز، هورنبلند و اندکی بیوتیت است. منطقه-بندی بافت غربالی در دشتبلورهای پلاژیوکلاز این گدازهها نشانه شرایط عدم تعادل حین انجماد ماگما است. این سنگها ماهیت کالکآلکالن دارند. ویژگیهای ژئوشیمیایی گدازههای قزلداش داغی نظیر غنیشدگی LREEها نسبت به HREEها و همچنین غنیشدگی عناصر LILE به همراه بیهنجاریهای منفی Nb، Ti و P بیانگر وابستگی آنها به مناطق فرورانش است. این سنگها حاوی مقادیر بالای SiO2، Sr، Sr/Y و La/Yb و مقادیر پایینتر Y، MgO و Yb نسبت به سنگهای آتشفشانی کالکآلکالن معمولی هستند و میتواند نشانگر ویژگیهای آداکیتی گدازهها باشد. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی این گدازهها در اثر این گدازه ها در نتیجه ذوب بخشی پوسته اقیانوسی فرورانده شده ایجاد شدهاند.
حسین اصیلیان مهابادی؛ یعقوب لاسمی
چکیده
سازندهای کژدمی و سروک (گروه بنگستان) به طور عمده از سنگهای کربناتی تشکیل شدهاند. به منظور بررسی رخسارهها، محیطهای رسوبی و چینهنگاری سکانسی سازندهای یاد شده در شمال باختری فارس، 4 برش چینهنگاری برداشت شده است که شامل برشهای نمک کنگان، خارتنگ، خورموج (فارس ساحلی) و شاهنشین (فارس نیمه ساحلی) هستند.
رخسارههای کربناتی سازندهای ...
بیشتر
سازندهای کژدمی و سروک (گروه بنگستان) به طور عمده از سنگهای کربناتی تشکیل شدهاند. به منظور بررسی رخسارهها، محیطهای رسوبی و چینهنگاری سکانسی سازندهای یاد شده در شمال باختری فارس، 4 برش چینهنگاری برداشت شده است که شامل برشهای نمک کنگان، خارتنگ، خورموج (فارس ساحلی) و شاهنشین (فارس نیمه ساحلی) هستند.
رخسارههای کربناتی سازندهای کژدمی و سروک در کمربندهای رخسارهای پهنه کشندی (A)، تالاب (B)، سدی (C) و دریای باز (D) نهشته شدهاند. رخسارههای ماسهسنگی سازند کژدمی (زبانههای معادل سازند بورقن) از نوع کوارتزآرنایت است که به احتمال زیاد در محیط ساحلی رسوبگذاری شدهاند.
بررسی رخسارههای سازندهای مطالعه شده در شمال باختر منطقه فارس و مقایسه آنها با محیطهای رسوبی امروزی و قدیمی نشان میدهد که رخسارههای سازندهای کژدمی و سروک در سکوی کربناتی از نوع رمپ (Ramp) نهشته شدهاند.
چینهنگاری سکانسی سازندهای کژدمی و سروک نشان میدهد که سازند کژدمی در ناحیه مورد مطالعه بجز کوه نمک کنگان که دارای یک توالی رسوبی(توالی 2) است، در بردارنده دو توالی رسوبی (توالیهای 1 و 2 ) به سن آلبین پیشین تا پسین است. سازند سروک در کوه نمک کنگان دارای یک توالی (توالی 3) به سن آلبین پسین تا سنومانین پیشین و در برشهای دیگر دربردارنده چهارتوالی رسوبی (توالیهای 3 تا 6) به سن آلبین پسین تا تورونین است. مرز زیرین توالی1، مرز زیرین توالی2 در نمک کنگان و مرزهای زیرین و بالایی توالی 6 ناپیوستگی نوع 1 و بقیه مرزها ناپیوستگی نوع 2 است.