سخن سردبیر
دوره 28، شماره 110 ، اسفند 1397، صفحه 1-1
داوران
دوره 28، شماره 110 ، اسفند 1397، صفحه 2-2
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
پوریا محمودی محمودی؛ ابراهیم راستاد؛ عبدالرحمان رجبی؛ مهران مرادپور
چکیده
کانسار روی- سرب (باریت) هفتسواران شرقی به سن کرتاسه تحتانی، در منطقه معدنی اراک، در محیط کششی حوضه پشت قوسی ملایر- اصفهان تشکیل شده است. کانهزایی در کانسار هفتسواران شرقی در دو افق مجزا رخ داده است. افق اول یا افق اصلی کانهزایی در بخش فوقانی واحد آهکی KLلایه و افق دوم در آهکهای نازکلایه واحد Ksh,m تشکیل شده است. ساخت ...
بیشتر
کانسار روی- سرب (باریت) هفتسواران شرقی به سن کرتاسه تحتانی، در منطقه معدنی اراک، در محیط کششی حوضه پشت قوسی ملایر- اصفهان تشکیل شده است. کانهزایی در کانسار هفتسواران شرقی در دو افق مجزا رخ داده است. افق اول یا افق اصلی کانهزایی در بخش فوقانی واحد آهکی KLلایه و افق دوم در آهکهای نازکلایه واحد Ksh,m تشکیل شده است. ساخت و بافت ماده معدنی جانشینی، تودهای و رگه- رگچهای و دگرسانیهای اصلی آن دولومیتی، سیلیسی و کلسیتی است. کانیهای سولفیدی کانسار شامل اسفالریت، گالن، کالکوپیریت، تترائدریت، پیریت، بورنیت، کالکوسیت و کولیت و کانیهای باطله آن کوارتز، کلسیت و دولومیت هستند. مطالعات کاتدولومینسانس روی کانیهای کربناته نشاندهنده تشکیل سه نسل دولومیت و یک نسل کلسیت است. نسل اول دولومیتها همراه با کانهزایی ضعیف و نسل دوم، دولومیتهای غنی از آهن هستند که کانهزایی مرحله اصلی را همراهی میکنند. دولومیتهای تأخیری نسل سوم، همراه با کلسیت هستند و مراحل مختلف کانهزایی را قطع میکنند. حضور پیریت فرامبوییدال همراه با اسفالریت و گالن در زمینه آن و باریتهای ریز خودشکل، حاکی از رخداد کانهزایی در مراحل رسوبگذاری و ابتدای دیاژنز اولیه در نزدیک کف دریاست. در ادامه، مرحله اصلی کانهزایی با گسترش بافت جانشینی سولفیدهای درشتبلور نسل دوم به جای سولفیدهای نسل اول در زیر کف دریا مشخص میشود. با توجه به تشکیل کانهزایی هفتسواران شرقی در محیط زمینساختی کششی، سنگ میزبان آهک تودهای و رخداد کانهزایی بهصورت جانشینی در زیر کف دریا در طی دیاژنز، میتوان این کانسار را همانند کانسارهای نوع ایرلندی در نظر گرفت.
مقاله پژوهشی
رسوب شناسی
ناصر عبدی؛ رضا موسوی حرمی
چکیده
کمان قطر- گاوبندی یک کمان بزرگ و قدیمی منطقهای است که در امتداد شبهجزیره قطر، با امتداد شمالخاور- جنوب-باختر، در بخش مرکزی خلیجفارس واقع شده است. در این مطالعه کمان مذکور بر اساس تفسیر دادههای لرزهنگاری دوبعدی، در بازه رسوبی افق سرسازند لافان تا سرسازند جهرم مورد مطالعه قرار گرفته و شکل مشخصی از این کمان در این بازه ، در بخش ...
بیشتر
کمان قطر- گاوبندی یک کمان بزرگ و قدیمی منطقهای است که در امتداد شبهجزیره قطر، با امتداد شمالخاور- جنوب-باختر، در بخش مرکزی خلیجفارس واقع شده است. در این مطالعه کمان مذکور بر اساس تفسیر دادههای لرزهنگاری دوبعدی، در بازه رسوبی افق سرسازند لافان تا سرسازند جهرم مورد مطالعه قرار گرفته و شکل مشخصی از این کمان در این بازه ، در بخش ایرانی خلیجفارس بدست آمده است. تفسیر دادههای لرزهنگاری در افق راس سازند لافان، و افق زمانی و عمقی حاصل از این تفسیر بصورت خطوط همتراز عمقی، بیانگر وجود یک پلاتفرم با امتداد شمالباختر- جنوبخاور است که به سمت شمالخاور دارای شیب تقریباً یکنواخت میباشد و در برخی نقاط دارای بلندیهایی است که بر اثر فعالیت دیاپیرهای نمکی پدید آمدهاند. نتایج تقریباً مشابهی برای افق سرسازند جهرم بدست آمده است. اختلاف زمانی و عمقی دو افق فوق بیانگر وجود یک پلاتفرم با شیبهای ملایم به طرفین است که در واقع امتداد کمان قطر- گاوبندی در بخش ایرانی خلیج فارس میباشد. با توجه به نقشه همضخامت تهیه شده برای توالی رسوبات سازندهای ایلام- جهرم، میزان ضخامت رسوبات در پلاتفرم بالای این کمان به نحو موثری کاهش مییابد. کاهش ضخامت رسوبات میتواند دلیل رشد این کمان در زمان تهنشست این رسوبات باشد که همزمان با بالاآمدگی، با ایجاد فضای رسوبگذاری کمتر، موجب کاهش میزان تهنشست رسوبات شده است. بنابراین کمان مذکور و دیاپیرهای نمکی به عنوان عوامل منطقهای در سکانس رسوبات نقش اساسی دارند.
مقاله پژوهشی
قاسم قربانی رستم؛ مهرداد پاکزاد؛ نوربخش میرزائی
چکیده
پیرامون سامانه گسلی زندان- میناب- پالامی و خطواره عمان در جنوب ایران، دو زون زمینساختی کاملاً متفاوت وجود دارد: زون فرورانش مکران در شرق و زون برخورد قارهای زاگرس در غرب؛ که سبب پیچیدگی زمینساختی آن منطقه شده است. از آنجایی که مطالعه میدان تنش در درک صحیح خواص کشسانی محیط، بررسی تنشهای زمین ساختی اعمال شده به صفحههای زمینساختی ...
بیشتر
پیرامون سامانه گسلی زندان- میناب- پالامی و خطواره عمان در جنوب ایران، دو زون زمینساختی کاملاً متفاوت وجود دارد: زون فرورانش مکران در شرق و زون برخورد قارهای زاگرس در غرب؛ که سبب پیچیدگی زمینساختی آن منطقه شده است. از آنجایی که مطالعه میدان تنش در درک صحیح خواص کشسانی محیط، بررسی تنشهای زمین ساختی اعمال شده به صفحههای زمینساختی و میزان بزرگی و نحوه انتقال آنها، و همچنین تشریح ژئودینامیک منطقه مورد مطالعه، دارای کاربردی اساسی است، در این مطالعه ارزیابی میدان تنش و همچنین تعیین راستای بیشینه تنش افقی (SH) در اطراف سامانه گسلی زندان- میناب- پالامی مورد توجه قرار گرفته است. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از وارونسازی توأم تکرار شونده سازوکار کانونی زمینلرزهها مقادیر تنش و راستای آنها به دست آمده است. از شرق به غرب سامانه گسلی زندان- میناب- پالامی با عبور از زون فرورانش مکران به زون برخوردی زاگرس، راستای بیشینه تنش افقی (SH)، از زاویه 09/5 درجه به 9/0 درجه نسبت به شمال کاهش مییابد. به منظور بررسی میدان کرنش، بردارهای سرعت از دادههای سامانه موقعیتیابی جهانی (GPS) استفاده شده است. بیشترین اختلاف بین بردار سرعت و راستای بیشینه تنش افقی در ایستگاه بندرعباس (BABS) به میزان 11 درجه در نزدیکی سامانه گسلی زندان- میناب- پالامی تعیین شده است که بیانگر تغییرات در زون گذار است. ضرایب اصطکاک به دست آمده برای زاگرس و مکران بیانگر میزان اصطکاک بیشتر زون مکران است.
مقاله پژوهشی
ملیحه اسماعیلی؛ محمد لطفی؛ نیما نظافتی
چکیده
کانسار مس خلیفهلو (جنوب خاوری زنجان) یک نمونه از ذخایر رگهای با میزبان آتشفشانی است که در زون متالوژنی طارم و در البرز باختری (شمال باختر ایران) واقع شده است. زون طارم بهطور عمده از نهشتههای آتشفشانی و ولکانوکلاستیک سازند کرج ( ائوسن آغازی تا میانی) تشکیل شده است. از نظر موقعیت چینهشناسی سازند کرج به دو عضو کردکند و آمند تقسیم ...
بیشتر
کانسار مس خلیفهلو (جنوب خاوری زنجان) یک نمونه از ذخایر رگهای با میزبان آتشفشانی است که در زون متالوژنی طارم و در البرز باختری (شمال باختر ایران) واقع شده است. زون طارم بهطور عمده از نهشتههای آتشفشانی و ولکانوکلاستیک سازند کرج ( ائوسن آغازی تا میانی) تشکیل شده است. از نظر موقعیت چینهشناسی سازند کرج به دو عضو کردکند و آمند تقسیم شده است. عضو آمند بر روی عضو کردکند قرار گرفته و به 6 واحد Ea1 تا Ea6 تقسیم شده است. ذخیره مس خلیفهلو در واحدهای Ea5 و Ea6 از عضو آمند جای گرفته است. سازند کرج توسط تودههای نفوذی بزرگ و کشیده با گرایش کالکآلکالن قطع شده است. سنگ میزبان ماده معدنی توفهای سبز و ندرتاً آندزیتها هستند. الگوهای عناصر نادر خاکی در نمونههای مورد مطالعه، نشاندهنده بیهنجاری منفی عنصر Eu است که ناشی از تجزیه پلاژیوکلازهاست. در تمامی نمونههای سنگی مورد مطالعه، غنیشدگی از عناصر نادر خاکی سبک (LREE) و عناصر لیتوفیل بزرگیون (LILE) و نیز تهیشدگی از عناصر با شدت میدان قوی (HFSE) مشاهده میشود. این مسئله احتمالاً نشاندهنده منشأ مشترک این سنگهاست. کانههای اصلی شامل کالکوپیریت، بورنیت، کالکوسیت و کوولیت و کانیهای گانگ شامل کوارتز، سریسیت و کلسیت هستند. در این مقاله منشأ سیالات کانسارساز و ژنز کانسار مس خلیفهلو با استفاده دادههای ایزوتوپی گوگرد و اکسیژن مورد بررسی قرار گرفته است. مقادیر ایزوتوپ گوگرد کالکوپیریت 2- تا 3/5- در هزار است. با توجه به مقادیر منفی ایزوتوپ گوگرد و وجود پیریتهای فرامبوییدال در توف ماسهای میزبان کانهزایی، میتوان گفت سولفیدهای ذخیره خلیفهلو توسط سیالاتی تشکیل شدهاند که گوگرد آنها از یک منبع رسوبی مشتق شده است. مقادیر ایزوتوپ اکسیژن کوارتز 3/12 تا 3/14 در هزار و مقادیر δ18O سیالات محاسبه شده از نمونههای کوارتز در گستره 6/0 تا 6/3 در هزار هستند. با استفاده از دادههای ایزوتوپ اکسیژن منشأ سیالات کانهساز در کانسار مس خلیفهلو سیالات جوی- سازندی معرفی شده است. این تحقیق نشاندهنده شباهت کانسار خلیفهلو با ذخایر رگهای تیپ کوردیلرایی (cordilleran) است.
مقاله پژوهشی
رسوب شناسی
داوود جهانی
چکیده
برای بررسی کنگلومراهای درون حوضه ای با قلوه های مسطح بخش زیرین سازند الیکا (تریاس زیرین) چهار برش چینه ای در کوه های البرز در شمال ایران انتخاب شد. ستبرای بخش زیرین سازند الیکا در این برش ها از 95 متر در برش الگو تا 195 متر در برش ورسک است. این بخش به طور عمده در برگیرنده تناوبی از سنگ آهک نازک تا ضخیم لایه با آشفتگی زیستی فراوان و شیل است ...
بیشتر
برای بررسی کنگلومراهای درون حوضه ای با قلوه های مسطح بخش زیرین سازند الیکا (تریاس زیرین) چهار برش چینه ای در کوه های البرز در شمال ایران انتخاب شد. ستبرای بخش زیرین سازند الیکا در این برش ها از 95 متر در برش الگو تا 195 متر در برش ورسک است. این بخش به طور عمده در برگیرنده تناوبی از سنگ آهک نازک تا ضخیم لایه با آشفتگی زیستی فراوان و شیل است که درشرایط آرام و طوفانی نهشته شده اند. کنگلومراهای درون حوضه ای با قلوه های مسطح از مهم ترین رخساره های طوفانی هستند. این کنگلومراها با مرز ناگهانی یا فرسایشی در میان رخساره های وابسته به شرایط آرام جای دارند. این رخساره ها از چند سانتی متر تا 100 سانتی متر ستبرا دارند و به طور عمده از اینتراکلست های در اندازه گراول ساخته شده اند. اینتراکلست ها در لایه های نازک به طور افقی تا نیمه افقی هستند ولی در لایه های ضخیم تر به طور زاویه دار و گاه در جهات مخالف هم قرار دارند. بافت آن ها به طور عمده ردستون و گاه فلوتستون است. بررسی های صحرایی و میکروسکوپی نشان می دهند که این کنگلومراها به وسیله جریان های ایجاد شده از منشاء طوفان های قوی در زیر-محیط های دریای باز، پشته های زیردریایی، تالاب و پهنه کشندی/برجستگی ساحلی وابسته به پلاتفرم های رمپ همشیب کربناته نهشته شده اند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
قدرت اله رستمی پایدار
چکیده
کانسار طلای زرشوران در شمال غرب ایران در یک منطقه تاریخی معدنکاری طلا و آرسنیک در زون زمینساختاری سنندج- سیرجان واقع شده است. این محدوده عمدتاً از سنگهای پرکامبرین تشکیل شده است. تزریق تودههای گرانیتوئیدی الیگومیوسن در سازندهای پرکامبرین که سنگ درونگیر کانیسازی طلا میباشند باعث دگرسانی شدید، میلونیتیشدن و کانهزایی طلا ...
بیشتر
کانسار طلای زرشوران در شمال غرب ایران در یک منطقه تاریخی معدنکاری طلا و آرسنیک در زون زمینساختاری سنندج- سیرجان واقع شده است. این محدوده عمدتاً از سنگهای پرکامبرین تشکیل شده است. تزریق تودههای گرانیتوئیدی الیگومیوسن در سازندهای پرکامبرین که سنگ درونگیر کانیسازی طلا میباشند باعث دگرسانی شدید، میلونیتیشدن و کانهزایی طلا شدهاند. هدف مطالعه حاضر جداسازی زونهای کانهزایی طلا با استفاده از تکنیکهای فراکتالی عیار- تعداد (C-N) و عیار- حجم (C-V) است، که بر اساس دادههای 44 گمانه حفاری و 5800 نمونه آنالیز شده است. در ابتدا نمودار لگاریتمی طلا برای هر کدام از مدلهای مذکور ترسیم گردید. پنج زون کانهزایی طلا با استفاده از مدل فرکتال عیار-تعداد و چهار زون کانهزایی با استفاده از مدل فرکتال عیار- حجم مشخص گردید که بترتیب نشاندهنده شدت کانهزایی در سنگ دیواره، زون ضعیف، متوسط، بالا و زون بسیار غنی شده است. مدلهای سه بعدی (3D) زمینشناسی و فرکتالی بدست آمده نشان میدهد که زونهای با کانهزایی پایین در اکثر نقاط کانسار رخ داده است که اغلب مربوط به واحد سنگی ایمانخان است. علاوه بر این، بر اساس مدلهای بررسی شده و محاسبه ماتریس میزان همپوشانی، مناطق با کانهزایی متوسط، بالا و زون غنیشده به ترتیب دارای انطباق خوبی با واحد ژاسپروئید، سنگ آهک چالداغ و واحد شیل زرشوران را نشان میدهد.
مقاله پژوهشی
حسین شهبازی؛ حسن برجسته؛ علیاصغر سپاهی؛ عاطفه متقی توانا
چکیده
باتولیت الوند در جنوب شهرستان همدان و بخش شمالی زون دگرگونی سنندج- سیرجان واقع شده است. گرانیت پورفیروییدی، کوارتزدیوریت و دیوریت، واحدهای سنگی گرانیتوییدهای مزوکرات الوند را تشکیل میدهند. گرانیت پورفیروییدی دانهدرشت حجم اصلی باتولیت الوند را تشکیل میدهد. برای بررسی شیمی کانی و ترموبارومتری گرانیتوییدهای مزوکرات ...
بیشتر
باتولیت الوند در جنوب شهرستان همدان و بخش شمالی زون دگرگونی سنندج- سیرجان واقع شده است. گرانیت پورفیروییدی، کوارتزدیوریت و دیوریت، واحدهای سنگی گرانیتوییدهای مزوکرات الوند را تشکیل میدهند. گرانیت پورفیروییدی دانهدرشت حجم اصلی باتولیت الوند را تشکیل میدهد. برای بررسی شیمی کانی و ترموبارومتری گرانیتوییدهای مزوکرات الوند آنالیز نقطهای بر روی کانیهای ارتوکلاز، پلاژیوکلاز و بیوتیت موجود در گرانیتهای پرفیروییدی و بر روی کانیهای آمفیبول، پلاژیوکلاز و بیوتیت در کوارتزدیوریتها و دیوریتها انجام پذیرفت. مطالعه شیمی کانیها نشان میدهد که آمفیبولهای موجود در کوارتزدیوریتها بیشتر از نوع مگنزیوهورنبلند و در دیوریتها از نوع مگنزیوهورنبلند و چرماکیت هستند. پلاژیوکلازهای موجود درگرانیتهای پورفیروییدی از نوع آلبیت و الیگوکلاز، در کوارتزدیوریتها از نوع الیگوکلاز و در دیوریتها از نوع آندزین هستند. بیوتیتهای تشکیلدهنده این سنگها اولیه هستند و در محدوده آنیت قرار میگیرند. نتایج حاصل از مطالعه ترموبارومتری آمفیبولها نشان میدهد که میانگین دمای تشکیل آمفیبولهای موجود در گرانیتوییدهای مزوکرات باتولیت الوند 787 ~ درجه سانتیگراد و فشار تشکیل آنها 46/1 ~کیلوبار است. نتایج حاصل از ترموبارومتری نشان میدهد که بیوتیتهای موجود در گرانیتهای پورفیروییدی مزوکرات باتولیت الوند 679 ~ درجه سانتیگراد و فشار تشکیل آنها 56/1 ~کیلوبار است. عمق تشکیل گرانیتوییدهای مزوکرات الوند با توجه به فشار تشکیل آنها (5/1~ کیلوبار) 7/4~ کیلومتری از سطح زمین است.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
محمد لرستانی؛ عبدالحسین کنگازیان؛ امراله صفری؛ محمدرضا نورا
چکیده
این مطالعه سعی دارد تا با مطالعه مغزه ها و مقاطع نازک سازند آسماری در چاه 28 میدان هفتکل محیط رسوبی و چینه نگاری این نهشته ها بازسازی شده و با توالی آسماری چاه 186 میدان نفتی مسجد سلیمان تطابق به عمل آید. در این مطالعه تعداد 18 ریز رخساره کربناته، 1 ریز رخساره کربناته/ انیدریت و2 رخساره میکروسکوپی مخلوط کربناته–آواری، تشخیص داده شد که ...
بیشتر
این مطالعه سعی دارد تا با مطالعه مغزه ها و مقاطع نازک سازند آسماری در چاه 28 میدان هفتکل محیط رسوبی و چینه نگاری این نهشته ها بازسازی شده و با توالی آسماری چاه 186 میدان نفتی مسجد سلیمان تطابق به عمل آید. در این مطالعه تعداد 18 ریز رخساره کربناته، 1 ریز رخساره کربناته/ انیدریت و2 رخساره میکروسکوپی مخلوط کربناته–آواری، تشخیص داده شد که در 6 مجموعه رخساره ای دسته بندی شده اند. این مجموعه های رخساره ای در یک رمپ کربناته یکنواخت تشکیل می شده اند. تطابق بین مجموعه های رخساره ای و فراوانی آنها در این دو میدان نشان می دهد که میدان نفتی هفتکل در بخش کم عمق تر و میدان نفتی مسجدسلیمان در بخش عمیق تر اآن قرار داشته اند. یافته های چینه نگاری سکانسی نشان می دهد که می توان برای توالی آسماری در چاه مورد مطالعه در میدان هفتکل، 6 سکانس رسوبی در نظر گرفت. تلفیق این اطلاعات با پیشینه بیو استراتیگرافی توالی در چاه 28 میدان هفتکل نشان می دهد که سکانس های رسوبی 1 و 2 را به آشکوب آکیتا نین و سکانس های 3 الی 6 را به آشکوب بوردیگالین نسبت داد. تطابق این سکانس ها با سکانس های مسجدسلیمان نیز نشان می دهد که می توان 4 سکانس توالی آسماری در این چاه را به اشکوب بوردیگالین نسبت داد. این تطابق نشان می دهد که شیب رمپ کربناته به سمت میدان نفتی مسجدسلیمان بوده است. سکانسهای بوردیگالین این توالی بر اثر پدیده ائو استازی بوجود آمده است.
مقاله پژوهشی
اکتشاف و معدن
محمد حسن نظری؛ علی ارومیهای
چکیده
عوامل متعددی در فیلترشدن دوغابهای سیمانی نقش دارند که در چند دسته قابل ارزیابی هستند. این عوامل مهم و اساسی شامل خصوصیات رفتاری دوغاب، سیمان و مصالح تزریق، محیط تزریق و اندرکنش دوغاب با آن و فشار تزریق میباشند. در بین عوامل بالا، تحقیقات کمتری در مورد نقش فشار تزریق در فیلتر شدن دوغاب دیده میشود. تحقیق نشان میدهد، سرعت افزایش ...
بیشتر
عوامل متعددی در فیلترشدن دوغابهای سیمانی نقش دارند که در چند دسته قابل ارزیابی هستند. این عوامل مهم و اساسی شامل خصوصیات رفتاری دوغاب، سیمان و مصالح تزریق، محیط تزریق و اندرکنش دوغاب با آن و فشار تزریق میباشند. در بین عوامل بالا، تحقیقات کمتری در مورد نقش فشار تزریق در فیلتر شدن دوغاب دیده میشود. تحقیق نشان میدهد، سرعت افزایش فشار تزریق در مقدار جذب سیمان و نفوذ آن تاثیر چشمگیری دارد. در این تحقیق نتایج بررسی دادههای مقاطع تزریق در سنگ از دو طرح سدسازی مورد بررسی قرار گرفته است. بعبارت دیگر دو دیدگاه تزریق با فشار متغیر و ثابت مورد بررسی قرار گرفته است. در حالت فشار متغیر وجود پلههای افزاینده فشار میتواند سبب فرسایش کیک دوغاب در هر مرحله از تشکیل آن و نفوذ بیشتر دوغاب میشود. در تزریق با فشار ثابت، فشار در زمان کمی به مقدار حداکثر طرح شده میرسد و نتایج نشان میدهند نفوذ دوغاب کمتر بوده است. با بکارگیری روش تدریجی افزایش فشار تزریق، نفوذ دوغاب بدلیل فرسایش کیک دوغاب بهبود یافته و هزینههای آببندی پی سدها، تونلها و سازههایی که نیاز به تزریق سیمان دارند بدلیل نفوذ بیشتر کاهش پیدا میکند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
حسین کوهستانی؛ میر علی اصغر مختاری
چکیده
رخداد معدنی تشویر در 75 کیلومتری شمالخاور زنجان و در زیرپهنه طارم-هشتجین قرار دارد. کانهزایی بهصورت رگه-رگچههای سیلیسی کانهدار درون توفها و گدازههای آندزیتی ائوسن (معادل سازند کرج) رخ داده است. کالکوسیت، کالکوپیریت و گالن، کانههای فلزی و کوارتز، کلسیت و کلریت کانیهای باطله در تشویر هستند. بافت کانهها و مواد باطله شامل ...
بیشتر
رخداد معدنی تشویر در 75 کیلومتری شمالخاور زنجان و در زیرپهنه طارم-هشتجین قرار دارد. کانهزایی بهصورت رگه-رگچههای سیلیسی کانهدار درون توفها و گدازههای آندزیتی ائوسن (معادل سازند کرج) رخ داده است. کالکوسیت، کالکوپیریت و گالن، کانههای فلزی و کوارتز، کلسیت و کلریت کانیهای باطله در تشویر هستند. بافت کانهها و مواد باطله شامل رگه-رگچهای، بِرشی، دانهپراکنده، جانشینی، بازماندی، گلکلمی، قشرگون، دندانسگی و پَرمانند است. چهار مرحله کانهزایی در تشویر قابل تشخیص است. این مراحل با تهنشست کوارتز- کالکوسیت- کالکوپیریت- گالن در رگهها و سیمان گرمابی بِرشها (مرحله اول) آغاز و با رگچههای منفرد و دستهرگچههای نیمهموازی تا متقاطع کوارتز (مرحله دوم)، بافت رگه-رگچهای و شکافه پُرکن کلسیت (مرحله سوم) و کلریت (مرحله چهارم) ادامه مییابد. دگرسانی گرمابی شامل بخشهای سیلیسی، آرژیلی، کربناتی و کلریتی میباشد. در خارج از پهنههای کانهدار، دگرسانی از نوع پروپلیتی است. شباهت الگوی بهنجارشده عناصر کمیاب خاکی در رگههای کانهدار و سنگهای میزبان بیانگر ارتباط زایشی آنها است. غنیشدگی عناصر کانهساز (Ag, Cu, Pb, Zn) در بخشهای کانهدار بیانگر شستهشدن عناصر از سنگهای میزبان بهدرون بخشهای کانهدار میباشد. ویژگیهای رخداد معدنی تشویر با کانسارهای اپیترمال فلزات پایه (نقره) نوع سولفیداسیون حدواسط قابل مقایسه است. کانهزایی در منطقه تشویر و دیگر کانهزاییهای اپیترمال در زیرپهنه طارم- هشتجین محصول فعالیتهای گرمابی مرتبط با فعالیتهای ماگمایی ائوسن پایانی بوده و توسط ساختارهای گسلی کنترل میشوند. از این رو، بررسی واحدهای آتشفشانی و آتشفشانی- رسوبی دگرسانشده ائوسن بهویژه در نزدیکی تودههای گرانیتوئیدی و ساختارهای گسلی، از نظر اکتشاف کانهزاییهای اپیترمال در زیرپهنه طارم- هشتجین حائز اهمیت هستند.
مقاله پژوهشی
ژئوفیزیک
عباس غلام زاده؛ نسیم حیدرپور
چکیده
در این مطالعه نقشههای توموگرافی دو بعدی سرعت گروه امواج ریلی در جزیره قشم با استفاده از روش تک ایستگاهی برآورد شده است. 858 پسلرزه،که به دقت تعیین محل شده اند انتخاب شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. منحنیهای پاشندگی سرعت گروه امواج ریلی در محدوده پریودی 1/0 تا 10 ثانیه، محاسبه شده است. در شکلهای حاصل از توموگرافی سرعتهای پایینی ...
بیشتر
در این مطالعه نقشههای توموگرافی دو بعدی سرعت گروه امواج ریلی در جزیره قشم با استفاده از روش تک ایستگاهی برآورد شده است. 858 پسلرزه،که به دقت تعیین محل شده اند انتخاب شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. منحنیهای پاشندگی سرعت گروه امواج ریلی در محدوده پریودی 1/0 تا 10 ثانیه، محاسبه شده است. در شکلهای حاصل از توموگرافی سرعتهای پایینی مشاهده می شود که می توان آن را به رسوبات نرم موجود در منطقه مورد مطالعه مربوط دانست. آنومالی های موجود همچنین موید ناهمگنی های محیط انتشار است. این ناهمگنی ها می تواند به گنبد نمکی گورزین و یا سایر نهشته های تبخیری ارتباط داشته باشند. در پریودهای کمتر از 4 ثانیه که به اعماق کمتر رسوبات مربوط است به خط شدگی واضحی با راستای شمال شرق- جنوب غرب مشاهده می شود که احتمالا به گسل اصلی قشم که مسبب زلزله 4 آذر 84 است ، مربوط باشد. این امتداد موازی با روند خود جزیره و ساختارهای زمینشناسی در جزیره میباشد. ادامه نیافتن این به خط شدگی در پریودهای بالاتر و در نتیجه اعماق بیشتر، می تواند بر این دلالت کند که رسوبات زیرین، نرم تر بوده و ناشکننده تر هستد. در پریودهای بالاتر ( 7- 4 ثانیه) در راستای شمال شرقی-جنوب غربی، الگوی منظمی از سرعتهای زیاد و کم به صورت متناوب در کنار هم قرار گرفتهاند. این آنومالیهای کم سرعت را می توان به انبارش رسوبات نمک ربط داد که دلیل خوبی بر نقاط کم سرعت در این ناحیه باشد.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
مهدی یوسفی؛ سید مرتضی موسوی؛ محمد مهدی خطیب؛ محمد یزدانی
چکیده
نمودارهای تصویرگر 14 حلقه چاه در تاقدیس رگ سفید، 6 دسته شکستگی غالب به ترتیب با امتدادهای N45، EW، N35، N100، N150 و N162 را نشان میدهند. از نظر زایشی توسعه شکستگیها در بخش شرقی تاقدیس رگ سفید خصوصا در یال پیشانی، در اثر چین خوردگی وابسته به انتشار گسل با روند شمال غربی- جنوب شرقی میباشد به نحوی که بیشترین دسته شکستگیهای باز طولی و عرضی ...
بیشتر
نمودارهای تصویرگر 14 حلقه چاه در تاقدیس رگ سفید، 6 دسته شکستگی غالب به ترتیب با امتدادهای N45، EW، N35، N100، N150 و N162 را نشان میدهند. از نظر زایشی توسعه شکستگیها در بخش شرقی تاقدیس رگ سفید خصوصا در یال پیشانی، در اثر چین خوردگی وابسته به انتشار گسل با روند شمال غربی- جنوب شرقی میباشد به نحوی که بیشترین دسته شکستگیهای باز طولی و عرضی امتدادهای N100 و N10 را نشان میدهند. در بخش غربی تاقدیس، به علت چرخش محور چین به سمت شمال به میزان 30 درجه، جهتگیری شکستگیها عوض شدهاند و عمده شکستگیها از نوع طولی و امتدادی تقریبا N160دارند. در منطقه میانی و خمش یافته تاقدیس، دستههای شکستگی با امتداد شمال شرقی- جنوب غربی تحت تاثیر فعالیت مجدد گسل پیسنگی هندیجان توسعه بیشتری یافتهاند. همگرایی محورهای تنش در اثر برهم کنش سه گانه گسلی ناشی از راندگی رگ سفید با شیب به سمت شمال شرق و برشهای امتداد لغز راستگرد در اثر تجدید فعالیت گسلهای پی سنگی هندیجان و قطعه جنوبی گسل ایذه، سبب ایجاد خم فشارشی(Restraining bend) و پهنه برش راستگرد در بخش غربی تاقدیس رگ سفید شده است. تشکیل این پهنه برشی باعث چرخش ساعتگرد محور تاقدیس، برخاستگی بیشتر در سرسازند آسماری کوهانک شمال غربی نسبت به کوهانک جنوب شرقی، تغییر در جهت گیری شکستگیها، و همچنین توسعه و افزایش تراکم شکستگیها در منطقه خمیده تاقدیس رگ سفید شده است.
مقاله پژوهشی
پیمان رجبی
چکیده
رخساره کربناته کمعمق تلهزنگ در پالئوژن زاگرس (حوضه لرستان) تهنشین شده است. با توجه به شرایط حوضه از جمله تغییرات عمق، نرخ رسوبگذاری و سایر عوامل زمینساختی و رسوبی این سازند به همراه رخسارههای امیران، کشکان و شهبازان گاه با ضخامتهای متفاوت از رخساره نیمهعمیق و عمیق پاپده بهصورت محلی تهنشین شدهاند. بر ...
بیشتر
رخساره کربناته کمعمق تلهزنگ در پالئوژن زاگرس (حوضه لرستان) تهنشین شده است. با توجه به شرایط حوضه از جمله تغییرات عمق، نرخ رسوبگذاری و سایر عوامل زمینساختی و رسوبی این سازند به همراه رخسارههای امیران، کشکان و شهبازان گاه با ضخامتهای متفاوت از رخساره نیمهعمیق و عمیق پاپده بهصورت محلی تهنشین شدهاند. بر اساس مطالعه صورت گرفته، رسوبات سازند آهکی تلهزنگ در برش چینه شناسی کیالو به ضخامت 180 متر (ضخامت واقعی) اندازهگیری شد که از 110 نمونه مورد مطالعه 15 جنس و 10 گونه روزنبر کفزی شناسایی و بر اساس مطالعه و معرفی 3 زیستزون شامل 2 زون تجمعی و یک آکروزون، سن پالئوسن پایانی (تانسین) و ائوسن زیرین (ایپرزین) برای این برش چینهشناسی در نظر گرفته میشود.
مقاله پژوهشی
رسوب شناسی
امید کاک مم؛ محمدحسین آدابی؛ بهمن گودرزی
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی دلومیتی شدن و تاثیر آن در کیفیت مخزنی نهشتههای سازند دالان بالایی به سن پرمین- تریاس صورت گرفته است. در این مقطع سازند دالان بالایی دارای توالی از سنگهای کربناته و تبخیری به ضخامت 265 متر میباشد. براساس بافتهای رسوبی، مطالعات پتروگرافی و فوناهای موجود، 11 ریزرخساره مختلف کربناته- تبخیری شناسایی شده است. ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی دلومیتی شدن و تاثیر آن در کیفیت مخزنی نهشتههای سازند دالان بالایی به سن پرمین- تریاس صورت گرفته است. در این مقطع سازند دالان بالایی دارای توالی از سنگهای کربناته و تبخیری به ضخامت 265 متر میباشد. براساس بافتهای رسوبی، مطالعات پتروگرافی و فوناهای موجود، 11 ریزرخساره مختلف کربناته- تبخیری شناسایی شده است. این ریزرخسارهها در قالب سه کمربند رخساره ای شامل پهنه جزر و مدی، لاگون و شول کربناته نهشته شدهاند. بر مبنای مطالعات پتروگرافی چهار نوع دولومیت شامل دولومیکرایت، دولومیکرواسپارایت، دولواسپارایت و سیمان دولومیتی در این نهشتهها شناسایی شده است. دادههای تخلخل و تراوایی در انواع مختلف دولومیتها نشان می دهد که در اغلب دولومیتها میزان تراوایی به طور مستقیم به تخلخل کل بستگی ندارد بلکه به میزان به هم مرتبط بودن حفرهها از طریق حفرههای گلوگاهی بستگی دارد؛ که خود مرتبط با افزایش اندازه بلورهای دولومیت میباشد. به طوریکه از مراحل اولیه دولومیتیشدن یعنی تشکیل دولومیکرایتها با افزایش درجه دولومیتی شدن یعنی تشکیل دولومیت های نوع دوم و سوم با اندازه بلورهای بزرگتر که در بیشتر موارد از بلورهای مسطح و نیمه مسطح شکل دار و نیمه شکل دار تشکیل شدهاند، خواص مخزنی ارتقاء چشمگیری داشته است. ولی در نهایت با افزایش هر چه بیشتر دولومیتی شدن و رشد بلورهای دولومیت به سمت یکدیگر و از بین رفتن حفرههای گلوگاهی و تشکیل سیمانهای دولومیتی، خواص مخزنی از بین میرود. دولومیتیشدن باعث بیشترین خواص مخزنی در دولوپکستونهای دانه افزون دارای دولواسپارایتهای با بلورهای مسطح شده است.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
شیرین فتاحی؛ احمد جهانگیری؛ فرهاد ملک قاسمی؛ سیدحسن طباطبایی
چکیده
چکیده ذخیرهی آرسنیک قزل بلاغ در هشترود ، فاصلهی 120 کیلومتری جنوب خاور تبریز، قرار دارد. در محدودهی مورد مطالعه، تأثیر گنبدهای داسیتی سهند بر روی آهکهای ماسهای و ماسهسنگهای سازند قم به سن الیگومیوسن و واحدهای پیروکلاستیک به سن میوسن، منجر به تشکیل انواع دگرسانیهای سیلیسی، فیلیک، آرژیلیک حدواسط، آرژیلیک پیشرفته و دولومیتی ...
بیشتر
چکیده ذخیرهی آرسنیک قزل بلاغ در هشترود ، فاصلهی 120 کیلومتری جنوب خاور تبریز، قرار دارد. در محدودهی مورد مطالعه، تأثیر گنبدهای داسیتی سهند بر روی آهکهای ماسهای و ماسهسنگهای سازند قم به سن الیگومیوسن و واحدهای پیروکلاستیک به سن میوسن، منجر به تشکیل انواع دگرسانیهای سیلیسی، فیلیک، آرژیلیک حدواسط، آرژیلیک پیشرفته و دولومیتی شدن به همراه کانیسازی آرسنیک شده است. بهنظر میرسد کانیسازی آرسنیک در دو مرحله اصلی رخ داده است: 1) کانیسازی پیریت± کالکوپیریت ± آرسنوپیریت که منطبق با هالهی دگرسانی فیلیک بوده است. میتوان گفت که سیال مسئول کانهزایی در این مرحله دارای حرارت بالاتر (حدود 250 درجهی سانتیگراد) و fS2 بین 15- 10 تا 20- 10 بوده است و 2) پیریت± آرسنیک خالص ± رآلگار± اورپیمنت± گالن ± استیبنیت که منطبق با هالهی دگرسانی رسی حدواسط و پیشرفته میباشند. سیال گرمابی در این مرحله دارای حرارت پایینتر (تقریباً بین 180 تا 210 درجهی سانتیگراد) و 8/7- 10 تا 13- 10 fS2= بوده است. این مجموعه توسط هماتیت، دیاسپور، کائولینیت، آلونیت و آرسنولیت همراهی میشود. همچنین میانگین عیار آرسنیک در زون فیلیک 655 ppm و در انواع زونهای آرژیلیک 11930 ppm میباشد. محاسبات تغییرات جرم نمایانگر غنیشدگی بسیاری از عناصر فلزی همچون As، Sb، Hg، Ag و Au در محدوده مطالعاتی بوده است. با توجه به مطالعات ژئوشیمیایی، میتوان گفت عناصر As، Hg و Sb میتوانند به عنوان ردیاب کانیسازی احتمالی مس پورفیری و طلا در محدوده مطالعاتی در نظر گرفته شوند.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
گلناز عباسی؛ علی سلگی؛ محسن پورکرمانی؛ حسین معتمدی؛ علیرضا فرخ نیا؛ کیوان اورنگ
چکیده
در این مطالعه از خطوط لرزهای، مشاهدات صحرایی و اطلاعات چاه اکتشافی به منظور بازسازی تاریخچه دگرریختی حوضه رسوبی ساوه در اواخر میوسن پیشین تا پلیوسن پسین بهره گرفته شده است. در این دوره زمانی، حدود 9-8 کیلومتر رسوبات سازند قرمز بالایی و واحد کنگلومرایی پلیوسن در محل مرکز حوضه ساوه نهشته شدهاند. در اواخر میوسن پیشین- اوایل میوسن میانی ...
بیشتر
در این مطالعه از خطوط لرزهای، مشاهدات صحرایی و اطلاعات چاه اکتشافی به منظور بازسازی تاریخچه دگرریختی حوضه رسوبی ساوه در اواخر میوسن پیشین تا پلیوسن پسین بهره گرفته شده است. در این دوره زمانی، حدود 9-8 کیلومتر رسوبات سازند قرمز بالایی و واحد کنگلومرایی پلیوسن در محل مرکز حوضه ساوه نهشته شدهاند. در اواخر میوسن پیشین- اوایل میوسن میانی (؟)، رسوبگذاری بخش زیرین سازند قرمز بالایی همزمان با عملکرد شبکهای از گسلهای پرشیب و دارای مؤلفه شیب لغز عادی بوده است. گسلهای مذکور راستای شمال غرب- جنوب شرق تا شرقی - غربی داشته و با جابهجایی شیبی در کف حوضه رسوبی، فضای کافی برای تجمع رسوبات را فراهم کردهاند. از اواخر میوسن میانی (یا در میوسن پسین)، دگرریختی فشارشی در ناحیه ساوه آغاز گردیده و رسوبگذاری بخش بالایی سازند قرمز بالایی و واحد کنگلومرایی پلیوسن همزمان با آن ادامه مییابد. در این مرحله، افق جدایشی پدید آمده در بخش میانی سازند قرمز بالایی، پر تکاپو شده و چین خوردگیهایی چون تاقدیسهای ترازنائین و ساوه شکل میگیرند. نازکشدگی رسوبات واحد کنگلومرایی پلیوسن به سمت رأس تاقدیسها، نشان دهنده رشد چین خوردگی جوان است. بر طبق نقشه عمقی تهیه شده از رأس سازند قم، بستگی تاقدیسی مستقل از گسل، در ناحیه ساوه وجود ندارد. عمق دسترسی به افق رأس قم در محل چاه تراز نائین-1، حدود 4250- متر پیش بینی میشود.
مقاله پژوهشی
حدیثه رحیمیصادق؛ سیدحسامالدین معینزاده؛ محسن مؤذن
چکیده
منطقه مورد مطالعه بخشی از پهنه سنندج- سیرجان است که بهطور عمده از سنگهای دگرگونیتشکیل شده و دارای سنگهای متنوعی با منشأآذرین بازیک و رسوبی نیز است. سنگهای دگرگونی منطقه مورد مطالعه (باختر خیرآباد و شمال معدن گل گهرسیرجان استان کرمان) را اسلیت، فیلیت، شیست (گارنت شیست، آمفیبول شیست، میکاشیست، کیانیت شیست)، اپیدوت آمفیبولیت، ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه بخشی از پهنه سنندج- سیرجان است که بهطور عمده از سنگهای دگرگونیتشکیل شده و دارای سنگهای متنوعی با منشأآذرین بازیک و رسوبی نیز است. سنگهای دگرگونی منطقه مورد مطالعه (باختر خیرآباد و شمال معدن گل گهرسیرجان استان کرمان) را اسلیت، فیلیت، شیست (گارنت شیست، آمفیبول شیست، میکاشیست، کیانیت شیست)، اپیدوت آمفیبولیت، آمفیبولیت، گنیس، کوارتزیت و مرمر تشکیل می دهند. بالاترین درجه دگرگونی سنگهای منطقه مربوطه به رخساره آمفیبولیت است.براساس دادههای ژئوشیمیایی منشأ آمفیبولیتها سنگهای آذرین بازی و ترکیب شیمیایی آنها کالک آلکالن است. طبق نمودارTi در مقابل Vو نمودار سه تاییNb-Zr-Y، آمفیبولیتهای منطقه متعلق به محیطهای تکتونیکی پشتههای میان اقیانوسی(MOR) و محیطهای پشت قوسی(BAB) در ارتباط با اقیانوس نئوتتیس هستند. با بررسی شیمی کانی، آمفیبولها در گروه آمفیبولهای کلسیک قرار میگیرند. متوسط درجه حرارت تشکیل آمفیبولها 630 درجه سانتیگراد و حداکثر فشار 5/7 کیلوبار است. گرادیان حرارتی 25 درجه سانتیگراد بر کیلومتر یک جایگاه پوسته قارهای برای دگرگونی منطقه مورد مطالعه را نشان می دهد.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
محمد حسن شکری؛ فاطمه هادوی؛ لیدا خدادادی؛ مرضیه نطقیمقدم؛ حسین کامیابی شادان
چکیده
سازند سورگاه در حوضه رسوبی زاگرس به لحاظ اقتصادی دارای اهمیت فراوانی می باشد. در این مطالعه، نانوفسیل های آهکی سازند سورگاه در جنوب غرب ایلام در برش شاه نخجیر مورد بررسی قرار گرفتند. ضخامت سازند سورگاه در این مطالعه حدود 147 متر و متشکل از ته نشست های مارنی و با تنوع و حفظ شدگی خوبی از نانوفسیل های آهکی می باشد. در مجموع41 گونه متعلق به ...
بیشتر
سازند سورگاه در حوضه رسوبی زاگرس به لحاظ اقتصادی دارای اهمیت فراوانی می باشد. در این مطالعه، نانوفسیل های آهکی سازند سورگاه در جنوب غرب ایلام در برش شاه نخجیر مورد بررسی قرار گرفتند. ضخامت سازند سورگاه در این مطالعه حدود 147 متر و متشکل از ته نشست های مارنی و با تنوع و حفظ شدگی خوبی از نانوفسیل های آهکی می باشد. در مجموع41 گونه متعلق به 22 جنس تعیین شد و با زون های استاندارد جهانی نانوفسیلی حوضه تتیس مقایسه گردید. بر اساس گونه های نانوفسیلی شناسائی شده، سن سنومانین میانی- سانتونین میانی مطابق با زون بندی زیستی سیسینگ (Sissingh, 1977) شامل زون های زیستیMicrorhabdulus decoratus Zone (CC10), Quadrum gartneri Zone (CC11), Lucianorhabdus maleformis Zone (CC12), Marthasterites furcatus Zone (CC13), Micula decussata Zone (CC14), Reinhardtites anthophorus Zone (CC15), Lucianorhabdus cayeuxii Zone (CC16), Calculites obscurus Zone (CC17) برای سازند سورگاه در برش مورد مطالعه پیشنهاد شد. همچنین تفسیرهای بوم دیرینه شناسی براساس گونه های شناسائی شده معرف شرایط آب و هوایی گرم و کم عمق در عرض های جغرافیایی پایین برای ته نشست های رسوبات سازند سورگاه در ناحیه جنوب غربی ایلام (برش شاه نخجیر) می باشد.
مقاله پژوهشی
فاطمه هرمززاده قلاتی؛ مجید بنیاسدی؛ فریدون سحابی؛ حسین ایزدی؛ حسین معماریان
چکیده
تراوایی یکی از مهمترین خواص محیط متخلخل و بیانگر توانایی سازند در عبور دادن سیالات و همچنین کنترلکننده حرکتهای جهتدار و دبی جریان سیالات در مخزن است. روشهای آزمایشگاهی مختلفی برای اندازهگیری مقدار تراوایی وجود دارد که یک اندازهگیری دقیق در آزمایشگاه، مستلزم صرف وقت و هزینه است. امروزه با توجه به توسعه روشهای ...
بیشتر
تراوایی یکی از مهمترین خواص محیط متخلخل و بیانگر توانایی سازند در عبور دادن سیالات و همچنین کنترلکننده حرکتهای جهتدار و دبی جریان سیالات در مخزن است. روشهای آزمایشگاهی مختلفی برای اندازهگیری مقدار تراوایی وجود دارد که یک اندازهگیری دقیق در آزمایشگاه، مستلزم صرف وقت و هزینه است. امروزه با توجه به توسعه روشهای تصویربرداری و پیشرفت کامپیوترها، شاخه جدیدی در فیزیک سنگ بر مبنای مطالعه رقومی سنگها بهوجود آمده است که فیزیک سنگ رقومی نام دارد. در این روش، با تصویربرداری از ساختمان داخلی سنگها میتوان ویژگیهایی چون تخلخل و تراوایی را اندازهگیری کرد. در این مقاله از 10 پلاگ سنگی تهیه شده از یکی از مخازن کربناته مزوزوییک جنوب غربی ایران تصاویر توموگرافی پرتو ایکس پزشکی با تفکیکپذیری 200 میکرومتر تهیه شد. با ساخت حجم نماینده یا Representative Volume Element (RVE)، مدل سهبعدی فضای خالی نمونهها از روی تصاویر دوبعدی حاصل شد. در نهایت با کدنویسی تحت MATLAB بهمنظور شبکهبندی RVEهای به دست آمده، جریان سیال در آنها شبیهسازی شد و مقدار تراوایی برای هر کدام به دست آمد. بر اساس نتایج آزمایشگاهی، مقادیر تراوایی محاسبه شده برای این پلاگها نشاندهنده یک روند با مقادیر گزارش شده توسط آزمایشگاه با میزان همبستگی 90% است. با استفاده از روش پیشنهادی و روند به دست آمده، میتوان تراوایی نمونههای سنگی همان چاه که هنوز مورد آزمایش قرار نگرفتهاند را با سرعت بیشتر و هزینه کمتر به دست آورد.
مقاله پژوهشی
محمدرضا بخشی محبی؛ علی اصغر مریدی فریمانی؛ رضا معزینسب
چکیده
در منطقه نصرتآباد در 105 کیلومتری شمال باختر زاهدان کنگلومرایی با سن الیگو- میوسن قرار دارد که از واحدهای سنگچینهنگاری حوضه فلیشی خاور ایران است. رسوبات این کنگلومرا، رودخانهای از نوع بریده بریده بوده که با یک دگرشیبی با زاویه تقریباً 30 درجه روی نهشتههای ماسه سنگی- شیلی ائوسن قرارگرفته است. ضخامت اندازهگیری شده از این واحد ...
بیشتر
در منطقه نصرتآباد در 105 کیلومتری شمال باختر زاهدان کنگلومرایی با سن الیگو- میوسن قرار دارد که از واحدهای سنگچینهنگاری حوضه فلیشی خاور ایران است. رسوبات این کنگلومرا، رودخانهای از نوع بریده بریده بوده که با یک دگرشیبی با زاویه تقریباً 30 درجه روی نهشتههای ماسه سنگی- شیلی ائوسن قرارگرفته است. ضخامت اندازهگیری شده از این واحد 2650 متر بده و اندازه قطعات و قلوههای این کنگلومرا، درشت، متوسط و ریزدانه و اغلب با میانلایههای ماسهسنگی، سیلتستونی و مادستونی همراه است. شواهد صحرایی همچون ایمبریکاسیون، لایهبندی مورب، مسطح و عدسیشکل و ساختهای کنده شده و پر شده منشأ رودخانهای این کنگلومرا را اثبات میکنند. با توجه به نوع جنس قلوههای این کنگلومرا و عدم تجانس آنها با رخسارههای فلیشی سوچر زون سیستان، به نظر میرسد این واحد کنگلومرایی عمدتاً از سمت باختر (حاشیه لوت) تغذیه شده است. فسیلهای موجود در قلوههای آهکی این کنگلومرا غالباً از خانوادههای اربیتولین، آلوئولین، نومولیت، ملیولیده و … هستند. با توجه به محتویات فسیلی قلوهها، سن این کنگلومرا از ائوسن جوانتر است. از طرفی چون توسط کنگلومرای پلیوسن- پلیوستوسن پوشیده میشود، میتوان سن این کنگلومرا را الیگو- میوسن در نظر گرفت.
مقاله پژوهشی
زینب بختیاری زاده؛ حمید نظری؛ محمدعلی شکری؛ علی ماهفروزی؛ آمنه کاوه فیروز
چکیده
به عقیده باستانشناسان انسانهایی که در غارهای باستانی مازندران همچون غار کمیشان، غار هوتو و غار کمربند زندگی میکردند، پس از خروج از غار به مرور وارد دوره روستانشینی شده و سپس در نهایت در عصر مفرغ و آهن باعث شکلگیری و پیدایش گوهرتپه شدند. مطالعات باستانشناسی اشاره به قدمت 14 هزار ساله این منطقه دارد و یافتههایی از آغاز ...
بیشتر
به عقیده باستانشناسان انسانهایی که در غارهای باستانی مازندران همچون غار کمیشان، غار هوتو و غار کمربند زندگی میکردند، پس از خروج از غار به مرور وارد دوره روستانشینی شده و سپس در نهایت در عصر مفرغ و آهن باعث شکلگیری و پیدایش گوهرتپه شدند. مطالعات باستانشناسی اشاره به قدمت 14 هزار ساله این منطقه دارد و یافتههایی از آغاز دوره فراپارینهسنگی تا عصر آهن را آشکار میسازد. در این پژوهش بررسیهای لرزهشناسی باستانی با تکیه بر دانش پارینهلرزهشناسی بر روی سامانه گسلی خزر در سایت پیش از تاریخ گوهرتپه در ناحیه بهشهر استان مازندران انجام گرفته است. بررسیهای پارینهلرزهشناسی به روش میدانی در ترانشه باستانشناسی سایت گوهرتپه انجام شده و دادههای ژئوفیزیکی (GPR و ژئوالکتریک) از محدوده در مقیاس مناسب مورد بررسی قرار گرفته است. بر پایه انجام پژوهشهای پارینهلرزهشناسی 5 رویداد زمینلرزهای در بازه زمانی 3500 تا 5000 سال گذشته، با بزرگای 2/6 تا 0/7 در مقیاس بزرگای گشتاوری (Mw) شناسایی شده است. همچنین بیشینه جابه جایی قائم شناسایی شده در مشاهدات پارینهلرزهشناسی توسط برداشتهای ژئوفیزیکی و دادههای GPR نیز تأیید شده است. همچنین دوره بازگشت میانگین رخدادهای زمینلرزهای در حدود 375 سال برآورد شده است. بر اساس بررسیهای لرزهشناسی باستانی انجام گرفته در منطقه، مشخص شده است که وقوع رخدادهای زمینلرزهای در منطقه سبب از بین رفتن و یا کوچ و مهاجرت مردمان پیش از تاریخ گوهرتپه در محدوده زمانی چند صد سال شده است.
مقاله پژوهشی
الهه علیزاده؛ غلامرضا قدمی؛ داریوش اسماعیلی؛ جعفر عمرانی؛ عباس گل محمدی
چکیده
تودههای نفوذی رشتخوار در شمال خاور شهرستان رشتخوار (استان خراسان رضوی)، درلبهخاوریکمربندآتشفشانی- نفوذیخواف- کاشمر- بردسکن،شمالگسلدرونه ودرجنوب پهنهساختاری سبزوارواقعشدهاند. ترکیب سنگشناسی تودههای نفوذی عمدتاً شامل سینیت، مونزوسینیت، مونزونیت، سینیت، مونزونیت و دیوریت پورفیری با کمترین گسترش است ...
بیشتر
تودههای نفوذی رشتخوار در شمال خاور شهرستان رشتخوار (استان خراسان رضوی)، درلبهخاوریکمربندآتشفشانی- نفوذیخواف- کاشمر- بردسکن،شمالگسلدرونه ودرجنوب پهنهساختاری سبزوارواقعشدهاند. ترکیب سنگشناسی تودههای نفوذی عمدتاً شامل سینیت، مونزوسینیت، مونزونیت، سینیت، مونزونیت و دیوریت پورفیری با کمترین گسترش است که دارای بافت گرانولار و پورفیری هستند. براساس دادههای ژئوشیمیایی، تودههای نفوذی رشتخوار از نوع کالکآلکالن با ماهیت پتاسیم بالا تا شوشونیتی و متاآلومین هستند و در گروه گرانیتهای نوع I قرار دارند. الگوی تغییرات عناصر کمیابخاکی وکمیاب بهنجار شده نسبت به کندریت و گوشته اولیه نشاندهنده غنیشدگی این سنگها از LILE،LREE و Th، تهیشدگی از HFSE و تهیشدگی اندک از HREE و Y، همراه با آنومالیهای منفی Nb، Ta وTi است، این ویژگیها موقعیت زمینساختی حاشیه فعال قارهای و پس از برخوردی را نشان میدهند. مقادیر پایین از نسبتهای Nb/La، Nb/U وCe/Pb و مقدار Sm/Yb= 2.8-3.9 نشاندهنده آلایشکم ماگما با پوسته بالایی است. عامل اصلی فعالیت ماگمایی در ناحیه رشتخوار ذوب بخشیگوهگوشتهای متاسوماتیسم شده شبیه (E-MORB) با ترکیب اسپینل- لرزولیت دارای فلوگوپیت است. بر اساس الگوی چند عنصری و REE و نسبت K2O/Na2O، در سنگهای نفوذی رشتخوار آلایش و آمیختگی با ماگمای اسیدی پوستهزیرین در رخساره آمفیبولیتی بهعلت گرمای ماگمای گوشتهای و فرایند AFC در تکامل ماگما نقش مهمی داشته است. ترکیب پتاسیک نمونهها، غنیشدگی از Rb، Ba، K، Th، U و Pbو تهیشدگی از Nb، Ta، Tiبه همراه فراوانی بالای La(ppm 29<) نشانگر نقش پوستهزیرین در تکامل ماگمای سازنده سنگهای نفوذی است. باتوجه به اطلاعات به دست آمده ازمطالعات صحرایی،سنگشناسی،ژئوشیمی و نمودارهای تمایز محیطهای زمینساختیتوده نفوذی رشتخوار در یک محیط کششی پس از برخورد وابسته به حاشیه قارهای ازذوب گوشته- پوستهزیریندرکمربند خواف- کاشمر- بردسکن تشکیل شدهاند.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
سعید حکیمی آسیابر
چکیده
چکیده محدوده معدن دونا قسمتی از پهنه زمینشناسی البرزمرکزی است. تاقدیس دونا قسمتی از یک ساختار فراجسته تکتونیکی است که در حدفاصل گسلهای رانده کندوان و آزادکوه جای گرفته است. در این تحقیق سه گروه از گسلهای اصلی شناسایی شدهاند. گروه اول این گسلها همراستای محور چینهای مهم و دارای راستای خاوری- باختری و شیب حدود 50-40 درجه ...
بیشتر
چکیده محدوده معدن دونا قسمتی از پهنه زمینشناسی البرزمرکزی است. تاقدیس دونا قسمتی از یک ساختار فراجسته تکتونیکی است که در حدفاصل گسلهای رانده کندوان و آزادکوه جای گرفته است. در این تحقیق سه گروه از گسلهای اصلی شناسایی شدهاند. گروه اول این گسلها همراستای محور چینهای مهم و دارای راستای خاوری- باختری و شیب حدود 50-40 درجه و زاویه ریک بیش از 70 درجه هستند. گروه دوم گسلها دارای امتدادNE-SW با سازوکار معکوس و زاویه ریک کمتر از 65 درجه میباشند. گروه سوم گسلها که اولین گروه گسلها را قطع میکنند، دارای راستای تقریبی N35W ، شیب بیش از 75 درجه و زاویه ریک بیش از 70 درجه هستند. هدف از این نوشتار بررسی ساختار معدن دونا و بررسی سازو کار سومین گروه گسلها میباشد که در البرز عمومیت ندارند و تجزیه و تحلیلی در مورد آنها ارائه نشده است. برخی از این گسلها خشلغزهای بارزی نداشتند و سازوکار این گسلها با استفاده از تهیه نقشه زمینشناسی 1:1000، تهیه برشهای ساختاری و به کارگیری شبکه اشمیت و روشهای ترسیمی به دست آمد. تغییر نوع حرکات تکتونیکی از نوع تکتونیک برخوردی به حرکات راستالغز چپبر در ساختار فراجسته دونا سبب ایجاد گسلهای معکوس جوان با راستای شمال باختری- جنوبخاوری شده است.
مقاله پژوهشی
مرتضی طالبیان؛ منوچهر قرشی؛ احسان کوثری
چکیده
در آذر ماه سال 1396 سه زمینلرزه با بزرگی 9/5 تا 1/6 در منطقه هجدک کرمان روی داد. این زمینلرزهها با استفاده از تصاویر ماهوارهای، تداخلسنجی رادار و بازدید میدانی مورد مطالعه قرار گرفت. رومرکز زمینلرزه اول و دوم در مرز کوه و دشت در دامنه شمالی میان کوه که بلندی اصلی منطقه است، قرار میگیرد. هیچگونه گسیختگی سطحی همراه با این زمینلرزهها ...
بیشتر
در آذر ماه سال 1396 سه زمینلرزه با بزرگی 9/5 تا 1/6 در منطقه هجدک کرمان روی داد. این زمینلرزهها با استفاده از تصاویر ماهوارهای، تداخلسنجی رادار و بازدید میدانی مورد مطالعه قرار گرفت. رومرکز زمینلرزه اول و دوم در مرز کوه و دشت در دامنه شمالی میان کوه که بلندی اصلی منطقه است، قرار میگیرد. هیچگونه گسیختگی سطحی همراه با این زمینلرزهها در سطح زمین دیده نشده است وتداخلسنجی رادار نیز بالا آمدگی نسبتا متقارن سطح زمین را برای این زمینلرزهها نشان میدهد. بر این اساس، دو سناریوی گسل زمینلرزهای با شیب به سوی جنوب باختری و یاگسل زمینلرزه با شیب به سوی شمال خاوری برای این زمینلرزهها امکانپذیر است. رومرکز رویداد سوم در دشت آبرفتی شمال میان کوه قرار میگیرد . آثار گسلش سطحی همراه با این رویداد نخست در تصاویر ماهوارهای پس از رویداد و تداخلسنجی رادار دیده شد و سپس در بازدید صحرایی مورد تأیید قرار گرفت. این زمینلرزه با حدود 6 کیلومتر گسیختگی سطحی و بیش از یک متر بالا آمدگی بلوک جنوبی در راستای گسله با ساز و کار راندگی و شیب به سوی جنوب باختری همراه بود. هیچگونه آثار گسلش پیش از رویداد زمینلرزه در دشت آبرفتی دیده نشده است که احتمالا ناشی از شسته شدن آن بهوسیله سیلابهای فصلی است. با این وجود، در ادامه گسله به سوی شمال باختری بریدگی آبرفتهای جوان بیانگر وجود گسلهای جوان و جنبا در این منطقه است. جنبش گسلهای پنهان پیش از این نیز زمینلرزه های بزرگی همچون طبس، بم، و سرپل ذهاب را موجب شده است. زمینلرزه هجدک نیز یک بار دیگر اهمیت شناسایی و توجه به این گسلها در برآورد خطر زمینلرزه بهویژه در مجاورت شهرهای بزرگ را یادآور میشود.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
مریم کوچی؛ سیدسعید محمدی؛ ملیحه نخعی
چکیده
در شمالشرق سربیشه در استان خراسان جنوبی، رخنمونهایی از سنگهای گدازهای وجود دارد که از نظر تقسیمات زمینشناسی در بخش شرقی بلوک لوت قرار گرفتهاند. ترکیب سنگشناختی مجموعه بررسیشده شامل آندزیت (پیروکسن آندزیت، آندزیت، تراکی آندزیت)، داسیت و ریولیت است. بافتهای غالب در این سنگها، پورفیری با خمیره میکرولیتی شیشهای، گلومروپورفیری، ...
بیشتر
در شمالشرق سربیشه در استان خراسان جنوبی، رخنمونهایی از سنگهای گدازهای وجود دارد که از نظر تقسیمات زمینشناسی در بخش شرقی بلوک لوت قرار گرفتهاند. ترکیب سنگشناختی مجموعه بررسیشده شامل آندزیت (پیروکسن آندزیت، آندزیت، تراکی آندزیت)، داسیت و ریولیت است. بافتهای غالب در این سنگها، پورفیری با خمیره میکرولیتی شیشهای، گلومروپورفیری، پوئیکلیتیک و حفرهای هستند. کانیهای تشکیلدهنده سنگهای آندزیتی شامل پلاژیوکلاز، پیروکسن و آمفیبول همراه مقادیرکم بیوتیت و سانیدین و در ریولیت و داسیت شامل کوارتز، سانیدین، پلاژیوکلاز، آمفیبول و بیوتیت هستند. بافتهای غیرتعادلی نظیر منطقهبندی شیمیایی، بافت غربالی، حاشیههای گردشده و خلیجی در درشت بلورهای این سنگها مشاهده میشود. نتایج بررسیهای ژئوشیمیایی نشان میدهد که این گدازهها به سری ماگمایی کالکآلکالن پتاسیم بالا تا متوسط تعلق دارند. غنیشدگی از LREE وLILE ، تهیشدگی از HREE و HFSE همراه بیهنجاری منفی عناصری نظیرTi ، Nb وP در این سنگها حاکی از ماگماتیسم کمان آتشفشانی حاشیه فعال قاره است. براساس نمودارهای تمایز زمینساختی نیز محیط تکتونیکی گدازههای منطقه زولسک با پهنه فرورانش و حاشیه فعال قارهای مرتبط است. نسبت پایینDy/Yb (کمتر از2) در گدازههای بررسی شده، بیانگر منشأ گوشته اسپینل لرزولیتی برای ماگما میباشد.
مقاله پژوهشی
اکتشاف و معدن
ایوب نیکخواه؛ محمد تاجی
چکیده
در معادن روباز استخراج مادهمعدنی با حداقل قیمت و کیفیت مطلوب مهمترین هدف معدنکاری است. در این مقاله تاثیر آب زیرزمینی بر روی هزینههای تولید و فرآیند معدنکاری مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور پارامتر سنگشکنی ویژه (S_cr)، معرفی، اندازهگیری و مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی عملیات معدنکاری در شرایط خشک و مرطوب ...
بیشتر
در معادن روباز استخراج مادهمعدنی با حداقل قیمت و کیفیت مطلوب مهمترین هدف معدنکاری است. در این مقاله تاثیر آب زیرزمینی بر روی هزینههای تولید و فرآیند معدنکاری مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور پارامتر سنگشکنی ویژه (S_cr)، معرفی، اندازهگیری و مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی عملیات معدنکاری در شرایط خشک و مرطوب پایگاه داده در دو بخش هزینههای تولید و عملیات معدنکاری دو انفجار، چالهای با قطر 6 اینچ ایجاد شد. اختلاف دو شرایط متفاوت معدنکاری در افزایش هزینههای تولید و کاهش عملکرد تولید مشاهده میشود. به طوری که هزینههای شامل هزینه حفاری، هزینه انفجار، مجموع هزینه حفاری و انفجار، هزینه بارگیری به ترتیب برابر با 33/83، 450، 67/266 و 200 درصد در شرایط معدنکاری مرطوب نسبت به شرایط خشک افزایش داشته است. هزینه سنگشکنی به خاطر مقدار خردشدگی تقریبا مشابه در دو شرایط، یکسان بوده است. همچنین شرایط معدنکاری مرطوب باعث کاهش عملکرد تولید معدن مس سرچشمه را در پی داشته است به طوری که عملکرد تولید در بخشهای شامل بارگیری ویژه و شاخص عملیات واحد معدنکاری ویژه به ترتیب برابر با 34/33 و 85/198 درصد نسبت به شرایط خشک کاهش داشته است. به منظور عدم استفاده از مواد منفجره ضد آب، بهبود شاخص عملیات معدنکاری و کاهش هزینههای تولید پروژه تعیین مدل آب زیرزمینی معدن مس سرچشمه امر ضروری است. با زهکشی آب زیرزمینی در معادن روباز، عملیات معدنکاری مطلوب با هزینه کمتر همراه با توسعه پایدار فراهم خواهد شد.
مقاله پژوهشی
جمال رسولی؛ منصور قربانی
چکیده
منطقه دلفارد در شمال باختر جیرفت قرار دارد. این منطقه بخش شمال باختری کمپلکس گرانیتوییدی جبالبارز را تشکیل داده و در کمربند ماگمایی ارومیه- دختر واقع شده است. کمپلکس جبالبارز ترکیب سنگشناسی گستردهای از دیوریت تا آلکالیگرانیت دارد که بهصورت چند پالس پیدرپی از فرایند تفریق حاصل شده است. آخرین پالسهای نفوذی، تودههای ...
بیشتر
منطقه دلفارد در شمال باختر جیرفت قرار دارد. این منطقه بخش شمال باختری کمپلکس گرانیتوییدی جبالبارز را تشکیل داده و در کمربند ماگمایی ارومیه- دختر واقع شده است. کمپلکس جبالبارز ترکیب سنگشناسی گستردهای از دیوریت تا آلکالیگرانیت دارد که بهصورت چند پالس پیدرپی از فرایند تفریق حاصل شده است. آخرین پالسهای نفوذی، تودههای پورفیری هستند که شواهد کانیسازی مس پورفیری نشان میدهند. یکی از این تودهها، دلفارد است. منطقه دلفارد از نظر کانهزایی مس نسبت به سایر مناطق جبالبارز با اهمیتتر است. بهطوری که در این منطقه 3 توده پورفیری وجود دارند که شواهد کانیسازی مس نشان میدهند. کانههای شاخص در این منطقه عبارتند از: کالکوپیریت، پیریت، مالاکیت، آزوریت و مگنتیت. روند دگرسانی در دلفارد با منطقهبندی لاول و گیلبرت همخوانی دارد و شامل دگرسانیهای سیلیسی، پتاسیک، فیلیک، آرژیلیک و پروپلیتیک است. طبق مطالعات انجام شده دلفارد اولویت خوبی برای اکتشاف و حفاری دارد. متوسط عیار مس در این کانسار حدود 1800 پیپیام است. بررسی ژنز سنگهای بازیک منطقه دلفارد، نشان داد که این سنگها نسبت به NMORB از یک منشأ غنیتر سرچشمه گرفتهاند. همچنین سنگهای منطقه دلفارد معرف ماگماتیسم حاصل از Flux melting در جریان فرورانش پوسته اقیانوسی به زیر پوسته مجاور هستند. به عبارت دیگر، میتوان توالی کالکآلکالن سنگهای منطقه دلفارد را به رژیم تکتونیکی فشارشی نسبت داد که در امتداد زون ارومیه- دختر، بهصورت افقهای ماگمایی با گسترش و حجم قابل ملاحظه نفوذ و فوران کردهاند. در نهایت اینکه ژنز سری گرانیتی مورد مطالعه، مشابه با گرانیتوییدهای کالکآلکالن و ناشی از تفریق مذاب بازالتی منشأ گرفته از گوشته متاسوماتیسم شده، توسط سیالات ناشی از صفحه فرورونده است. بر اساس سنسنجی به روش U/Pb زیرکن، سن توده گرانیتوییدی دلفارد 3/1 ± 90/15 میلیون سال برآورد شده است. میتوان تصور کرد که در محدوده زمانی کوتاه، تفریق ماگمای مزبور کامل شده و این توده نفوذی بهصورت پیدرپی با فاصله زمانی بسیار کم نفوذ و در پوسته جایگیری کرده است.
مقاله پژوهشی
حسام حسینی؛ نادر کهنسال قدیموند؛ مسعود زمانی پدرام؛ محمودرضا مجیدیفر؛ علیرضا شهیدی
چکیده
انباشت ترادفهای سنگی گروه شمشک از میانههای تریاس پسین و همزمان با کوهزایی سیمرین پیشن آغاز و با ناپیوستگی رویداد سیمرین میانی به دیرینگی ژوراسیک میانی به پایان رسیده است. بدین سان این واحد سنگچینهای، سکانسی از فروهشتههای عمدتاً سیلیسی کلاستیک و گاه دریایی است که مرز پایین و بالای آن شواهدی از دو رویداد زمینساختی از ...
بیشتر
انباشت ترادفهای سنگی گروه شمشک از میانههای تریاس پسین و همزمان با کوهزایی سیمرین پیشن آغاز و با ناپیوستگی رویداد سیمرین میانی به دیرینگی ژوراسیک میانی به پایان رسیده است. بدین سان این واحد سنگچینهای، سکانسی از فروهشتههای عمدتاً سیلیسی کلاستیک و گاه دریایی است که مرز پایین و بالای آن شواهدی از دو رویداد زمینساختی از نوع کوهزایی دارد. به همین لحاظ، سطح تماس پایینی شمشک با کربناتهای پلاتفرمی تریاس میانی موسوم به سازند الیکاست که با پالیوکارستهای کهن حاوی بوکسیت و لاتریت مشخص میشود و مرز بالایی آن که از نوع دگرشیبی موازی و گاه دگرشیب است با مارنها و کربناتهای سازند دلیچای حاوی سنگوارههای اشکوب باژوسین (ژوراسیک میانی) مشخص میشود. نتایج حاصل از بررسی تغیرات رخسارهها و محیط رسوبی گروه شمشک در برش پرور- کاورد نشانگر فروهشتههای عمدتاً سیلیسی آواری است که در بردارنده 3 مجموعه رخسارهای و 22 زیررخساره است که در 3 محیط رودخانهای (خشکی)، دلتایی حد واسط و دریایی (ساحلی کمعمق) انباشته شدهاند. تغییرات عمودی رخسارهها بیانگر یک سکانس ناکامل رسوبی و پدید آمده از فرسایش فرازمینهای سیمرین پیشین است که بهطور مقطعی زیر اثر پیشروی دریای کمعمق بوده است. گفتنی است که پایانپذیری گروه شمشک به رخسارههای دریایی کمژرفا نشان میدهد که در مقایسه با نواحی همجوار، فروهشتههای آواری پایان سیکل شمشک، قبل از انباشت سازند دریایی دلیچای، در اثر چرخههای فرسایشی کوهزایی سیمرین میانی از سکانس این گروه حذف شدهاند.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
محمدرضا سجادیان؛ منوچهر قرشی؛ الهه جوادی موسوی؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین
دوره 28، شماره 110 ، اسفند 1397، صفحه 299-306
چکیده
شاخصهای زمینریختشناسی زمینساخت فعال ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخصها بهوسیله نرمافزارهای ArcGIS، سنجش از دور (به عنوان ابزار شناسایی)، در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی اندکی بر ...
بیشتر
شاخصهای زمینریختشناسی زمینساخت فعال ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخصها بهوسیله نرمافزارهای ArcGIS، سنجش از دور (به عنوان ابزار شناسایی)، در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی اندکی بر روی فعالیت زمینساختی آن با استفاده از این روش صورت گرفته است، میتواند روش مفیدی باشد. بر اساس میانگین مقادیر شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs)، پیچ و خم پیشانی کوه (Smf) و عامل تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص زمین ساخت فعال یا ( Index of active tectonics) Iat برای حوضه زهکشی کشفرود حاصل گردید. مقادیر به دست آمده برای شاخص Iat در منطقه مورد مطالعه نشان دهنده پهنهای با فعالیت زمینساختی پایین (رده 3) در زیر حوضههای 6, 10,13,14,21,22,23,24,28 و پهنههای با فعالیت زمینساختی متوسط (رده 2) در سایر زیرحوضههاست که بر روی گسلهای اصلی منطبق میباشند.