یحیی جمور؛ سجاد طبیبی؛ مسعود مشهدی حسینعلی
چکیده
افزایش دقت در تعیین موقعیت با سامانه GPS در صورتی که مشاهداتی کوتاهتر از 24 ساعت داشته باشیم، به شدت به مدل کردن بهتر خطاهایی که در تجزیه دادههای GPS معمولاً با میانگینگیری کاهش مییابند، بستگی دارد. افزایش دقت جابهجاییهای حاصل از پردازش دادههای آهنگ بالا در کاربردهای ژئوفیزیکی مربوطه مانند لرزهنگاری، مستلزم کاهش ...
بیشتر
افزایش دقت در تعیین موقعیت با سامانه GPS در صورتی که مشاهداتی کوتاهتر از 24 ساعت داشته باشیم، به شدت به مدل کردن بهتر خطاهایی که در تجزیه دادههای GPS معمولاً با میانگینگیری کاهش مییابند، بستگی دارد. افزایش دقت جابهجاییهای حاصل از پردازش دادههای آهنگ بالا در کاربردهای ژئوفیزیکی مربوطه مانند لرزهنگاری، مستلزم کاهش خطاهای سیستماتیک در طیف بسامدهای لرزهای است. روشهای استانداردسازی و تصحیح این خطا مبتنی بر تکرارپذیری آرایش فضایی این سامانه هستند. خطاهایی که دقت نتایج را در روشهای تعیین موقعیت آهنگ بالا روی مقیاسهای زمانی 600-10 ثانیه با سامانه GPS تحتتأثیر قرار میدهند تا حد زیادی به هندسه بخش فضایی و ایستگاه اندازهگیری بستگی دارند. از آنجا که مدارهای ماهوارههای GPS ثابت هستند، خطاهای وابسته به این هندسه در هر روز تکرارپذیری بالایی دارند. این ویژگی مبنای توسعه روش فیلترینگ نجومی برای کاهش سطح نوفه مختصات حاصل از GPS است. در حالی که فرض بر این است که تکرارپذیری آرایش فضایی ماهوارههای این سامانه بر اساس دوره تناوب تکرار نجومی اتفاق میافتد، زمان واقعی این تکرارپذیری حتی برای هر ماهواره متفاوت است. در این نوشتار، دوره تناوب تکرار مسیر زمینی میانگین، 23 ساعت و 55 دقیقه و 55 ثانیه برآورد و برای کاهش سطح نوفه سریهای زمانی جابهجایی نسبی استفاده شده است. با استفاده از این دوره تناوب، نوفههای با بسامد کمتر از 01/0 هرتز در موقعیتهای آهنگ بالای GPS به گونه قابل توجهی کاهش مییابند. افزون بر این، با جایگزینی روش مطلق تعیین موقعیت با روش نسبی در این نوشتار، بزرگی جابهجاییهای هملرزه قابل تشخیص به کمتر از 4 میلیمتر در مؤلفههای مسطحاتی و کمتر از 10 میلیمتر در مؤلفه ارتفاعی کاهش یافته است.
محسن علامه؛ بهناز ترابیان
چکیده
سازند فرخی یکی از واحدهای سنگی کرتاسه بالایی حوضه رسوبی ایران مرکزی و دارای ترکیب سنگی آهک، مارن و آهک مارنی با لایههایی از سنگآهک فسیلدار است. این سازند بهطور همشیب روی سازند هفتتومان قرار دارد و مرز بالایی آن با سازند چوپانان ناهمشیب است. در این پژوهش 23 نمونه از بخش مارنی سازند فرخی برداشت و 90 اسلاید پالینولوژیکی از آنها ...
بیشتر
سازند فرخی یکی از واحدهای سنگی کرتاسه بالایی حوضه رسوبی ایران مرکزی و دارای ترکیب سنگی آهک، مارن و آهک مارنی با لایههایی از سنگآهک فسیلدار است. این سازند بهطور همشیب روی سازند هفتتومان قرار دارد و مرز بالایی آن با سازند چوپانان ناهمشیب است. در این پژوهش 23 نمونه از بخش مارنی سازند فرخی برداشت و 90 اسلاید پالینولوژیکی از آنها تهیه و مطالعه شد. بررسی عوامل آلی موجود در سازند نشاندهنده حفظشدگی به نسبت خوب مواد آلی در بخشهای مارنی است و نرخ رسوبگذاری و میزان اکسیژن متغیر را نشان میدهد. مطالعات پالینوفاسیس سازند نشان میدهد که بخش مارنی در محیط دریایی کمژرفا تا باز با انرژی متوسط نهشته و یک پالینوفاسیس برای آن تشخیص داده شده است. بر پایه داینوفلاژلههای شاخص محیط، محیط گرم و به نسبت کمژرفا با انرژی متوسط و شوری متغیر برای بخش مارنی سازند فرخی در زمان انبایش رسوبات پیشنهاد میشود.
نیره صبور؛ محمدرضا قاسمی؛ معصومه اسکندری؛ علی نظری فهندری؛ منوچهر قرشی؛ فریدون سیناییان
چکیده
گسلههای لرزهزا بسته به رسیدگی ساختاری (structural maturity) خود ممکن است در یک تکه و یا تکههای چندگانه گسیخته شوند، همچنین میتوانند لغزشهای متفاوتی را بر روی آن تکهها از خود نشان دهند. گسلههای رسیده به گونه گسیختگیهای دراز با دامنه لغزش کم و گسلههای نارس به گونه گسیختگیهای کوتاهتر اما پرانرژیتر میشکنند. از سوی دیگر گسلههای ...
بیشتر
گسلههای لرزهزا بسته به رسیدگی ساختاری (structural maturity) خود ممکن است در یک تکه و یا تکههای چندگانه گسیخته شوند، همچنین میتوانند لغزشهای متفاوتی را بر روی آن تکهها از خود نشان دهند. گسلههای رسیده به گونه گسیختگیهای دراز با دامنه لغزش کم و گسلههای نارس به گونه گسیختگیهای کوتاهتر اما پرانرژیتر میشکنند. از سوی دیگر گسلههای رسیده در تکرار فعالیت لرزهخیزی خود به صورت خوشهای رفتار میکنند در حالیکه این پدیده را در گسلههای نارس نمیتوان یافت. همچنین جنبش زمین حاصل از فعالیت گسلهای نارس، شدیدتر از جنبش مربوط به گسلهای رسیده است. در این پژوهش ما به ارزیابی رسیدگی برخی گسلههای مهم گستره خاور ایران بر اساس تکهبندی، درازای گسیختگی، میزان جابهجایی بر روی گسله و الگوی تکرار رویداد زمینلرزه بر روی گسلهها پرداختیم. طیف پاسخ جنبش زمینلرزههای بزرگی که بر روی این گسلهها روی دادهاند و در میدان نزدیک ثبت شدهاند، مورد تحلیل قرار گرفت. زمینلرزهها با سازوکارهای گوناگون و با بزرگایی در محدوده 1/7<Mw<7/5 انتخاب شدند و طیف پاسخهای به دست آمده از آنها با طیفهای استخراج شده از رابطه تجربی بور و همکاران، به عنوان مبنا، مقایسه شد. به باور ما بررسی این فراسنج (factor) میتواند به شناسایی بهتر توان جنبشی این گسلهها کمک کند و گنجاندن آن در روابط کاهندگی باعث افزایش سطح دقت در ارزیابی خطر زمینلرزه شود. در پایان، با توجه به رسیدگی ساختاری گسلههای خاور ایران، تلاش شد تا الگویی برای فرگشت (evolution) فعالیت لرزهخیزی در میان گسلههای آن گستره ارائه شود.
عباس مهدویان؛ میثم حسنی
چکیده
در زمینلرزههای مخرب، همواره خرابیهای بسیاری در سازههایی مانند شریانهای حیاتی و لولههای مدفون همگام با تخریب ساختمانهای با جرم زیاد مشاهده شده است. این تخریبها گاه آسیبهای به مراتب جدی را بهوجود آورده است. میزان نیروی جذب شده و خرابیهای ناشی از زمینلرزه در سازههای روزمینی، متناسب با اینرسی و جرم آنهاست. ...
بیشتر
در زمینلرزههای مخرب، همواره خرابیهای بسیاری در سازههایی مانند شریانهای حیاتی و لولههای مدفون همگام با تخریب ساختمانهای با جرم زیاد مشاهده شده است. این تخریبها گاه آسیبهای به مراتب جدی را بهوجود آورده است. میزان نیروی جذب شده و خرابیهای ناشی از زمینلرزه در سازههای روزمینی، متناسب با اینرسی و جرم آنهاست. بهگونهای که با افزایش شتاب، میزان نیروهای وارده نیز بیشتر میشود. این در حالی است که در سازههای مدفون رفتار سازه تحت تأثیر رفتار خاک پیرامونی بوده و جرم سازه در مقایسه با خاک محیطی خود بسیار ناچیز و قابل اغماض است. بنابراین استفاده از روشهای مبتنی بر متغیر شتاب زمینلرزه در طراحی چنین سازههایی نمیتواند به تنهایی کافی باشد و وجود طیف طراحی سرعت در کنار طیف شتاب موجود در آیین نامه 2800 ساختمانها ضروری به نظر میرسد. زیرا طراحی لرزهای چنین سازههایی بر پایه روش پاسخ تغییر مکان است. به این صورت که ابتدا جابهجایی زمین در محل سازه مدفون با استفاده از طیف پاسخ سرعت محاسبه و برهمکنش میان زمین و سازه زیرزمینی با روش شبهاستاتیکی تحلیل میشود. طیف پاسخ سرعت برای طراحی لرزهای سازههای مدفون بر پایه بیشینه پاسخ لایه سطحی زمین در اثر ورود شتاب مورد نظر به لایه زیرین در یک مدل تحلیلی پروفیل خاک به دست میآید. در این پژوهش سعی شده است تا با توجه به اطلاعات شتابنگاشتی که از زمین لرزههای مختلف در ایران به دست آمده است، به تعیین منحنی ضریب طیفی سرعت برای خاکهای نوع I وII پرداخته شود. برای این منظور، از میان اطلاعات شتابنگاشتی دریافتی از مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، 306 شتابنگاشت افقی خاک نوع I و 323 شتابنگاشت افقی خاک نوع II انتخاب شد. طیف بهنجار شده سرعت هر شتابنگاشت بر مبنای بیشینه مقادیر دامنه سرعت و شتاب بهصورت جداگانه به دست آمد. بر این اساس برای هر یک از این دو نوع خاک، دو مجموعه طیف پاسخ سرعت بهنجار شده به دست آمد. سپس برای هر مجموعه، طیف طراحی میانه و 84% تعیین شد. در پایان مدل ریاضی منحنیهای ضریب طیفی سرعت تعیین و در قالب فرمول برای شرایط خاک نوع I وII در ایران ارائه شده است.
مجتبی یمانی؛ علیاکبر شمسیپور؛ مریم جعفریاقدم؛ سجاد باقری سید شکری
چکیده
حوضه چله در جنوب استان کرمانشاه و در واحد زاگرس چینخورده قرار دارد. با توجه به گستردگی سازندهای آهکی و وجود گسلها و درزههای زمینساختی، لند فرمهای کارستی تکاملیافتهای در این حوضه شکل گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی توسعهیافتگی کارست و میزان تأثیر عوامل مختلف در نفوذپذیری سازندها است. دادههای اصلی پژوهش را نقشههای ...
بیشتر
حوضه چله در جنوب استان کرمانشاه و در واحد زاگرس چینخورده قرار دارد. با توجه به گستردگی سازندهای آهکی و وجود گسلها و درزههای زمینساختی، لند فرمهای کارستی تکاملیافتهای در این حوضه شکل گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی توسعهیافتگی کارست و میزان تأثیر عوامل مختلف در نفوذپذیری سازندها است. دادههای اصلی پژوهش را نقشههای توپوگرافی و زمینشناسی و نیز عکسهای هوایی به همراه دادههای آبشناسی وزارت نیرو تشکیل دادهاند. در مطالعه موجود 9 عامل محیطی به عنوان متغیرهای مستقل و زمینریختشناسی شکلهای کارستی به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفتند.نخست معیارها و عوامل کمی و کیفی شناسایی شد. سپس با انجام کارهای میدانی و پرسشنامه، این معیارها و عوامل با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شدند. در پایان در محیط GIS نقشههای همپوشانی تهیه و یکسانسازی عوامل و تصحیح پایانی با کمک منطق فازی انجام شد. به منظور نتیجهگیری بهتر، منطقه از نظر توسعه و تحول کارست به چهار بخش تقسیم شد. تلفیق لایههای اطلاعاتی، نقش مؤثر سنگشناسی (سازند آسماری) را در فرایند توسعهیافتگی کارست نشان میدهد. همچنین کارست در بلندیهای جنوبی حوضه و زمینهای مسطح در رأس تاقدیس شمالی و نیز در امتداد گسل اصلی منطقه توسعهیافتگی کاملتری دارد. مناطق توسعهیافته کارست 95/107 کیلومتر مربع یا به عبارتی 5/22 درصد از مساحت حوضه را به خود اختصاص داده است. همچنین پهنه با توسعه متوسط کارست 34 درصد از مساحت حوضه را پوشش میدهد.
لیلی فاتح بهاری؛ محمد حسین محمودی قرائی؛ اسداله محبوبی؛ رضا موسوی حرمی
چکیده
سازند آبدراز(تورونین – سانتونین) یک توالی مارنی- کربناتی با سه واحد سنگ آهک گلسفیدی- مارن آهکی است. این سازند در حوضه رسوبی کپهداغ ازگسترش چشمگیری برخوردار است. چرخههای آهک گلسفیدی - مارن آهکی یکی از اشکال ویژه رخساره کربناتی در این سازند است که به شکل ریتمیک در مقیاس دسیمتر تا متر واحدهای گلسفیدی را تشکیل میدهند. ...
بیشتر
سازند آبدراز(تورونین – سانتونین) یک توالی مارنی- کربناتی با سه واحد سنگ آهک گلسفیدی- مارن آهکی است. این سازند در حوضه رسوبی کپهداغ ازگسترش چشمگیری برخوردار است. چرخههای آهک گلسفیدی - مارن آهکی یکی از اشکال ویژه رخساره کربناتی در این سازند است که به شکل ریتمیک در مقیاس دسیمتر تا متر واحدهای گلسفیدی را تشکیل میدهند. طبقات آهک گلسفیدی حاوی 80-95 درصد و طبقات مارن آهکی دارای 65-80 درصدکربنات هستند و در صحرا به صورت تناوبی از لایههای تیره و روشن رخنمون دارند. واحدهای آهک گلسفیدی و مارن آهکی سازند آبدرازدر دو برش سطحالارضی حمامقلعه و پادها و چاه شماره 56 خانگیران مورد مطالعه قرارگرفته است. در بررسیهای تحتالارضی سه بسامد چیره بر اساس نمودار پرتو گاما شناسایی شده است که بر اساس سه چرخه 21-23 هزار ساله (Precession)،100 هزار ساله (Eccentricity) و 413 هزار ساله (Long Eccentricity) میلانکوویچ است. سنسنجی مداری بر اساس شمارش چرخههای Eccentricity با سن به دست آمده از دادههای زیستچینهنگاری همخوانی دارد. این چرخهها با نمودار تغییرات درصدکربنات در نمونههای سطح الارضی حمام قلعه و پادها نیز قابل تطبیق است.
امیر شفیعی بافتی؛ مجید شاه پسندزاده
چکیده
با توجه به توانایی ایجاد زمینلرزههایی بزرگ توسط گسلهای راستالغز درون قارهای که از عناصر مهم دگرشکلی مناطق فعال قارهها نیز بهشمار میآیند، تعیین هندسه و کینماتیک این گسلها به همراه شناسایی قطعات فعال و نحوه تکامل ساختاری و زمینساختی آنها در طول زمان امری ضروری به نظر میرسد. پهنه گسلی مورب لغز راستبر راور با ...
بیشتر
با توجه به توانایی ایجاد زمینلرزههایی بزرگ توسط گسلهای راستالغز درون قارهای که از عناصر مهم دگرشکلی مناطق فعال قارهها نیز بهشمار میآیند، تعیین هندسه و کینماتیک این گسلها به همراه شناسایی قطعات فعال و نحوه تکامل ساختاری و زمینساختی آنها در طول زمان امری ضروری به نظر میرسد. پهنه گسلی مورب لغز راستبر راور با طولی حدود 137 کیلومتر در نزدیکی شهر راور و در شمال کرمان قرار دارد. در بخشهای شمالی ناحیه مورد مطالعه، این پهنه گسلی بهموازات سامانه گسلی لکرکوه قرار دارد، اما در بخشهای جنوبی با سامانههای گسلی لکرکوه و کوهبنان به صورت همگرا در میآید. بالاراندگی بلوک خاوری پهنه گسل راور و راندگی به سمت خاور سامانه گسلی لکرکوه الگوی ساختاری گلوار مثبتی را در این ناحیه ایجاد کرده است. جنبش پهنه گسلی راور باعث انحراف و جابهجایی تجمعی راستبر آبراههها به میزان 970-940 متر دستکم از اوایل پلئیستوسن در بخش شمالی این پهنه گسلی شده است. با توجه به کمینه نرخ لغزشی افقی حدود 54/0 میلیمتر در سال برای پهنه گسلی راور، بیشینه دوره بازگشت زلزلههایی با بزرگای 7/6Mw~ حدود 1400 سال خواهد بود. در بخش میانی پهنه گسلی راور، گسلهای فرعی ریدل P، R و Ŕ به خوبی توسعه یافته و گسل سبب انحراف راستبر رودخانه اسماعیلآباد به میزان 16 متر شده است. با فرض رویداد زلزلههای شاخص بر روی این پهنه گسلی، بیشینه مقدار لغزش در هر رویداد ~ 75/0 متر است که با کمینه جابهجایی آبراهههای امروزی همخوانی دارد. مقدار جابهجایی راستالغز راستبر پهنه گسلی راور به سمت جنوب کاهش یافته و برعکس میزان مؤلفه جا بهجایی قائم آن افزایش مییابد، بهطوری که نهشتههای آبرفتی پلئیستوسن- هولوسن اختلاف ارتفاعی حدود 10 متر را در طرفین بخش جنوبی این پهنه گسلی نشان میدهند. با توجه به روند پهنه مهلرزهای زلزله 18/4/1911 راور (8/5~ M و VIII ~ Io) و توازی روند گسیختگی سطحی هملرزهای آن (W13N) با بخش جنوبی پهنه گسلی راور، این گسل میتواند مسبب رویداد زلزله 1911 بوده باشد. افزون بر این، گسلهای فعال رانده- متقاطع دهو، دهزنان، چترود، پاسیب و داربیدخون نیز دوره بازگشت زلزلهها و بزرگای آنها را در ناحیه مورد مطالعه کنترل میکنند.
عبدالحسین امینی؛ مجید شاهحسینی؛ علی محمدی؛ مصطفی شهرابی
چکیده
در این مقاله ویژگیهای رسوبشناسی مغزههای تهیه شده از ٤ گمانه در مجموع به ستبرای ٣٤٠ متر و رسوبات سطحی از بستر دریاچه ارومیه در حاشیه بزرگراه شهید کلانتری مورد بررسی قرارگرفتهاند. به منظور تعیین نقش فرایندهای اصلی در رسوبگذاری با تکیه بر ویژگیهای کانیشناسی و بافتی، نسبت اجزای آواری به اجزای شیمیایی و بیولوژیکی در نمونهها ...
بیشتر
در این مقاله ویژگیهای رسوبشناسی مغزههای تهیه شده از ٤ گمانه در مجموع به ستبرای ٣٤٠ متر و رسوبات سطحی از بستر دریاچه ارومیه در حاشیه بزرگراه شهید کلانتری مورد بررسی قرارگرفتهاند. به منظور تعیین نقش فرایندهای اصلی در رسوبگذاری با تکیه بر ویژگیهای کانیشناسی و بافتی، نسبت اجزای آواری به اجزای شیمیایی و بیولوژیکی در نمونهها مشخص شده است. به منظور تعیین منشأ اجزای آواری، ترکیب کانیشناسی و ویژگیهای بافتی آنها با انواع به دست آمده از بار معلق رودخانههای تغذیهکننده دریاچه مقایسه شده است. به منظور تجزیه و تحلیل تغییرات به وجود آمده در دریاچه در طول زمان، ویژگیهای رسوبشناسی تراسهای آبرفتی حاشیه دریاچه نیز مورد بررسی قرار گرفتهاند. بررسیحاضر نشان میدهد که بین ٢٥ تا ٤٠ درصد اجزای سازنده رسوبات توسط جریانهای مختلف در دریاچه (آبی، بادی) به محل رسوبگذاری حمل شدهاند (آواری) و ٦٠ تا ٧٥ درصد رسوبات شیمیایی یا بیوشیمیایی هستند. مطالعه حاضر نشان میدهد که گسترش ذرات شیمیایی به طور عمده در دورههای تراز پایین آب و شرایطی که دریاچه به ندرت از خشکی تغذیه میشده صورت پذیرفته است. گسترش رسوبات بیولوژیکی به طور عمده توسط موجودات جانوری و گیاهی موجود در دریاچه و در بازههای زمانی صورت گرفته که شرایط برای تشکیل ذرات شیمیایی فراهم نبوده یا در کمترین مقدار بوده است (بالا بودن نسبی سطح آب). منشأ ذرات آواری به رودخانههای تغذیه کننده دریاچه نسبت داده شده است که به صورت بار بستر و بار معلق به محل رسوبگذاری حمل شدهاند. بر اساس طرح پراکنش و ویژگیهای اصلی ذرات آواری مورد مطالعه، رودخانههای تغذیه کننده دریاچه (به عنوان عوامل اصلی تأمین کننده این ذرات) به سه گروه (بسیارمؤثر، با تأثیر متوسط، و تأثیر ناچیز) تقسیم شدهاند. این مطالعه افزونبر پذیرش نقش غیرقابل انکار دایکهای احداثی در تغییر سامانه رسوبگذاری به اولویتدهی به نقش فرایندهای شیمیایی و بیولوژیکی در هرگونه برنامهریزی احتمالی در کنترل تجمع رسوبات در حاشیه بزرگراه تأکید دارد.
محمد هاشم امامی؛ سیما هوشمند
چکیده
گرانیت- گرانودیوریتهای میلونیتی پهنه برشی نوغان در سنگهای دگرگونی جنوب باختر گلپایگان با روند شمال باختر- جنوب خاور گسترش دارند. رخنمونهای مختلفی از این توده میلونیتی به منظور بررسی منشأ سنگهای گرانیتوییدی پهنه برشی نوغان و تعیین جایگاه زمینساختی آنها در پهنه دگرگونی سنندج- سیرجان مطالعه شد. شواهد صحرایی، کانیشناسی ...
بیشتر
گرانیت- گرانودیوریتهای میلونیتی پهنه برشی نوغان در سنگهای دگرگونی جنوب باختر گلپایگان با روند شمال باختر- جنوب خاور گسترش دارند. رخنمونهای مختلفی از این توده میلونیتی به منظور بررسی منشأ سنگهای گرانیتوییدی پهنه برشی نوغان و تعیین جایگاه زمینساختی آنها در پهنه دگرگونی سنندج- سیرجان مطالعه شد. شواهد صحرایی، کانیشناسی و شیمیایی نشان میدهند که این گرانیتوییدهای میلونیتی، به شدت پرآلومین و از نوع S بوده و از دید جایگاه زمینساختی، از نوع گرانیتهای برخوردی هستند و ویژگیهای همزمان تا پس از برخورد را نمایش میدهند.
میثم مقصودی؛ فرزان رفیعا؛ منوچهر قرشی
چکیده
ردهبندی و بررسی ناپیوستگیها در شناخت و حل مسائل زمینشناسی بهویژه در زمینشناسی مهندسی و مکانیک سنگ بسیار اهمیت دارد. امروزه ردهبندی درزهها با استفاده از دو ویژگی شیب و جهت شیب در شبکه استریونت انجام میشود، اما بررسیهای نوین بیانگر آن است که تنها دو عامل شیب و جهت شیب قادر به نشان دادن ویژگیها و رفتار آنها ...
بیشتر
ردهبندی و بررسی ناپیوستگیها در شناخت و حل مسائل زمینشناسی بهویژه در زمینشناسی مهندسی و مکانیک سنگ بسیار اهمیت دارد. امروزه ردهبندی درزهها با استفاده از دو ویژگی شیب و جهت شیب در شبکه استریونت انجام میشود، اما بررسیهای نوین بیانگر آن است که تنها دو عامل شیب و جهت شیب قادر به نشان دادن ویژگیها و رفتار آنها در حل بسیاری از مسائل از جمله پایداری سازههای ژئوتکنیکی نیستند. در این نوشتار از روشی جدید برای ردهبندی درزهها با استفاده از 3 ویژگی درزه در یک محیط نرمافزاری 3 بعدی با استفاده از نرمافزارهای SPSSو Matlab استفاده شده است. همچنین به منظور کاربردی کردن این روش درزههای معدن سنگ چینی نیریز به عنوان مطالعه موردی ردهبندی شد. در بررسی و تحلیل درزهها در این معدن از ویژگی شیب و جهت شیب به همراه نوع پرشدگی به عنوان ویژگی سوم استفاده شده و در ادامه نتایج به دست آمده از این روش با روش معمول دسته بندی با 2 ویژگی مورد مقایسه قرار گرفته است. این مقایسه نشان داد که یک سامانه درزه در روش قدیمی به دو سامانه درزه در روش نوین تبدیل شده است که یک دسته درزه دارای پرشدگی با اکسید آهن و دسته درزه دیگر فاقد پرشدگی است. بررسیها نشان میدهد که دسته درزه بدون پرشدگی در محدوده معدن سبب ریزش و ناپایداری دیوارهها و همچنین سبب رخداد پدیده پوسته شدگی در پاشنه برخی پلهها میشود. در پایان نیز با استفاده از نرمافزار SPSSمنحنی رگرسیون و مقدار کوواریانس برای هر یک از دسته درزههای روش نوین رسم و محاسبه شد. نتایج نشان داد، هر چه جهت شیب درزههایی که فاقد پرشدگی هستند به سمت شمال میل میکند، شیب آنها به 90 درجه نزدیکتر میشود که این امر میتواند کلیدی برای شناخت ناپایداریها و همچنین طراحی و برنامهریزی استخراج در معدن سنگ چینی باشد.
سید خلیل متقی؛ عبدالرضا قدس؛ حمیدرضا سیاهکوهی
چکیده
تعیین روابط کاهندگی در یک ناحیه و ارائه توابعی برای افت دامنه موج ناشی از غیرکشسان بودن زمین و گسترش هندسی موج در چند دهه گذشته، همواره مورد توجه بوده است. با استفاده از دستگاههای سرعتنگاشت شبکه لرزهنگاری رقومی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، 47 زلزله رویداده در ناحیه تهران با بزرگی محلی بین 2/3 تا 9/3 ، بررسی شد و با استفاده از الگوریتم ...
بیشتر
تعیین روابط کاهندگی در یک ناحیه و ارائه توابعی برای افت دامنه موج ناشی از غیرکشسان بودن زمین و گسترش هندسی موج در چند دهه گذشته، همواره مورد توجه بوده است. با استفاده از دستگاههای سرعتنگاشت شبکه لرزهنگاری رقومی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، 47 زلزله رویداده در ناحیه تهران با بزرگی محلی بین 2/3 تا 9/3 ، بررسی شد و با استفاده از الگوریتم Robust Lowess نقاط تغییر ضریب گسترش هندسی که ناشی از وجود ناپیوستگیهای سختکره است بهدست آمد. سپس با استفاده از رگرسیون خطی، ضرایب گسترش هندسی و تابع کیفیت موج برشی برای ناحیه تهران ارائه شد. نقاط تغییر این ضرایب برای همخوانی با فرض Hinged Trilinear 10±106 و 10±191 کیلومتر در نظرگرفته شده است. ضرایب گسترش هندسی در1/0±1/1=b1 ، 1/0±4/0-= b2مشاهده و در 5/0=b3لحاظ و تابع کیفیت موج برشی بهصورت محاسبه شد. مقایسهضریبکیفیتبرآوردشدهباروابط تعیینشدهبرایدیگر نقاطلرزهخیز،بیانگرلرزهخیزی زیادمنطقهاست.
بتول تقیپور؛ مصطفی نژادحداد؛ محمدعلی مکیزاده؛ موسی نقرهییان؛ پروین رحیمی
چکیده
سنگهای دونیتی وهارزبورگیتی سرپانتینیتی شده افیولیتهای شمال باختر نیریز به سن کرتاسه پسین، میزبان انبانههای کرومیتیتی در معدن چشمهبید هستند. این کرومیتیتها به صورت تودههای عدسی شکل در اندازههای مختلف و به دنبال یکدیگر قرار دارند. مهمترین بافتهای قابل مشاهده شامل بافتهای تودهای، گرهکی، دانه پراکنده و لایهای ...
بیشتر
سنگهای دونیتی وهارزبورگیتی سرپانتینیتی شده افیولیتهای شمال باختر نیریز به سن کرتاسه پسین، میزبان انبانههای کرومیتیتی در معدن چشمهبید هستند. این کرومیتیتها به صورت تودههای عدسی شکل در اندازههای مختلف و به دنبال یکدیگر قرار دارند. مهمترین بافتهای قابل مشاهده شامل بافتهای تودهای، گرهکی، دانه پراکنده و لایهای است که نشاندهنده تهنشست از یک ماگمای در حال سرد شدن هستند. بررسیهای کانیشناسی نشاندهنده ذوب پیروکسندر پریدوتیت میزبان و رشد دوباره بلورهای الیوین در بخش غلاف دونیتی است. شیمیکانی کرومیت بیانگر عدد کروم بالا(72 تا 77)، عدد منیزیم بالا(62 تا 69) و مقدار TiO2 پایین(04/0 تا 14/0 درصد) در کرومیتیتهای معدن چشمهبید است که قابل مقایسه با کرومیتیتهای تشکیل شده از ذوب درجه بالای گوشته هستند. میانگین مجموع عناصر گروه پلاتین در نمونههای این معدن حدود ppb85/212 است که در مقایسه با برخی از تودههای کرومیتیتی نیریز مانند منطقه تنگ حنا(ppb 1556) بسیار کمتر است و نشاندهنده رقیقشدگی به دلیل درصد بالاتر ذوب ماگمای مادر کرومیتیتهای چشمهبید است. مقدار عناصر کمیابNi, Co, Zn, Mn, Ga,V در نمونههای کرومیتی و غلاف دونیتی دربرگیرنده آنها به ترتیب برابر با 17 تا 24، 466 تا 842، 852 تا 1084، 22 تا 84، 115 تا 171، 852 تا 1220 پیپیام است. روند توزیع عناصر کمیاب خاکی وایتریم(REY) در سنگ میزبان و کرومیتیتهای الگوی U شکل نشان میدهد که مشخصکننده واکنش مذاب غنی از مواد فرار و عناصر کمیاب خاکی(منشأ بونینیتی ماگمای مادر) با سنگ میزبان است. بدین ترتیب بهنظر میرسد که کرومیتیتهای معدن چشمهبید نیریز در نتیجه نفوذ ماگمای بونینیتی با منشأ گوشته اولیه و درجه بالای ذوب سنگ میزبان پریدوتیتی در زون بالای فرورانش جزیره کمانی تشکیل شدهاند.
محمدامیر علیمی
چکیده
لرزهخیزی پیاپی، شامل 3 زمینلرزه مخرب در یک دوره زمانی نزدیک به 30 ساله، گستره محمدآباد در خاور ایران را یکی از برجستهترین مناطق فعال لرزهای در ایران ساخته است. به منظور رسیدن به یک الگوی ساده زمینساختی، سامانه گسلی محمدآباد با استفاده از اطلاعات زمینلرزهها و تصاویر ماهوارهای توصیف شده است. برهمکنش سامانه گسلی راستالغز ...
بیشتر
لرزهخیزی پیاپی، شامل 3 زمینلرزه مخرب در یک دوره زمانی نزدیک به 30 ساله، گستره محمدآباد در خاور ایران را یکی از برجستهترین مناطق فعال لرزهای در ایران ساخته است. به منظور رسیدن به یک الگوی ساده زمینساختی، سامانه گسلی محمدآباد با استفاده از اطلاعات زمینلرزهها و تصاویر ماهوارهای توصیف شده است. برهمکنش سامانه گسلی راستالغز محمدآباد و ساختارهای پیسنگی و نیز آرایش نردبانی قطعات گسلی سبب شکلگیری حوضه واچاکیده محمدآباد و منطقه فشارشی تاجکوه شده است. حوضه دق محمدآباد، فرواُفتی است که در یک فراگام رهایی راستگام در سامانه گسلی راستالغز راستبر محمدآباد- طالب شکل گرفته است. ارزیابی زمینریختشناسی پهنه دگرریختی محمدآباد در سطح شامل هر دو گسلش عادی و وارون است. گسلش عادی در حاشیه حوضه و گسلش وارون در پهنه فشاری فراگام گرفتاری چپگام طالب- تاجکوه و نیز پایانه گسلهای اصلی فراگام آشکار است. الگوی ارائه شده برای شکلگیری ساختارهای کششی و فشارشی بر پایه اثر سامانه گسلی راستالغز محمدآباد، حوضه و بالاآمدگیهای جنوب گستره، فراگام دوگانه (رهایی و گرفتاری) است. قطعات گسلی مرتبط با این فراگامها توانایی شکستهای زمینلرزهای را دارند. اتصال پهنههای امتدادلغز اصلی (محمدآباد- طالب و طالب- تاجکوه) توسط گسلهای عرضی حوضه، قابلیت ایجاد زمینلرزههای بزرگ و نیز فعالیت گسلهای همدرد را افزایش میدهد.
محبوبه حسینی برزی؛ نجمه اعتمادسعید
چکیده
به منظور شناخت محیط رسوبی و بررسی تغییرات سطح آب، سازند لالون به سن کامبرین پیشین در برش باهمو به ستبرای 550 متر واقع در بلوک پشت بادام، مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعات صحرایی، برداشت 110 دادة جریان دیرینه و بررسی سنگشناسی، بررسی توسط میکروسکوپ الکترونی و تجزیه پراش اشعه ایکس نمونههای شیلی، منجر به تحلیل رخسارهای، تعیین جهت جریان ...
بیشتر
به منظور شناخت محیط رسوبی و بررسی تغییرات سطح آب، سازند لالون به سن کامبرین پیشین در برش باهمو به ستبرای 550 متر واقع در بلوک پشت بادام، مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعات صحرایی، برداشت 110 دادة جریان دیرینه و بررسی سنگشناسی، بررسی توسط میکروسکوپ الکترونی و تجزیه پراش اشعه ایکس نمونههای شیلی، منجر به تحلیل رخسارهای، تعیین جهت جریان دیرینه و تفسیر محیط رسوبی دیرینه در این سازند شد. تحلیل رخسارههای سنگی حاکی از وجود 5 رخسارة سنگی سیلیسی آواری دانه درشت (Gm)، دانه متوسط (Sp, St, Sh) و دانه ریز (Fl) و یک رخسارة کربناتی (دولومیتی) در این نهشتهها میباشد. رخسارههای به دست آمده به همراه الگوی بایمدال دو قطبی و شواهد سنگشناسی مانند وجود ماسهسنگهای گلوکونیتدار با بلوغ بافتی و ترکیبی بالا، نشان دهندة رسوبگذاری این نهشتهها در محیط پهنه کشندی است. بررسی تغییرات نسبی سطح آب دریا در برش مورد مطالعه، حاکی از وجود دو توالی متمایز میباشد که با ناپیوستگی نوع اول (SB1) محصور شدهاند.
علی مرادزاده؛ فرامرز دولتی ارده جانی؛ بیت الله طیبی
چکیده
تعدادی ذخیره آهن در شمال و شمال خاور سمنان وجود دارد که در هیچیک از آنها اکتشاف نظاممند (systematic) صورت نگرفته است. ذخیره آهن اجتآباد در 63 کیلومتری شمال خاور سمنان در جنوب جاده سمنان- دامغان، یکی از این ذخایر است که به تازگی برای اکتشاف آن، برداشتهای منظم مغناطیسسنجی در 1200 نقطه در محدودهای به وسعت 36 هکتار صورت گرفته است. نقشههای ...
بیشتر
تعدادی ذخیره آهن در شمال و شمال خاور سمنان وجود دارد که در هیچیک از آنها اکتشاف نظاممند (systematic) صورت نگرفته است. ذخیره آهن اجتآباد در 63 کیلومتری شمال خاور سمنان در جنوب جاده سمنان- دامغان، یکی از این ذخایر است که به تازگی برای اکتشاف آن، برداشتهای منظم مغناطیسسنجی در 1200 نقطه در محدودهای به وسعت 36 هکتار صورت گرفته است. نقشههای تهیه شده شدت میدان کل، وجود چند بیهنجاری را در زونی با روند شمال خاور- جنوب باختر نشان میدهد که آثار این بیهنجاریها، در نقشههای باقیمانده میدان مغناطسی بهصورت برجسته در 7 محل مورد تأیید قرار میگیرد. با انجام مدلسازیهای عددی دو و سه بعدی، میتوان اطلاعات کمی و کیفی بیشتری از بیهنجاریهای شناسایی شده بهدست آورد. برای نیل به این هدف، از نقشه بیهنجاری باقی مانده روند سطحی مرتبه 7 که به کمک نرم افزار Modelvision Pro به دست آمده، استفاده شده است. بررسی نشان میدهد که نتایج مدلسازیهای دو و سه بعدی غالباً یکدیگر را تأیید کرده و علاوه بر آن با نتایج حفاریهای موجود نیز تطابق خوبی دارند. همچنین نتایج به دست آمده نشان میدهند که بیهنجاریهای موجود بهصورت مجزا از هم بوده و بجز یک مورد، همگی در ژرفای کمتر از 35 متری قرار دارند.
مهدی بهیاری؛ محمد محجل؛ مهناز رضاییان؛ محسن مؤید
چکیده
همتافت میشو در شمال باختر ایران برجستگی توپوگرافی شاخصی است که توسط گسلهای شناخته شدهای همچون گسل شمال میشو و گسل جنوب میشو دربر گرفته شده و پی سنگ پرکامبرین دارای رخنمون وسیعی در این منطقه است. دادههای ساختاری نشانگر این است که برافرازش کوههای میشو در ارتباط باگسلهای پیرامون این گوه ساختاری است و گسل شمال میشو (NMF) و گسل ...
بیشتر
همتافت میشو در شمال باختر ایران برجستگی توپوگرافی شاخصی است که توسط گسلهای شناخته شدهای همچون گسل شمال میشو و گسل جنوب میشو دربر گرفته شده و پی سنگ پرکامبرین دارای رخنمون وسیعی در این منطقه است. دادههای ساختاری نشانگر این است که برافرازش کوههای میشو در ارتباط باگسلهای پیرامون این گوه ساختاری است و گسل شمال میشو (NMF) و گسل جنوب میشو (SMF) به همراه گسل تسوج (TF) نقش چشمگیری در شکلگیری سیمای کنونی منطقه دارند. تلفیق دادههای ساختاری با دادههای دمازمانسنجی مشخص کرده که آغاز زمان برافرازش در بخشهای مختلف این گوه ساختاری متفاوت است. نتایج تجزیه 10 نمونه (Apatite Fission Track) AFT نشان میدهد که برش باختر میشو از اوائل پالئوسن 72.7±10.6 تا اواسط ائوسن 50.3±3.4 بیشترین نرخ برافرازش را داشته است ولی در مناطق مرکزی و خاوری، بیشترین نرخ برافرازش زمینساختی از اواسط میوسن 22.5±1.6 است. این تأخیر در برافرازش در مناطق مختلف میشو سبب عدم تطابق توپوگرافی و همچنین برونزد غیر یکنواخت پیسنگ بلورین در منطقه شده است. بررسی مقاطع همگن شده توپوگرافی کمینه و بیشینه نیز نشان میدهد که نرخ برافرازش در باختر منطقه بیشتر است. این اختلاف زمانی در نرخ برافرازش را میتوان در ارتباط با عملکرد گسلهای منطقه و چرخش بلوکها درون پهنههای گسلی تفسیر کرد.
بیتا قاسم شیرازی؛ محمودرضا مجیدیفرد؛ علی خردمند؛ طیبه محتاط
چکیده
در این پژوهش سنگهای کامپانین – ماستریشتین در برش جوپار، به منظور زیستزونبندی (Premoli Silva & Verga , 2004) و تعیین ژرفای دیرینه مورد مطالعه قرار گرفته است. به منظور تعیین ژرفای دیرینه رسوبات کامپانین در این زمان، روزنبران پلانکتونیک و بنتیک مورد مطالعه قرار گرفتند. بدین صورت که درصد روزنبران پلانکتونیک به کل اجتماع روزنبران ...
بیشتر
در این پژوهش سنگهای کامپانین – ماستریشتین در برش جوپار، به منظور زیستزونبندی (Premoli Silva & Verga , 2004) و تعیین ژرفای دیرینه مورد مطالعه قرار گرفته است. به منظور تعیین ژرفای دیرینه رسوبات کامپانین در این زمان، روزنبران پلانکتونیک و بنتیک مورد مطالعه قرار گرفتند. بدین صورت که درصد روزنبران پلانکتونیک به کل اجتماع روزنبران پس از حذف روزنبران بنتیک درونزی(%P*) با استفاده ار فرمول D = e (3.58718+( 0.03534 × %P* )) تعیین و ژرفایی برابر 490-650 متر را برای این رسوبات تعیین کرد. مطالعات انجام شده بر روی روزنبران در این برش منجر به شناسایی 58 گونه متعلق به 27 جنس از روزنبران پلانکتونیک شد. برمبنای روزنبران پلانکتونیک، رسوبات کامپانین – ماستریشتین به7 زیستزون تقسیم شد که این زیستزونهای جهانی عبارتند از : زیستزون شماره یک :; Globotruncanita elevata Partial Range Zone زیستزون شماره دو: ; Globotruncana ventricosa Interval Zone زیستزون شماره سه: ; Globotruncanita calcarata Interval Zone زیستزون شماره چهار: Globotruncanella havanensis Partial Range Zone ، زیستزون شماره پنج: Globotruncana aegyptiaca Interval Zone زیستزون شماره شش: Gansserina gansseri Interval Zone زیستزون شماره هفت: Contusotruncana contusa Interval Zone.
سید محسن آل علی؛ حسین رحیم پور بناب؛ سید رضا موسوی حرمی؛ داود جهانی؛ اشکان اسدی اسکندر
چکیده
سازند کنگان با سن تریاس پیشین از مهمترین سنگهای مخزن کربناتی در جنوب باختر ایران و شمال خلیج فارس است. تحلیل رخسارههای سازند کنگان به شناسایی 13 ریزرخساره مربوط به محیط پهنه کشندی، لاگون، پشتههای سدی(شول) و دریای باز انجامیده است. بررسی تغییرات افقی و عمودی رخسارهها و مقایسه آنها با محیطهای عهد حاضر و دیرینه نشاندهنده ...
بیشتر
سازند کنگان با سن تریاس پیشین از مهمترین سنگهای مخزن کربناتی در جنوب باختر ایران و شمال خلیج فارس است. تحلیل رخسارههای سازند کنگان به شناسایی 13 ریزرخساره مربوط به محیط پهنه کشندی، لاگون، پشتههای سدی(شول) و دریای باز انجامیده است. بررسی تغییرات افقی و عمودی رخسارهها و مقایسه آنها با محیطهای عهد حاضر و دیرینه نشاندهنده آن است که سازند کنگان در سکویی (پلت فرم)از نوع رمپ کربناتی کمژرفا همانند خلیج فارس امروزی، نهشته شده است. مطالعات چینه نگاری سکانسی نشان می دهد که سازند کنگان از دو سکانس رسوبی دسته سوم (در چاههای Aو B) و دستههای رسوبی TSTوHST تشکیل شده است. مرز زیرین سکانس نخست، ناپیوستگی نوع 1(SB1) و دیگر مرزها ناپیوستگی نوع 2 (SB2) است. تخلخل در سازند کنگان به طور عمده در دسته رسوبی HST Early و گرینستونهای شول تمرکز یافته است. افزون بر آن در این نوشتار افقهای اصلی همچون مرز ناپیوستگی، بیشینه طغیان سطح آب دریا، الگوهای بر انبارش و دستههای رسوبی مورد بررسی قرار گرفته است.
فرهاد خوشبخت؛ حسین معماریان؛ محمد محمدنیا
چکیده
شکستگیهای طبیعی از مهمترین عوامل تعیین کننده رفتار هیدرولیکی مخازن نفت و گاز هستند. شناخت صحیح این شکستگیها در برنامههای تولید و توسعه میادین نفت حائز اهمیت است. کارآمدترین ابزار برای مطالعه ویژگیهای شکستگیها، لاگهای تصویری هستند که تصویری با قدرت تفکیک بالا از دیواره چاه برداشت میکنند. این لاگها امکان تعیین نوع، ...
بیشتر
شکستگیهای طبیعی از مهمترین عوامل تعیین کننده رفتار هیدرولیکی مخازن نفت و گاز هستند. شناخت صحیح این شکستگیها در برنامههای تولید و توسعه میادین نفت حائز اهمیت است. کارآمدترین ابزار برای مطالعه ویژگیهای شکستگیها، لاگهای تصویری هستند که تصویری با قدرت تفکیک بالا از دیواره چاه برداشت میکنند. این لاگها امکان تعیین نوع، جهتیابی، بازشدگی و ژرفای دقیق شکستگیها را فراهم میکنند. در این مطالعه شکستگیهای استخراج شده از لاگهای تصویری(FMI) دو چاه واقع در یک میدان کربناته در جنوب باختر ایران مورد تحلیل آماری قرار گرفته است. این دو چاه در موقعیت ساختاری یکسان (یال جنوب باختری میدان) و نزدیک همدیگر واقع شدهاند. در این مطالعه با مقایسه شکستگیهای موجود در سازندهای یکسان در دو چاه مجاور، تشابهها و تفاوتهای شکستگیهای سیستماتیک بررسی شده است و سعی شده است به این سؤال پاسخ داده شود که آیا شکستگیهای یک سازند که از دو چاه واقع در یک موقعیت ساختاری یکسان برداشت شدهاند، مشابه هستند یا خیر؟ مطالعه حاضر نشان داد که مرز لایهبندی مشاهده شده در لاگهای تصویری چاه A و B از نظر چگالی و جهتیابی به طور کامل مشابه هستند. چگالی شکستگیهای باز در چاه A به طور کامل متفاوت از چاه B بوده ولی جهتیابی آنها به نسبت مشابه است و در نهایت چگالی و جهتیابی شکستگیهای پرشده در هر دو چاه مشابه یکدیگر هستند. الگوی شکستگی در سازند آسماری و پابده کم و بیش مشابه بوده در حالی که وضعیت شکستگیها در سازند گورپی که در ژرفای بیشتری قرار دارد، به طور کامل متفاوت از این دو سازند است. مقایسه لاگهای چگالی مرز لایهبندی و شکستگیها نشان داد که زونهای با چگالی بالای شکستگی در قسمتهایی از سازندها قرار دارد که ستبرای لایهبندی در آنها کم است مانند سازند پابده که در این میدان به طور کامل لایهای (لامینار) است.
چینه شناسی و فسیل شناسی
مهدی بادپا؛ حامد یاراحمدزهی؛ کاوه خاکسار
چکیده
گروه انارک با سازند های زلدو ( قزلین- آسلین) و سازند تیغ معدنو (ساکمارین) در ازبککوه (ایران مرکزی) بیش از 180 متر ضخامت دارد که شامل کنگلومرا، شیل، ماسهسنگ ، ماسهسنگ آهکی، آهک و بین لایههای دولومیتی است. در توالیهای سازند زلدو، تجمع گونه مرجانی Pseudozaphrentoides winsnesi Flügel, 1995 در دو افق با فراوانی زیاد در بخش بالایی لایههای قزلین ...
بیشتر
گروه انارک با سازند های زلدو ( قزلین- آسلین) و سازند تیغ معدنو (ساکمارین) در ازبککوه (ایران مرکزی) بیش از 180 متر ضخامت دارد که شامل کنگلومرا، شیل، ماسهسنگ ، ماسهسنگ آهکی، آهک و بین لایههای دولومیتی است. در توالیهای سازند زلدو، تجمع گونه مرجانی Pseudozaphrentoides winsnesi Flügel, 1995 در دو افق با فراوانی زیاد در بخش بالایی لایههای قزلین وجود دارد. این اجتماع مرجانی بر اساس نوع فونا، تنوع و فراوانی، آرایش کورالیتها و نیز میکروفاسیس رخسارههای رسوبی، بیانگر زیستگاه دیرینه مرجانی سطح پایین (تیپ A و زون اکولوژیکی A2)" است؛ این زیستگاه معرف شرایط سخت اکولوژیکی است که تنها تعداد معدودی از مرجانهای منفرد میتوانستند عوامل محدودکننده موثر بر زندگی مرجانها را تحمل کنند. بر اساس مطالعات میکروفاسیس، محیط زندگی این اجتماع مرجانی در نواحی تپههای ماسهای و حاشیه تپههای ماسهای (لاگون به سمت تپههای ماسهای و دریای باز به سمت تپههای ماسهای) در یک پلاتفرمکمعمق تشخیص داده شده است.
طیبه اکبری؛ لیدا بخشنده
چکیده
با توجه به اهمیت نانوپلانکتونهای آهکی در تعیین سن طبقات رسوبی، سازند سورگاه در برش سد ایلام در منطقه کبیرکوه ایلام مورد مطالعه قرار گرفت. این سازند بیشتر از شیلهای خاکستری تیره رنگ تشکیل شده است. در برش نمونه، ستبرای سازند سورگاه 7/153 متر اندازهگیری شده است. از این طبقات رسوبی 109 نمونه از رسوبات شیلی برداشت و پس از مراحل آماده ...
بیشتر
با توجه به اهمیت نانوپلانکتونهای آهکی در تعیین سن طبقات رسوبی، سازند سورگاه در برش سد ایلام در منطقه کبیرکوه ایلام مورد مطالعه قرار گرفت. این سازند بیشتر از شیلهای خاکستری تیره رنگ تشکیل شده است. در برش نمونه، ستبرای سازند سورگاه 7/153 متر اندازهگیری شده است. از این طبقات رسوبی 109 نمونه از رسوبات شیلی برداشت و پس از مراحل آماده سازی، نانوپلانکتونهای آهکی موجود در آن مطالعه و عکسبرداری شد . در نتایج به دست آمده از مطالعات تاکسونومی نانوپلانکتونهای آهکی، 16 خانواده، 44 جنس و 80 گونه شناسایی شده است. بر پایه الگوی پراکندگی نانوفسیلهای یافت شده از این برش و اولین پیدایش گونههای شاخص و تجمع فسیلهای همراه، پهنههای نانوفسیلی CC13 تا CC15 یا Uc 8- Uc 12از الگوهای استاندارد جهانی شناسایی شد. بر پایه این زیستزونها، رسوبات کرتاسه بالایی در منطقه مورد مطالعه سن تورونین- سانتونین پیشین را دربر میگیرد.
زمین شناسی اقتصادی
میترا افتخاری؛ محمدرضا حسین زاده؛ محسن مؤید
چکیده
منطقه مورد مطالعه در مجاورت روستای شربیت و در فاصله 28 کیلومتری شمال شرق اهر )استان آذربایجانشرقی( واقع شده است. توده کوارتزمونزونیتی واقع در این منطقه میزبان تورمالینهای گرمابی است که بر مبنای ویژگیهای بافتی بصورت رگهای، برشی، تودههای کوارتز- تورمالینی و تورمالینهای پرکننده فضای خالی مشاهده میشوند. بر اساس مطالعات سنگنگاری ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در مجاورت روستای شربیت و در فاصله 28 کیلومتری شمال شرق اهر )استان آذربایجانشرقی( واقع شده است. توده کوارتزمونزونیتی واقع در این منطقه میزبان تورمالینهای گرمابی است که بر مبنای ویژگیهای بافتی بصورت رگهای، برشی، تودههای کوارتز- تورمالینی و تورمالینهای پرکننده فضای خالی مشاهده میشوند. بر اساس مطالعات سنگنگاری و نتایج ریزکاو الکترونی (EPMA)، تورمالینها از نوع دراویت- شورلیت (با تمایل بیشتر به سمت دراویت) بوده و در گروه قلیایی قرار میگیرند. ویژگیهایی مانند نسبت بالای Mg به Fe، منطقهبندی، مقدار F و تمایل به سمت بیرونی بردارهای تهی شدن از قلیایی و پروتونزدایی، نشانگر تشکیل تورمالینها در شرایط گرمابی میباشند. روند عمومی عناصر نادر خاکی تورمالینها با سنگ درونگیر مطابقت دارد، بهطوریکه که در این نمونهها نیز عناصر نادر خاکی سبک نسبت عناصر نادر خاکی سنگین غنیشدگی نشان میدهند. این الگو بیانگر کنترل این عناصر توسط سنگ میزبان بوده و نشان میدهد که سیال گرمابی غنی از بُر نقش نسبتاَ کمتری داشته است.
محمد امین دزفولیان
چکیده
پیشیبینی سنگشناسی، مرحلهای اساسی در مهندسی نفت و ارزیابی سازند است. تحقیقی که در اینجا عرضه میشود، نوعی مدلسازی شبکههای عصبی مصنوعی، به منظور استفاده از نگارهای چاه برای برآورد سنگشناسی در یکی از مخازن میدان پارس جنوبی است. در این تحقیق از دو شبکه با روش پس انتشار خطا ((back propagation error; BP سه لایه و الگوریتم آموزش لونبرگ- ...
بیشتر
پیشیبینی سنگشناسی، مرحلهای اساسی در مهندسی نفت و ارزیابی سازند است. تحقیقی که در اینجا عرضه میشود، نوعی مدلسازی شبکههای عصبی مصنوعی، به منظور استفاده از نگارهای چاه برای برآورد سنگشناسی در یکی از مخازن میدان پارس جنوبی است. در این تحقیق از دو شبکه با روش پس انتشار خطا ((back propagation error; BP سه لایه و الگوریتم آموزش لونبرگ- مارکوآرت، برای برآورد سنگشناسی، استفاده شده است. شبکه در حالت اول، نگارهای پرتو گاما، نوترون، چگالی و اثرفتوالکتریک (PEF) را به صورت ورودی به کار میبرد، حال آنکه در شبکه دوم نگار صوتی مربوط به این دادهها نیز به ورودیها اضافه و نتایج در دو حالت مقایسه شدهاند. با توجه به هزینههای بالای مغزهگیری از این روش میتوان هزینههای مغزهگیری را کاهش داد. در این مقاله، از دادههای مربوط به چهار چاه در میدان پارس جنوبی استفاده شده است، به این صورت که شبکه، ابتدا در یکی از چاههای مخزن (چاه C) که دارای تحلیل مغزه بود، آموزش داده شد و در چاه دیگر (چاه D) که دادههای آن در آموزش شبکه سهمی نداشت، آزمایش شد و پس از اطمینان از کارآیی آن، شبکه برای برآورد سنگشناسی در دو چاه دیگر (چاه A وB) استفاده شد. سنگهای بخش بررسی شده عبارتند از: دولومیت، سنگآهک، سنگآهک دولومیتی، دولومیت آهکی، انیدریت، شیل، سنگآهک شیلی و دولومیت شیلی. در حالت اول مقدار میانگین مربعات خطا (mean square error; MSE) برای چاه A برابر 081/0و برای چاه B برابر094/ به دست آمد، در صورتی که در حالت دوم و اضافه شدن نگار صوتی به دیگر ورودیها مقدار میانگین مربعات خطا برای چاه A برابر051/0 و برای چاه B برابر 063/0 شده است. بر اساس این مقایسه، مشخص شد که دقت مدل در حالت دوم بهبود قابل توجهی یافته و نگار صوتی توانسته است سنگشناسی برآورد شده را به مقدار واقعی نزدیکتر کند.
سید جواد مقدسی؛ یلدا نگهبان
چکیده
کانسار منگنز رباطکریم در 7 کیلومتری شمالباخترشهرستان رباطکریم(جنوبباختر تهران) و در حاشیه شمالخاوری کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر قرار گرفته است. از نظر زمینشناسی ناحیهای، این منطقه در مجموعه آتشفشانی ائوسن شمال ساوه، با ترکیب سنگشناسی ریولیت، تراکیت، آندزیت و بازالت قرار گرفته است. کانیسازی به شکل رگهای ...
بیشتر
کانسار منگنز رباطکریم در 7 کیلومتری شمالباخترشهرستان رباطکریم(جنوبباختر تهران) و در حاشیه شمالخاوری کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر قرار گرفته است. از نظر زمینشناسی ناحیهای، این منطقه در مجموعه آتشفشانی ائوسن شمال ساوه، با ترکیب سنگشناسی ریولیت، تراکیت، آندزیت و بازالت قرار گرفته است. کانیسازی به شکل رگهای و درون گسلها، درزهها و شکستگیهای سنگهای آتشفشانی صورت گرفته است. بر اساس مطالعات کانیشناسی، این رگهها از کانیهای پیرولوزیت، پسیلوملان، رامزدلیت و هلندیت به همراه کانیهای کلسیت و کوارتز تشکیل شده است. در همرشدی اکسیدهای منگنز با کانیهای کوارتز و کلسیت و وجود بافتهای متنوع پرشدگی فضای باز حاکی از فعالیت سیال گرمابی از نوع اپیترمال است. ژئوشیمی عناصر اصلی و جزئی نمونههای کانسنگ منگنز رباطکریم، بیهنجاری منفی عنصر سریم و همچنین تشابه الگوی بهنجار شده عناصر خاکی کمیاب کانسنگ منگنز رباطکریم با سنگهای میزبان آتشفشانی و دیگر کانسارهای گرمابی منگنز جهان نشاندهندة منشأ اپیترمال این کانسار است. آبهای جوی و یا ماگمایی میتوانند منشأ سیال سازنده کانسنگهای منطقه باشند که ضمن چرخش در سنگهای آتشفشانی ائوسن، منگنز و دیگر فلزها را شسته و حین بالاآمدن از مسیرهای مناسب مانند گسلها و شکستگیهای عمده، کانیسازی کردهاند. فشار زیاد سیال کانیساز موجب شده است که در برخی مناطق سنگهای تراکیتی به سنگهای شبهبرشی تبدیل شوند.
فاطمه متکی؛ حسین معتمدی؛ نوید دهباشی
چکیده
ساختمان گشتاسب در جنوب خاور شیراز جای گرفته است. این ساختمان ابعاد 54 کیلومتر و بیشینه پهنای 7 کیلومتر دارد و روی رخنمون سازند آسماری- جهرم قرار گرفته است. روند عمومی این ساختار همگام با دیگر ساختارهای ناحیه زاگرس و فارس شمال باختر- جنوب خاور است و در انتهای پلانج خاوری احتمالاً به دلیل عملکرد شاخههای گسل سروستان روندی خاوری- باختری ...
بیشتر
ساختمان گشتاسب در جنوب خاور شیراز جای گرفته است. این ساختمان ابعاد 54 کیلومتر و بیشینه پهنای 7 کیلومتر دارد و روی رخنمون سازند آسماری- جهرم قرار گرفته است. روند عمومی این ساختار همگام با دیگر ساختارهای ناحیه زاگرس و فارس شمال باختر- جنوب خاور است و در انتهای پلانج خاوری احتمالاً به دلیل عملکرد شاخههای گسل سروستان روندی خاوری- باختری به خود میگیرد. شیب کلی یال شمالی تاقدیس زیاد تا برگشته است در حالی که شیب کلی در یال جنوبی 25 تا 30 است که این مسئله نبود تقارن به سوی شمال خاوری را بر خلاف دیگر ساختارهای این ناحیه نشان میدهد. مطالعه حاظر نشان داد که این هندسه نتیجهای از فعالیت افقهای گسسته میانی موجود در توالی چینهشناسی به ویژه تبخیریهای سازند دشتک به سن تریاس است و کوهانکهای سطحی ساختمان در زیر این سازند و در افق دهرم با یکدیگر ادغام میشوند و ساختمان واحدی به نام مظفری را تشکیل میدهند. این پژوهش با استفاده از روشهای هندسی نوین و برداشتهای صحرایی، به بررسی هندسه افق دهرم و ویژگیهای آن پرداخته است. در محدوده مطالعاتی 6 برش ساختاری عرضی، در جمع به طول 147 کیلومتر و یک برش طولی، به طول 51 کیلومتر رسیم شده است. همچنین نقشه خطوط هم تراز در افق مخزنی دهرم با استفاده از برشهای ساختاری رسم شده بازسازی شده است؛ که بستگی سطحی ساختمان در افق دهرم دارای ابعاد 47 × 11.5 کیلومتر و بستگی قائم ساختمان در این افق 2000 متر است.