زمین ساخت
روژان همتی؛ منوچهر قرشی؛ علی سلگی؛ عبدالله سعیدی
چکیده
منطقه مورد مطالعه در پهنه برخورد قاره ای عربی و ایران جای دارد. این پهنه شامل زاگرس مرتفع وچین خورده در سوی باختر به عنوان حاشیه غیرپویای زاگرس و یک پهنه خردشده و پهنه زمین درز شامل نهشته های بستر اقیانوس، سنگ آهک های محیط سکوی قاره حاشیه پویا و باقیمانده پوسته اقیانوسی تتیس جوان و سنگ های آذرین ناشی از فرورانش پوسته اقیانوسی و نفوذ ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در پهنه برخورد قاره ای عربی و ایران جای دارد. این پهنه شامل زاگرس مرتفع وچین خورده در سوی باختر به عنوان حاشیه غیرپویای زاگرس و یک پهنه خردشده و پهنه زمین درز شامل نهشته های بستر اقیانوس، سنگ آهک های محیط سکوی قاره حاشیه پویا و باقیمانده پوسته اقیانوسی تتیس جوان و سنگ های آذرین ناشی از فرورانش پوسته اقیانوسی و نفوذ آن ها در حاشیه پویا می باشند که به وسیله ی گسل موچی– ملاعلی کرم بر روی پهنه ی چین خورده رانده می شود. تمامی سنگ های پهنه برخورد بارها به روی هم رانده شده اند و در حقیقت همبری بیشتر واحدهای سنگی در پهنه خرد شده گسله می باشد. برپایه ی موازنه ی برش عرضی در دو پهنه نرخ کوتاه شدگی در پهنه چین خورده و(252/6)کیلومتر و در پهنه خرد شده و(040/2)کیلومتر برآورد شده است. باتوجه به تفاوت ساختاری، سنگ شناختی و سیستم دگرشکلی در هردو پهنه، الگو سازی ساختارهای دو پهنه به ویژه در بخش زمین درز به دشوار امکان پذیرگردید. در این پژوهش کوشش شده است که در سه برش ساختاری تعیین شده نرخ کوتاه شدگی پوسته قاره ای برآورد گردد. بسیار روشن است که نرخ کوتاه شدگی در پهنه زمین درز خیلی بیشتر از زاگرس چین خورده است. بر پایه موازنه برش های عرضی نرخ کوتاه شدگی در برش های 2 و 3 به ترتیب (040/2)و (531/6)کیلومتر است. در برش (1) که در گستره اسلام آباد غرب برداشت شده است نرخ کوتاه شدگی (252/6)کیلومتر به دست آمده است .
زمین ساخت
زینب تسلیمی؛ عبدالله سعیدی؛ مهران آرین؛ علی سلگی؛ منوچهر قرشی
چکیده
رشته کوههای البرز از خاور تا شمال باختری ایران مارپیچ وار دارای تغییرات زیادی در روند ساختاری شکل گرفته می باشد.رخدادهای دو فاز کوهزایی سیمرین و آلپی سبب تغییرات زیادی در حوضه رسوبی وپیچیدگی فراوان ساختاری این بخش شده است. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل ساختارهای شکل گرفته در بخش خاوری البرز مرکزی از شمال باختر دامغان (حنوب تویه) تا ...
بیشتر
رشته کوههای البرز از خاور تا شمال باختری ایران مارپیچ وار دارای تغییرات زیادی در روند ساختاری شکل گرفته می باشد.رخدادهای دو فاز کوهزایی سیمرین و آلپی سبب تغییرات زیادی در حوضه رسوبی وپیچیدگی فراوان ساختاری این بخش شده است. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل ساختارهای شکل گرفته در بخش خاوری البرز مرکزی از شمال باختر دامغان (حنوب تویه) تا جنوب ساری(گسل شمال البرز) بوده است. بررسی ها نشان می دهد که در پی کوتاه شدگی پوسته البرز در این منطقه چین ها الگوی آغازین خود را از دست داده و بسیاری از آنها مایل، خوابیده و یا چینهای جریانی یا کششی را به جهت جابه جا شدن یک یال آنها بر روی سطح گسل های راندگی کوچک زاوبه بصورت خوابیده را ساخته اند. از کنترل کننده های اصلی تنوع ساختاری این بخش از رشته کوه البرز گسل های راندگی فراوان می باشند. بیشترین نرخ دگرشکلی رشته کوه البرز در مرز البرز و ایران مرکزی پدید آمده است. بر پایه ویژگی های زمین شناسی و ساختاری، شکل گیری ساختارهای چین خورده در طی کوهزایی آلپی از زمان ائوسن پسین(37 میلیون سال) آغاز شده و بیشتر نرخ کوتاه شدگی و گسلش در میوسن پسین رویداده است. برآورد نرخ کوتاه شدگی در این بخش از البرز مرکزی 36.27 درصد و نرخ کوتاه شدگی این گستره نیز 0.93 میلیمتر در سال محاسبه گردیده است.
زمین ساخت
طهمورث یوسفی؛ کورس یزدجردی؛ منوچهر قرشی؛ علیرضا شهیدی
چکیده
شکل کنونی زاگرس چین خورده، حاصل برخورد اریب ورق عربی و ایرانی در سنوزوئیک بالایی میباشد. در این پژوهش، تغییرات میدان تنش سنوزوئیک در کمربند چینخورده ساده زاگرس و تکامل ساختاری پس از برخورد، در گستره شیراز مورد ارزیابی قرار گرفته است. سازندهای زمینشناسی مورد بررسی، در بازه زمانی کرتاسه بالایی تا نئوژن (سنوزوئیک بالایی) است. در ...
بیشتر
شکل کنونی زاگرس چین خورده، حاصل برخورد اریب ورق عربی و ایرانی در سنوزوئیک بالایی میباشد. در این پژوهش، تغییرات میدان تنش سنوزوئیک در کمربند چینخورده ساده زاگرس و تکامل ساختاری پس از برخورد، در گستره شیراز مورد ارزیابی قرار گرفته است. سازندهای زمینشناسی مورد بررسی، در بازه زمانی کرتاسه بالایی تا نئوژن (سنوزوئیک بالایی) است. در این راستا دادههای صفحه گسلی و خشلغزها، سطوح انحلال فشاری و دیگر شواهد زمینساختی و چینهشناختی در30 ایستگاه برداشت گردید و وضعیت محورهای اصلی تنش(σ3, σ2 , σ1) برای دسته داده های تفکیک شده به روش برگشتی، محاسبه شد. نتایج حاصل از بازسازی تنش دیرین، رژیم زمینساخت فشاری و امتدادلغز را حاکم در سنوزوئیک است و چرخش پادساعت گرد نزدیک به 60 درجه، مسیر اصلی تنش فشاری در طول زمان است چنانکه جهت بیشینه تنش اصلی (σ1) پیش از چینخوردگی جهتی نزدیک به N60E دارد و زمان آن میوسن و قبل از آن میباشد در حالی که جهت تنش همزمان با چینخوردگی N35E است و سن هم ارز سازند بختیاری قدیمی و پلیوسن دارد، تغییرات تنش بیشینه پس از چین خوردگی جهت N20E را نشان میدهد که هم ارز سنی بختیاری جوان و کواترنری (پلئیستوسن) است و در ادامه تا کنون راستای نزدیک به شمالی - جنوبی در گستره تأثیرگذار میباشد.
زمین ساخت
طهمورث یوسفی؛ کورس یزدجردی؛ منوچهر قرشی؛ علیرضا شهیدی
چکیده
چکیده: تاریخچه تکتونیک شکننده در کمربند زاگرس چین خورده ساده گویای رویدادهای مختلف تکتونیکی است، که نتیجهی کشش مزوزوئیک همراه با بازشدگی (Rifting) و کوتاه شدگی همراه با برخورد صفحه عربی و ایران در سنوزوئیک است. به منظور بازسازی وضعیت تنش دیرینه در نهشتههای مزوروئیک در خاور و جنوب خاوری شیراز، دادههای صفحههای گسلی همزمان با رسوب ...
بیشتر
چکیده: تاریخچه تکتونیک شکننده در کمربند زاگرس چین خورده ساده گویای رویدادهای مختلف تکتونیکی است، که نتیجهی کشش مزوزوئیک همراه با بازشدگی (Rifting) و کوتاه شدگی همراه با برخورد صفحه عربی و ایران در سنوزوئیک است. به منظور بازسازی وضعیت تنش دیرینه در نهشتههای مزوروئیک در خاور و جنوب خاوری شیراز، دادههای صفحههای گسلی همزمان با رسوب گذاری مورد بررسی قرار گرفته تا با استفاده از روش برگشتی، زمان بازشدگی (Rifting) و تشکیل تتیس جوان و برخورد آن در کرتاسه و پالئوسن ارزیابی گردد. در این راستا داده های صفحه گسلی و خش لغز های 21 ایستگاه در سازندهای زمین شناسی رخنمون یافته از خانه کت تا پابده برداشت گردید و محورهای اصلی تنش(σ3, σ2 , σ1) شکل بیضی تنش یا مقدار نسبت اختلاف تنش ɸ برای دسته داده های تفکیک شده محاسبه گردید. نتایج حاصل به گونهای است که از تریاس تا کرتاسه بالایی (Mastrichtian) در سازندهای خانه کت، سورمه، فهلیان، داریان، سروک، ایلام،گورپی، تاربور و قاعده عضو قربان از سازند ساچون، رژیم زمین ساخت کششی غالب بوده و راستای شمال خاور– جنوب باختر (N052°)دارد و در سازند پابده با دیرینگی پالئوسن، رژیم زمین ساختی فشارشی شده که راستای تنش فشارشی شمال خاور – جنوب باختر (N045°) است.
مرتضی طالبیان؛ منوچهر قرشی؛ احسان کوثری
چکیده
در آذر ماه سال 1396 سه زمینلرزه با بزرگی 9/5 تا 1/6 در منطقه هجدک کرمان روی داد. این زمینلرزهها با استفاده از تصاویر ماهوارهای، تداخلسنجی رادار و بازدید میدانی مورد مطالعه قرار گرفت. رومرکز زمینلرزه اول و دوم در مرز کوه و دشت در دامنه شمالی میان کوه که بلندی اصلی منطقه است، قرار میگیرد. هیچگونه گسیختگی سطحی همراه با این زمینلرزهها ...
بیشتر
در آذر ماه سال 1396 سه زمینلرزه با بزرگی 9/5 تا 1/6 در منطقه هجدک کرمان روی داد. این زمینلرزهها با استفاده از تصاویر ماهوارهای، تداخلسنجی رادار و بازدید میدانی مورد مطالعه قرار گرفت. رومرکز زمینلرزه اول و دوم در مرز کوه و دشت در دامنه شمالی میان کوه که بلندی اصلی منطقه است، قرار میگیرد. هیچگونه گسیختگی سطحی همراه با این زمینلرزهها در سطح زمین دیده نشده است وتداخلسنجی رادار نیز بالا آمدگی نسبتا متقارن سطح زمین را برای این زمینلرزهها نشان میدهد. بر این اساس، دو سناریوی گسل زمینلرزهای با شیب به سوی جنوب باختری و یاگسل زمینلرزه با شیب به سوی شمال خاوری برای این زمینلرزهها امکانپذیر است. رومرکز رویداد سوم در دشت آبرفتی شمال میان کوه قرار میگیرد . آثار گسلش سطحی همراه با این رویداد نخست در تصاویر ماهوارهای پس از رویداد و تداخلسنجی رادار دیده شد و سپس در بازدید صحرایی مورد تأیید قرار گرفت. این زمینلرزه با حدود 6 کیلومتر گسیختگی سطحی و بیش از یک متر بالا آمدگی بلوک جنوبی در راستای گسله با ساز و کار راندگی و شیب به سوی جنوب باختری همراه بود. هیچگونه آثار گسلش پیش از رویداد زمینلرزه در دشت آبرفتی دیده نشده است که احتمالا ناشی از شسته شدن آن بهوسیله سیلابهای فصلی است. با این وجود، در ادامه گسله به سوی شمال باختری بریدگی آبرفتهای جوان بیانگر وجود گسلهای جوان و جنبا در این منطقه است. جنبش گسلهای پنهان پیش از این نیز زمینلرزه های بزرگی همچون طبس، بم، و سرپل ذهاب را موجب شده است. زمینلرزه هجدک نیز یک بار دیگر اهمیت شناسایی و توجه به این گسلها در برآورد خطر زمینلرزه بهویژه در مجاورت شهرهای بزرگ را یادآور میشود.
زمین ساخت
محمدرضا سجادیان؛ منوچهر قرشی؛ الهه جوادی موسوی؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین
دوره 28، شماره 110 ، اسفند 1397، ، صفحه 299-306
چکیده
شاخصهای زمینریختشناسی زمینساخت فعال ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخصها بهوسیله نرمافزارهای ArcGIS، سنجش از دور (به عنوان ابزار شناسایی)، در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی اندکی بر ...
بیشتر
شاخصهای زمینریختشناسی زمینساخت فعال ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخصها بهوسیله نرمافزارهای ArcGIS، سنجش از دور (به عنوان ابزار شناسایی)، در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی اندکی بر روی فعالیت زمینساختی آن با استفاده از این روش صورت گرفته است، میتواند روش مفیدی باشد. بر اساس میانگین مقادیر شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs)، پیچ و خم پیشانی کوه (Smf) و عامل تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص زمین ساخت فعال یا ( Index of active tectonics) Iat برای حوضه زهکشی کشفرود حاصل گردید. مقادیر به دست آمده برای شاخص Iat در منطقه مورد مطالعه نشان دهنده پهنهای با فعالیت زمینساختی پایین (رده 3) در زیر حوضههای 6, 10,13,14,21,22,23,24,28 و پهنههای با فعالیت زمینساختی متوسط (رده 2) در سایر زیرحوضههاست که بر روی گسلهای اصلی منطبق میباشند.
هادی امیرانلوی؛ محسن پور کرمانی؛ روزبه دبیری؛ منوچهر قرشی؛ سهیلا بوذری
چکیده
رخداد زﻣﯿﻦﻟﺮزههای تاریخی و دستگاهی در ﻧﺰدﯾﮑﯽ ﮔﺴﻞ شمال تبریز ﺷﺎﻫﺪی ﺑﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻟﺮزهﺧﯿﺰی اﯾﻦ ﮔﺴﻞ است ﮐﻪ زﻣﯿﻦﻟﺮزههای تارﯾﺨﯽ ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﯽ بیشتر از 7 را درکارنامه خود دارد. در این پژوهش ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از رواﺑﻂ ﺗﺠﺮﺑﯽ موجود، زﻣﯿﻦﻟﺮزههای تاریخی، مطالعات ﻟﺮزهﺧﯿﺰی و ﻫﻨﺪﺳﻪ ﮔﺴﻞ شمال تبریز، ﯾﮏ ...
بیشتر
رخداد زﻣﯿﻦﻟﺮزههای تاریخی و دستگاهی در ﻧﺰدﯾﮑﯽ ﮔﺴﻞ شمال تبریز ﺷﺎﻫﺪی ﺑﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻟﺮزهﺧﯿﺰی اﯾﻦ ﮔﺴﻞ است ﮐﻪ زﻣﯿﻦﻟﺮزههای تارﯾﺨﯽ ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﯽ بیشتر از 7 را درکارنامه خود دارد. در این پژوهش ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از رواﺑﻂ ﺗﺠﺮﺑﯽ موجود، زﻣﯿﻦﻟﺮزههای تاریخی، مطالعات ﻟﺮزهﺧﯿﺰی و ﻫﻨﺪﺳﻪ ﮔﺴﻞ شمال تبریز، ﯾﮏ ﺳﻨﺎرﯾﻮی ﻟﺮزهای ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﯽ 7/7 ﺗﻌﺮﯾﻒ شد. ﺑﺎ اﻧﺠﺎم ﺷﺒﯿﻪسازی ﺑﻪ روش «ﺷﺒﯿﻪسازی ﮐﺎﺗﻮرهای چشمه گسل محدود ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ بسامد ﮔﻮﺷﻪ دﯾﻨﺎﻣﯿﮏ» ﻣﺸﺎﻫﺪه شد ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺧﻮﺑﯽ میان ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﺑﯿﺸﯿﻨﻪ ﺷﺘﺎب ﺑﺮآورد شده و اﻟﮕﻮی رواﺑﻂ ﮐﺎﻫﯿﺪﮔﯽ وجود دارد. ﻧﻘﺸﻪ ﻟﺮزش ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﻧﺸﺎن ﻣﯽدهد ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ جنبش نیرومند زﻣﯿﻦ در ﻧﻮاﺣﯽ شمال باختر، شمال و شمال خاور شهر تبریز در امتداد مشابه با آزیموت گسل دیده میشود. همچنین بیشینه شتاب حاصل از شبیهسازی با بیشینه شتاب حاصل از روابط کاهندگی تقریباً یکسان است.
کرامت نژادافضلی؛ راضیه لک؛ منوچهر قرشی
چکیده
گلفشان یک پدیده طبیعی و دیدنی است که معمولاً بهصورت یک عارضه گنبدیشکل و در برخی مواقع بهصورت حوضچهای یافت میشود. گلفشانها مخلوطی از آب، گل و گاز هستند. این لندفرمها در بیشتر نقاط دنیا بهویژه در کمربند آلپ و هیمالیا و در ایران بیشتر در جلگههای ساحلی دریای خزر و دریای عمان دیده میشوند. گلفشانها به عنوان ...
بیشتر
گلفشان یک پدیده طبیعی و دیدنی است که معمولاً بهصورت یک عارضه گنبدیشکل و در برخی مواقع بهصورت حوضچهای یافت میشود. گلفشانها مخلوطی از آب، گل و گاز هستند. این لندفرمها در بیشتر نقاط دنیا بهویژه در کمربند آلپ و هیمالیا و در ایران بیشتر در جلگههای ساحلی دریای خزر و دریای عمان دیده میشوند. گلفشانها به عنوان شاخص میدانهای گازی و نفتی شناخته شدهاند و از آنها برای پیشبینی وجود میدانهای نفتی و گازی در اعماق زمین استفاده میشود. گلفشان ناپگ به عنوان بزرگترین و پویاترین گلفشان ایران در سواحل شمالی دریای عمان، قرار دارد و بر جاذبههای طبیعی سواحل جنوبی کشورمان افزوده است. این گلفشان تپهای مخروطی به ارتفاع 39 متر از سطح زمین و چندین دهانه فعال و غیر فعال در حال فعالیت دارد. خروج و فوران گل با دبی متفاوت معمولاً میان 3 تا 5 دقیقه بهصورت متناوب تکرار شده و از بخش باختری مخروط که دیواره آن فرو ریخته است؛ به سوی زمینهای پیرامون جریان مییابد. در این پژوهش از گلفشان مورد مطالعه یک نمونه رسوب برداشت و پس از آمادهسازی و تهیه پودر، نمونه توسط دستگاه ICP-OES تجزیه شیمیایی شد. همچنین اندازه ذرات رسوب نیز تعیین و دادهها در نرمافزار SPSS پردازش شد. بررسی رسوبات بیرون آمده از گلفشان نشان میدهد که ذرات تشکیلدهنده آن در ابعاد رس و سیلت هستند. عنصر آلومینیم دارای میانگین 89/8 درصد و آهن دارای میانگین 4/4 درصد است. فراوانی این دو عنصر به دلیل غنی بودن رسوبات گلفشان از رسهاست. روند تکاملی گلفشان ناپگ در سه مرحله مختلف انفجاری (Explosive) خروج سریع با دبی زیاد (Effusive) و خروج آرام و تدریجی مواد با گرانروی بالا (Extrusive) مورد بررسی قرار گرفت.
رامین صادقی؛ عبدالله سعیدی؛ مهران آرین؛ منوچهر قرشی
چکیده
در این پژوهش، تفکیک فازهای تنش دیرین در منطقه خلخال با استفاده از تحلیل تنش دیرین بر پایه مطالعه داده لغزش گسلی ناهمگن و خطوارههای لغزشی مربوطه صورت گرفته است. این دادهها از واحدهایسنگی ژوراسیک، کرتاسه و ائوسن برداشت شده است. برای تعیین سوی لغزش، از شاخصهایی چون جدایش چینهای شاخصهای ریختشناسی سطح گسل، شکستگیهای مزدوج، ...
بیشتر
در این پژوهش، تفکیک فازهای تنش دیرین در منطقه خلخال با استفاده از تحلیل تنش دیرین بر پایه مطالعه داده لغزش گسلی ناهمگن و خطوارههای لغزشی مربوطه صورت گرفته است. این دادهها از واحدهایسنگی ژوراسیک، کرتاسه و ائوسن برداشت شده است. برای تعیین سوی لغزش، از شاخصهایی چون جدایش چینهای شاخصهای ریختشناسی سطح گسل، شکستگیهای مزدوج، شکافهای کششی استفاده شده است. دادههای صحرایی به کمک روش تحلیل برگشتی بررسی و مورد تفکیک قرار گرفت و مشخص شد که رژیم تنش امتدادلغز رژیم چیره در منطقه است. با انجام تفکیک فازهای تنش و مقایسه نتایج آن با دادههای صحرایی و لرزهای مشخص شد که رژیم تنشی سوم با محور 14دƒ2"> قائم و محور کشش شمال خاوری- جنوب باختری با دادههای لرزهای انطباق دارند و مربوط به فاز تنشی جدید حاکم در منطقه است. رژیمهای تنشی اول و دوم با راستای شمال باختر- جنوب خاور و شمالی- جنوبی مربوط به تنش دیرینه است. بررسیها مختلف شامل تحلیل نمودار گلسرخی برای گسلهای برداشت شده در هر محدوده و تحلیل آرایش ساختارهای موجود در منطقه، نشان میدهد عملکرد گسلهای منطقه بیشتر بهصورت امتدادلغز و امتدادلغز با مؤلفه عادی و شکل میدان تنش فازهای تفکیک شده در منطقه دوکیشکل است.
زهرا تشکری؛ منوچهر قرشی؛ محسن پورکرمانی
چکیده
حوضه کپهداغ با توجه به شباهتهای ساختاری و رسوبی با پهنه زاگرس، مورد توجه زمینشناسان قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از شواهد سنجش از دور، مطالعات صحرایی، تغییرات چینهشناسی و فعالیتهای زمین لرزهای، سامانه گسل اصلی جوزک- قتلیش معرفی میشود. مطالعات نشان میدهد از دیدگاه لرزهخیزی، زمینلرزههای اوت 943 میلادی ...
بیشتر
حوضه کپهداغ با توجه به شباهتهای ساختاری و رسوبی با پهنه زاگرس، مورد توجه زمینشناسان قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از شواهد سنجش از دور، مطالعات صحرایی، تغییرات چینهشناسی و فعالیتهای زمین لرزهای، سامانه گسل اصلی جوزک- قتلیش معرفی میشود. مطالعات نشان میدهد از دیدگاه لرزهخیزی، زمینلرزههای اوت 943 میلادی با بزرگای 6/7 و 14 فوریه 1976 با بزرگای 3/4 از مهمترین زمینلرزههایی هستند که روی این سامانه گسلی ثبت شدهاند. از دیدگاه چینهشناسی تغییر سازند شوریجه به سازند زرد از خاور به باختر گسل جوزک- قتلیش روشنترین تغییر سازندی در خاور و باختر گسل یاد شده است. نقشههای تغییر ستبرای سازند شوریجه نیز نشان داد ستبرای این سازند در نزدیکی گسل جوزک- قتلیش از خاور به باختر به صفر میرسد و در امتداد آن ستبرای سازند زرد از باختر گسل یاد شده به سوی باختر حوضه به تدریج افزایش پیدا میکند. از شواهد کارکرد چپبر این گسل وجود آبراهههای منحرف و جابهجا شده در بخش جنوبی این گسل است. آبراههها در جنوب آشخانه که از کوههای یمنداغ سرچشمه میگیرد در میانه راه در پهنه گسلی مورد بحث به سوی باختر منحرف میشوند و برخی از آنها جابهجایی حدود 60 تا 130 متر را نشان میدهند. در بخش شمالی در میان مخزن سد شیریندره جابهجایی محور ناودیسی که مخزن سد در آن قرار میگیرد در واحدهای ماسهسنگی آیتامیر بهصورت چپبر دیده میشود. در سوی شمال خاور، جابهجایی محور ناودیسهای امیرآباد، تاقدیس میانسو و حتی ناودیس گیفان میتواند از شواهد کارکرد چپبرگسل جوزک-قتلیش در منطقه باشد. این گسل با روند شمال خاور- جنوب باختر و کارکرد چپبر و تأثیرات آن بر زمینساخت محدوده میتواند به عنوان مرز میان کپهداغ خاوری و باختری مورد توجه قرار گیرد و همچنین با توجه به تغییر ستبرا و رخساره سازندها (مانند سازند زرد و شوریجه به عنوان سنگ پوش مخازن) میتواند کلیدی برای دریافت مخازن نفتی حوضه کپهداغ باشد.
کرامت نژادافضلی؛ سیاوش شایان؛ راضیه لک؛ مجتبی یمانی؛ منوچهر قرشی
چکیده
گلفشان یک پدیده طبیعی و دیدنی است که معمولاً بهصورت یک عارضه گنبدی شکل و در برخی مواقع بهصورت حوضچهای یافت میشوند. این گلفشانها مخلوطی از آب، گل و گاز هستند. این گلفشانها در بیشتر نقاط دنیا به ویژه در کمربند آلپ و هیمالیا دیده میشوند؛ در ایران بیشتر در جلگههای ساحلی دریای خزر و دریای عمان دیده میشوند. گلفشانها ...
بیشتر
گلفشان یک پدیده طبیعی و دیدنی است که معمولاً بهصورت یک عارضه گنبدی شکل و در برخی مواقع بهصورت حوضچهای یافت میشوند. این گلفشانها مخلوطی از آب، گل و گاز هستند. این گلفشانها در بیشتر نقاط دنیا به ویژه در کمربند آلپ و هیمالیا دیده میشوند؛ در ایران بیشتر در جلگههای ساحلی دریای خزر و دریای عمان دیده میشوند. گلفشانها به عنوان شاخص میدانهای گازی و نفتی شناخته شدهاند و از آنها برای پیشبینی وجود میدانهای نفتی و گازی در ژرفای زمین استفاده میشود. پیش از این پژوهش، در استان هرمزگان یک یا دو گلفشان در محدوده میان جاسک و میناب شناسایی شده بود. در عملیات صحرایی که به مدت یک ماه صورت گرفت، 15 گلفشان با توزیع خوشهای در یک سایت برای اولین بار در کشور شناسایی شد. از هر گلفشان یک نمونه رسوب برداشت شد که پس از آمادهسازی و تهیه پودر، نمونهها توسط دستگاه ICP-OES مورد تجزیه شیمیایی قرار گرفتند. همچنین اندازه ذرات رسوب نیز تعیین شد. پردازش دادهها در نرمافزار SPSS صورت گرفت. پس از تعیین ضرایب همبستگی، تجزیه خوشهای، فاکتور تجزیه و تعیین ارتباط میان فاکتورهای مختلف از راه رسم اسکاتر پلات مشخص شد که عناصر آهن، آلومینیم، نیکل، وانادیم، اسکاندیم، تیتان، کروم، روی، مس، منگنز، سدیم، پتاسیم، لیتیم و بریلیم دارای منشأ زمینی (ژئوژنیک) یا قارهای هستند و عناصر کلسیم، منیزیم و استرانسیم بیشتر منشأ دریایی یا درون حوضهای و بیوژنیک دارند.
مهسا شایانفر؛ منوچهر قرشی؛ سیدجواد احمدی؛ عبدالله سعیدی؛ علیرضا شهیدی
چکیده
وجود یک حوضه رسوبی با ستبرای زیادی از رسوبات نئوژن (سازند سرخ زیرین) در منطقه انارک- تلمسی در ایران مرکزی که پیسنگ آن دگرگونیهایی با سن پیرامون پرکامبرین است، نرخ بالای فرایندهای فرسایشی در این حوضه و از همه مهمتر ضرورت ایمن بودن این محدوده با توجه به کاربری آن، نیاز به شناسایی الگوی ساختاری این محدوده و تحلیل خطرپذیری آن از دیدگاه ...
بیشتر
وجود یک حوضه رسوبی با ستبرای زیادی از رسوبات نئوژن (سازند سرخ زیرین) در منطقه انارک- تلمسی در ایران مرکزی که پیسنگ آن دگرگونیهایی با سن پیرامون پرکامبرین است، نرخ بالای فرایندهای فرسایشی در این حوضه و از همه مهمتر ضرورت ایمن بودن این محدوده با توجه به کاربری آن، نیاز به شناسایی الگوی ساختاری این محدوده و تحلیل خطرپذیری آن از دیدگاه زمینساخت فعال و لرزهزمینساخت را مطرح ساخته است. در این راستا با استفاده از برداشتهای صحرایی، بررسی تصاویر ماهوارهای و ارزیابی شکلهای فرسایشی در راستای مرتفع ساختن این نیاز گام برداشته شد. با توجه به شواهدی از جمله نبود سازندهای قم و سرخ بالایی در این حوضه پالئوژن، نبود شاهدی برای وجود گسلش در آن و بیلرزه بودن این حوضه تا شعاع 86 کیلومتری مرکز آن طبق مطالعات لرزه زمینساخت، میتوان چنین نتیجه گرفت که در این حوضه تلفیق یک سامانه فرایش و فرسایش پلکانی حاکم بوده و این امر سبب ایجاد شکل پرتگاه مانند آن و نبود رسوبات جوانتر شده است.
نیره صبور؛ محمدرضا قاسمی؛ معصومه اسکندری؛ علی نظری فهندری؛ منوچهر قرشی؛ فریدون سیناییان
چکیده
گسلههای لرزهزا بسته به رسیدگی ساختاری (structural maturity) خود ممکن است در یک تکه و یا تکههای چندگانه گسیخته شوند، همچنین میتوانند لغزشهای متفاوتی را بر روی آن تکهها از خود نشان دهند. گسلههای رسیده به گونه گسیختگیهای دراز با دامنه لغزش کم و گسلههای نارس به گونه گسیختگیهای کوتاهتر اما پرانرژیتر میشکنند. از سوی دیگر گسلههای ...
بیشتر
گسلههای لرزهزا بسته به رسیدگی ساختاری (structural maturity) خود ممکن است در یک تکه و یا تکههای چندگانه گسیخته شوند، همچنین میتوانند لغزشهای متفاوتی را بر روی آن تکهها از خود نشان دهند. گسلههای رسیده به گونه گسیختگیهای دراز با دامنه لغزش کم و گسلههای نارس به گونه گسیختگیهای کوتاهتر اما پرانرژیتر میشکنند. از سوی دیگر گسلههای رسیده در تکرار فعالیت لرزهخیزی خود به صورت خوشهای رفتار میکنند در حالیکه این پدیده را در گسلههای نارس نمیتوان یافت. همچنین جنبش زمین حاصل از فعالیت گسلهای نارس، شدیدتر از جنبش مربوط به گسلهای رسیده است. در این پژوهش ما به ارزیابی رسیدگی برخی گسلههای مهم گستره خاور ایران بر اساس تکهبندی، درازای گسیختگی، میزان جابهجایی بر روی گسله و الگوی تکرار رویداد زمینلرزه بر روی گسلهها پرداختیم. طیف پاسخ جنبش زمینلرزههای بزرگی که بر روی این گسلهها روی دادهاند و در میدان نزدیک ثبت شدهاند، مورد تحلیل قرار گرفت. زمینلرزهها با سازوکارهای گوناگون و با بزرگایی در محدوده 1/7<Mw<7/5 انتخاب شدند و طیف پاسخهای به دست آمده از آنها با طیفهای استخراج شده از رابطه تجربی بور و همکاران، به عنوان مبنا، مقایسه شد. به باور ما بررسی این فراسنج (factor) میتواند به شناسایی بهتر توان جنبشی این گسلهها کمک کند و گنجاندن آن در روابط کاهندگی باعث افزایش سطح دقت در ارزیابی خطر زمینلرزه شود. در پایان، با توجه به رسیدگی ساختاری گسلههای خاور ایران، تلاش شد تا الگویی برای فرگشت (evolution) فعالیت لرزهخیزی در میان گسلههای آن گستره ارائه شود.
محمد ناظمی؛ منوچهر قرشی؛ محمدرضا قاسمی؛ مهران آرین
چکیده
مطالعه ویژگیهای زمینریختی بادزنهای آبرفتی در پهلوهای باختری و خاوری کوهستان شتری واقع در خاور طبس دو دسته مختلف از این بادزنها را آشکار میسازد. دسته اول از این بادزنها کهنتر و دارای گسترش بیشتری هستند و رأس آنها در پای کوهستان شتری و پایشان تا بخشهای میانی دشت هم میرسد. این بادزنها که در حال حاضر رسوبگذاری مجرای ...
بیشتر
مطالعه ویژگیهای زمینریختی بادزنهای آبرفتی در پهلوهای باختری و خاوری کوهستان شتری واقع در خاور طبس دو دسته مختلف از این بادزنها را آشکار میسازد. دسته اول از این بادزنها کهنتر و دارای گسترش بیشتری هستند و رأس آنها در پای کوهستان شتری و پایشان تا بخشهای میانی دشت هم میرسد. این بادزنها که در حال حاضر رسوبگذاری مجرای اصلی بر روی آنها انجام نمیشود، اغلب شامل رسوبات آبرفتی کهن با پوشش نازکی از رسوبات آبرفتی جوانتر هستند. دسته دوم که بهصورت یک بادزن جوان و پویا میباشند در انتهای بادزنهای دسته اول و یا در پای کوهستان شتری- در بخشهای جنوبی - قرارگرفتهاند. میتوان گفت در مورد دسته اول فرایند رسوبگذاری پویا و جدید توسط مجرای اصلی ایجادکننده بادزن به بخشهای پایینتر و پای بادزن منتقل شده است ولی در مورد دسته دوم این عمل در رأس بادزن و بر روی رسوبات کهنتر انجام میشود. بهعبارتدیگر دسته اول بادزنها شامل دو بخش آشکار کهن و پویا(نوین) است ولی دسته دوم همگی بادزنهای جدید و پویا هستند. مطالعه انجامشده نشان میدهد که الگوی زمینریختی دو نوع بادزن یادشده ارتباط آشکاری با موقعیت و سازوکار گسلهای جنبا و نیز سطوح زمینریختی موجود در دشت طبس و دامنههای خاوری کوهستان شتری داشته است و بهعبارتدیگر با سازوکار فرگشت ساختاری این کوهستان مرتبط است. الگوی یادشده به گونهای است که هر جا گسل جنبای زمینلرزه ویرانگر سال 1357 طبس در مرز کوه و دشت قرار دارد و در راستای آن کوهستان شتری فراخاست مینماید، بادزنهای جوان نوع دوم و هر جا که گسل یادشده در اثر پیشرفت پیشانی جنبش های ساختاری در بخشهای میانی دشت قرارگرفته است و در راستای آن بخش کهن بادزن و کوهستان باهم در حال فراخاست هستند، بادزنهای نوع اول-با دو بخش مجزا- تشکیل یافته است. این فراخاست بهصورت گسلش و چینخوردگی پویا همراه با لغزشهای بینلایهای در حال انجام است. پیشرفت پیشانی جنبشهای ساختاری در طی فرگشت زمینشناختی کوهستان شتری سبب ایجاد چهار سطح زمینریختی متفاوت همراه با سه نسل از بادزنهای آبرفتی مختلف شده است. بدین ترتیب بامطالعه الگوی زمینریختی بادزنهای آبرفتی میتوان دادههای پر ارزشی را در مورد موقعیت گسلهای جنبای کواترنری در دشتهای آبرفتی بهدست آورد. بهطوری که این الگو وجود یک گسل جنبا در نزدیکی شهر بشرویه -خاور کوهستان شتری- را نشان میدهد. اگر چه از این گسل هیچ زمینلرزه مهمی تاکنون گزارش نشده ولی شواهد ریختزمینساختی نشان از پویایی آن داشته و از این رو، رخداد زمینلرزههای بزرگ در آینده در اثر جنبش آن دور از انتظار نیست .
جهانبخش احسانی؛ مهران آرین؛ منوچهر قرشی
چکیده
در این مقاله به بررسی زمینساخت فعال نسبی حوضه آبریز جراحی- هندیجان بر پایه شاخصهای زمینریختی پرداخته شده است. این شاخصها عبارتند از: شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs) و پیچ و خم پیشانی کوه (Smf). نتایج بررسی این ویژگیها با هم بهعنوان شاخص ...
بیشتر
در این مقاله به بررسی زمینساخت فعال نسبی حوضه آبریز جراحی- هندیجان بر پایه شاخصهای زمینریختی پرداخته شده است. این شاخصها عبارتند از: شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs) و پیچ و خم پیشانی کوه (Smf). نتایج بررسی این ویژگیها با هم بهعنوان شاخص زمینساخت فعال نسبی (Iat) محاسبه و به چهار رده که شامل مناطق خیلی فعال تا مناطق با فعالیت کم است، تقسیمبندی شد. ناحیه مورد مطالعه در کمربند کوهزایی زاگرس (مرتفع، میانی و پست) در جنوب باختر ایران است که یک مکان مناسب برای بررسی زمینساخت فعال نسبی است. بررسیهای اخیر نشان میدهد که نوزمینساخت نقش مهمی در تکامل زمینریختی این بخش از زاگرس دارد. شواهد زمینریختی، بالاآمدگی مختلفی را در گذشته زمینشناسی ناحیه نشان میدهند. ردههای بالای Iat (فعالیت کم زمینساختی) بیشتر در جنوب باختر حوضه آبریز جراحی- هندیجان به دست آمد، در حالی که بقیه ناحیه دارای ردههای متوسط تا بالای فعالیت است. زیرحوضههای باغ ملک و تخت دراز، بیشترین میزان زمینساخت فعال نسبی را نشان میدهد. توزیع این شاخص نواحی مربوط به فعالیت گسلهای مختلف و نرخهای نسبی زمینساخت فعال را مشخص میسازد. نزدیک به 40 درصد از مساحت کل ناحیه مورد مطالعه در ردههای یک و دو، یعنی با فعالیت خیلی بالا و بالا، قرار دارد و 37 درصددر رده 4 ،یعنی با فعالیت زمینساختی پایین قرار دارد. محیطهای با نرخهای بالاتر فعالیت، شاخص Iat کوچکتری دارند.
معصومه حاجمنوچهری؛ مهران آرین؛ منوچهر قرشی؛ علی سلگی؛ علی سربی
چکیده
شاخص زمینریختشناسی زمینساخت فعال، ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخص بهوسیله نرمافزارهای Arc GIS و سنجشاز دور (به عنوان ابزار شناسایی) در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی کمی روی فعالیت ...
بیشتر
شاخص زمینریختشناسی زمینساخت فعال، ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخص بهوسیله نرمافزارهای Arc GIS و سنجشاز دور (به عنوان ابزار شناسایی) در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی کمی روی فعالیت زمینساختی آن با استفاده از این روش صورت گرفته است، میتواند روش نو و مفیدی باشد. بر پایه مقادیر شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs) و پیچ و خم پیشانی کوه (Smf)، شاخصی به نام Iat (Indexofrelativeactivetectonics؛ زمینساخت فعال نسبی) حاصل شد که ترکیبی از شاخصهای بالاست و خود به چهار رده تقسیم میشود. مقادیر به دست آمده برای شاخص Iat در منطقه مورد بررسی نشاندهنده پهنهای با فعالیت زمینساختی پایین (رده 4) در زیرحوضههای 4 و 6 و پهنهای با فعالیت زمینساختی متوسط (رده 3) در زیرحوضههای 1، 2، 7، 9، 10، 11، 12، 14، 15 و 19 و پهنهای با فعالیت زمینساختی بالا (رده 2) در زیرحوضههای 3، 5، 8، 13، 16، 17و 18 است. الگوی تقارن توپوگرافی عرضی (T) نیز برای ناحیه مورد بررسی محاسبه و نتیجه آن به شکل نقشهای از بردارهای T تهیه شد. با مقایسه مقادیر این شاخص با نقشه ردهبندی زمینساخت فعال نسبی، تطبیق نواحی رده بالا با پهنههای دارای مقادیر بالای عدم تقارن تأیید شد.
شاخص زمینریختشناسی زمینساخت فعال، ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخص بهوسیله نرمافزارهای Arc GIS و سنجشاز دور (به عنوان ابزار شناسایی) در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی کمی روی فعالیت زمینساختی آن با استفاده از این روش صورت گرفته است، میتواند روش نو و مفیدی باشد. بر پایه مقادیر شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs) و پیچ و خم پیشانی کوه (Smf)، شاخصی به نام Iat (Indexofrelativeactivetectonics؛ زمینساخت فعال نسبی) حاصل شد که ترکیبی از شاخصهای بالاست و خود به چهار رده تقسیم میشود. مقادیر به دست آمده برای شاخص Iat در منطقه مورد بررسی نشاندهنده پهنهای با فعالیت زمینساختی پایین (رده 4) در زیرحوضههای 4 و 6 و پهنهای با فعالیت زمینساختی متوسط (رده 3) در زیرحوضههای 1، 2، 7، 9، 10، 11، 12، 14، 15 و 19 و پهنهای با فعالیت زمینساختی بالا (رده 2) در زیرحوضههای 3، 5، 8، 13، 16، 17و 18 است. الگوی تقارن توپوگرافی عرضی (T) نیز برای ناحیه مورد بررسی محاسبه و نتیجه آن به شکل نقشهای از بردارهای T تهیه شد. با مقایسه مقادیر این شاخص با نقشه ردهبندی زمینساخت فعال نسبی، تطبیق نواحی رده بالا با پهنههای دارای مقادیر بالای عدم تقارن تأیید شد.
نوشین بقاء؛ منوچهر قرشی؛ مهران آرین؛ محسن پورکرمانی؛ علی سلگی
چکیده
گسترش ساختاری تحت تأثیر فعالیتهای زمینساخت جنبا به دگرشکلی عارضههای زمینریختی میانجامد. پهنه گسلی مشا- شمال تهران در لبه جنوبی البرز مرکزی شامل ساختارهای زمینساختی شاخصی است. در این راستا مطالعه بر روی نشانههای ریختزمینساختی، روش مناسبی در ارزیابی فعالیتهای زمینساخت نسبی ناحیه است. در این پژوهش 6 شاخص ریختسنجی ...
بیشتر
گسترش ساختاری تحت تأثیر فعالیتهای زمینساخت جنبا به دگرشکلی عارضههای زمینریختی میانجامد. پهنه گسلی مشا- شمال تهران در لبه جنوبی البرز مرکزی شامل ساختارهای زمینساختی شاخصی است. در این راستا مطالعه بر روی نشانههای ریختزمینساختی، روش مناسبی در ارزیابی فعالیتهای زمینساخت نسبی ناحیه است. در این پژوهش 6 شاخص ریختسنجی مهم در نظر گرفته شده است که عبارتند از: شاخص طول - شیب آبراهه(SL) ، انتگرال فرازسنجی (Hi)، عدم تقارن حوضه زهکشی(Af) ، شکل حوضه زهکشی (Bs)، نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن(Vf) و پیچوخم پیشانی کوه (Smf). محاسبه و ارزیابی این شاخصها 3 رده از فعالیت زمینساخت نسبی ناحیه را از فعالیت کم تا زیاد مشخص میکند. بر این پایه، بیشتر حوضههای زهکشی که رده بالا از این فعالیت را نشان میدهند، با گسلهای اصلی لبه جنوبی البرز مرکزی منطبق هستند.
ساره بحیرایی؛ مهران آرین؛ منوچهر قرشی؛ علی سلگی
چکیده
گسل مشا مهمترین ساختار گسلی در جنوب البرز مرکزی است. با توجه به فعال بودن این گسل و تأیید شواهد ریختشناختی و زمینلرزههای بزرگ تاریخی رخ داده بر اثر فعالیت آن و همچنین نزدیکی به کلان شهر تهران، مطالعه آن اهمیت بالایی دارد. بنابراین به عنوان یک متغیر، ارزیابی توان لرزهای گسل مشا ما را در مطالعه لرزهزایی منطقه کمک میکند. ...
بیشتر
گسل مشا مهمترین ساختار گسلی در جنوب البرز مرکزی است. با توجه به فعال بودن این گسل و تأیید شواهد ریختشناختی و زمینلرزههای بزرگ تاریخی رخ داده بر اثر فعالیت آن و همچنین نزدیکی به کلان شهر تهران، مطالعه آن اهمیت بالایی دارد. بنابراین به عنوان یک متغیر، ارزیابی توان لرزهای گسل مشا ما را در مطالعه لرزهزایی منطقه کمک میکند. در این نوشتار از الگوی Lee et al. (1997)برای ارزیابی توان حرکتی گسل مشا استفاده شده است. این الگوی نظری مبتنی بر روابط میان ویژگیهای هندسی گسلها و میدان تنش زمینساختی ناحیهای است. برای استفاده از معادلات این الگو، دادههای ساختاری با هدف دستیابی به موقعیت محورهای اصلی تنش در زمان اعمال تنش در گستره وسیعی از گسل مشا گردآوری شد که شامل 13 ایستگاه هستند. سپس با استفاده از روش وارونسازی، تنش اصلی بیشینه گسل مشا و هر مقطع بهطور جداگانه بهدست آمد و در معادلات جاگذاری شد.
حسن علیزاده؛ مهران آرین؛ محمد لطفی؛ منوچهر قرشی؛ منصور قربانی
چکیده
منطقه مورد مطالعه در کمربند دهج – ساردوییه که جزیی از کمان ماگمایی ارومیه – دختر بوده و کانسارهای پورفیری زیادی را در خود جای داده، واقع شده است. این منطقه بر روی پهنه برشی راستگردی که توسط گسلهای رفسنجان در شمال وگسل شهر بابک در جنوب محصور شده، قرار دارد. در این نوشتار ارتباط مکانی 16 کانسار مس پورفیری منطقه با شکستگیها ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در کمربند دهج – ساردوییه که جزیی از کمان ماگمایی ارومیه – دختر بوده و کانسارهای پورفیری زیادی را در خود جای داده، واقع شده است. این منطقه بر روی پهنه برشی راستگردی که توسط گسلهای رفسنجان در شمال وگسل شهر بابک در جنوب محصور شده، قرار دارد. در این نوشتار ارتباط مکانی 16 کانسار مس پورفیری منطقه با شکستگیها وگسلهای منطقه مورد بررسی قرار گرفت و ارتباط نزدیکی بین ضریب خطوارگی و موقعیت کانسارهای مس پورفیری در منطقه دیده شد. در این پژوهش مشخص شد که ضریب جهت خطوارهها (d/D) همبستگی بیشتری با کانسارهای مس پورفیری دارد. از این مطالعه برای اکتشاف مقدماتی کانسارهای مس پورفیری با استفاده از بررسی هندسه و سازوکار گسلها و شکستگیها میتوان استفاده کرد.
سعیده علیمردان؛ شهریار سلیمانی آزاد؛ منوچهر قرشی؛ محمدرضا قاسمی؛ بهنام اویسی؛ احمد حاتمی
چکیده
به دلیل رشد جمعیت شهرنشین کشور در چند دهه اخیر و لزوم تمرکززدایی از شهرهای دارای امکانات محدود و نیز افزایش حاشیهنشینی در اطراف کلانشهرها تدوین یک طرح نوین برای ایجاد شهرهای جدید در اطراف اینگونه شهرها مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهمترین معیارها برای ایجاد این گونه مراکز جمعیتی جدید را میتوان بررسی توان لرزهخیزی آنها ...
بیشتر
به دلیل رشد جمعیت شهرنشین کشور در چند دهه اخیر و لزوم تمرکززدایی از شهرهای دارای امکانات محدود و نیز افزایش حاشیهنشینی در اطراف کلانشهرها تدوین یک طرح نوین برای ایجاد شهرهای جدید در اطراف اینگونه شهرها مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهمترین معیارها برای ایجاد این گونه مراکز جمعیتی جدید را میتوان بررسی توان لرزهخیزی آنها برشمرد. شهر جدید هشتگرد در دامنههای جنوبی البرز مرکزی (واقع در 65 کیلومتری شمال باختر تهران) و بر روی نهشتههای فرایشیافته پلایو-کواترنری در حال بنا شدن است. مؤلفه شاقولی جنبشهای زمینساختی در این گستره سبب شکلگیری اختلاف ارتفاعی به میزان حدود 300 متر در میان بلندیهای هشتگرد و دشت جنوبی آن شده است. با توجه به قرارگیری این شهر برروی نهشتههای آبرفتی یادشده و نبود شناخت از گسلههای جنبا در این گستره، برآن شدیم تا با بررسی تصاویر ماهوارهای، عکسهای هوایی، مدل رقومی زمین و برداشتهای میدانی ریختزمینساختی به مطالعه زمینساخت جنبا و گسلش جوان این منطقه رو به رشد بپردازیم. در پژوهش حاضر، پهنههای گسلی جنبا با روند شمال باختر- جنوب خاور شناسایی شده است که در وضعیت جنبششناختی حاکم بر این گستره، دارای جنبشهای کجلغز (راندگی به همراه مولفه راستالغز چپبر) هستند. راستای تنش شمال-شمال خاور نسبت به روند ساختاری یادشده مایل بوده و از این رو یک رژیم ترافشارشی را آشکار میسازد. شناسایی گسلههای جوان یادشده میتواند از اهمیت ویژهای در مطالعات برآورد خطر زمینلرزه برای این شهر جدید برخوردار باشد.
امیر شفیعی بافتی؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین؛ منوچهر قرشی
چکیده
رودخانهها به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای شناسایی حرکات فرایشی یک منطقه شناخته میشوند. رشتهکوه داوران حد فاصل شهرهای زرند و رفسنجان، از سوی شمال محدود به گسل جرجافک است. این گسل با طول 160 کیلومتر به دو صورت قابل ردیابی است، در نیمه شمال باختر با طولی نزدیک به 100 کیلومتر مرز میان کوه و دشت را میسازد و در 60 کیلومتر جنوب خاور بهصورت ...
بیشتر
رودخانهها به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای شناسایی حرکات فرایشی یک منطقه شناخته میشوند. رشتهکوه داوران حد فاصل شهرهای زرند و رفسنجان، از سوی شمال محدود به گسل جرجافک است. این گسل با طول 160 کیلومتر به دو صورت قابل ردیابی است، در نیمه شمال باختر با طولی نزدیک به 100 کیلومتر مرز میان کوه و دشت را میسازد و در 60 کیلومتر جنوب خاور بهصورت درون کوهستانی در میآید. در نیمه شمال باختر، راندگی واحدهای سنگی پیش از نئوژن به روی واحدهای نئوژن- کواترنر نشان از فعالیتهای جوان این گسل دارد، در صورتی که هیچگونه اثری از فعالیت لرزهای روی این گسل ثبت نشده است. به منظور بررسی حرکات فرایشی این گسل، مطالعات ریختزمینساختی رودخانههای جاری در این رشتهکوه و منتهی به گسل جرجافک انجام شد. برپایه این مطالعات، مقادیر پیچوخم رودخانه برای 21 رودخانه محاسبه و مقدار میانگین 11/1 برای آنها بهدست آمد که حرکات فرایشی با نرخ کم را برای این گسل بهدست می دهد. میانگین شاخص شیب رودخانه، برابر 5/165 برای 15 رودخانه اصلی این رشتهکوه بهدست آمد که نرخ فرایش کم را برای این گسل تأیید میکند. مقادیر شاخص v برای 7 رودخانه مقادیر کمتر از 1 را نشان داده که ناشی از حرکات فرایشی است. با تهیه مقاطع طولی 7 رودخانه یادشده، کوژی نیمرخهای یادشده به همراه اثرات دندانهای ناشی از تغییرات سنگشناسی سنگ بستر آشکار شد. بهگونهای که بالاترین کوژی وابسته به رودخانه شماره 5 است که در میانه نیمه شمالی گسل قرار دارد. از این مطالعات مشخص شد که مقادیر فعالیت فرایشی در پایانههای این نیمه، فعالیتی با نرخ کم و در بخش میانی آن و در نزدیکی روستای حصن مقدار بیشتر و تا حد متوسط دارد.
محمد فروتن؛ حمید نظری؛ برتراند میر؛ میشل سبریر؛ مرتضی فتاحی؛ کریستل لو دورتز؛ منوچهر قرشی؛ خالد حسامی؛ محمد رضا قاسمی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
سامانه گسلی دهشیر سازنده لبه باختری مجموعه گسلهای جنبای راستالغز راستبر شمالی- جنوبی در پهنه فلات مرکزی ایران و دربرگیرنده 6 پارهگسل بهگونهای خطی است که در گذر از پهنههای زمینساختی سنندج- سیرجان، کمان ماگمایی ارومیه- دختر و ایران مرکزی، سبب بریدگی و جا بهجایی راستبر سنگنهشتههای آتشفشانی ائوسن و بادزنهای آبرفتی کواترنری ...
بیشتر
سامانه گسلی دهشیر سازنده لبه باختری مجموعه گسلهای جنبای راستالغز راستبر شمالی- جنوبی در پهنه فلات مرکزی ایران و دربرگیرنده 6 پارهگسل بهگونهای خطی است که در گذر از پهنههای زمینساختی سنندج- سیرجان، کمان ماگمایی ارومیه- دختر و ایران مرکزی، سبب بریدگی و جا بهجایی راستبر سنگنهشتههای آتشفشانی ائوسن و بادزنهای آبرفتی کواترنری شده است. گواههای زمینریختشناختی نشان از جنبایی این سامانه گسلی در کواترنری پایانی دارد و بررسیهای پارینهلرزهشناختی گواهی بر جنبش لرزهای پارهگسل مروست در بازه زمانی پلیستوسن پایانی و هولوسن دارد. برای شناخت هرچه بیشتر پیشینه لرزهای این پارهگسل در بازه زمانی میانمدت (103 تا 105 سال) با توجه به ویژگیهای ریختزمینساختی و رسوبی- چینهای، 3 ساختگاه در فاصله 35 کیلومتری از یکدیگر در درازای پارهگسل مروست با هدف انجام بررسیهای پارینهلرزهشناختی برگزیده شده است. رخنمون برآمده از حفر ترانشهای عمود بر راستای گسل در جنوبیترین ساختگاه (هرابرجان)، پدیدارکننده شاخههای گسلی پرشیب با راستای °10±140N بههمراه خشلغزهایی با ریک نزدیک به افقی و سازوکار چیره راستالغز راستبر است. در ساختگاه شمال مروست نیز ترانشه حفرشده در گستره پارهگسل مروست دربرگیرنده نهشتههای آبرفتی و کوهرفتی پلیستوسن پایانی- هولوسن است که با انجام سنسنجی نهشتههای سست غنی از کوارتز به روش لومینسانس نوری (OSL) تا Ka 72 سنیابی شدهاند. بررسیهای پارینهلرزهشناختی در این ساختگاه نشان از ماندگاری گواههای بهجای مانده از جنبش شدید لرزهای همراه با گسیختگی سطحی برای بخشی از پارهگسل مروست دارد، به گونهای که همترازی زمانی میان زمینلرزههای پارینه با بزرگای 7Mw > ≈ بیانگر دستکم رخداد 7 زمینلرزه در گذر 43 هزار سال گذشته و با میانگین دوره بازگشت 150±3650 سال است. رخداد جوانترین زمینلرزه (Event I) با جا بهجایی راستبر میان 2 تا 4 متر و با درازای گسیختگی سطحی بیش از 40 کیلومتر روی پارهگسل مروست بر پایه سنسنجی به روش OSL به 2200~ سال پیش نسبت داده میشود. سن جوانترین رخداد لرزهای سازگار با نبود نشانههای ویرانی در سازه تاریخی مروست با پیشینه نزدیک به 1300 سال در فاصله کمتر از 10 کیلومتری خاور پارهگسل مروست است. الگوی جنبشی روی پارهگسل مروست را میتوان در خوشه زمانی و در 2بازه دگرشکلی 1) همراه با جنبش لرزهای و 2) به همراه جنبش لرزهای کم یا بیلرزه جای داد. با پنداشت پیوستگی چنین الگوی دگرشکلی تا چرخه لرزهای آتی، پارهگسل مروست امروزه در بازه همراه با جنبش لرزهای به سر میبرد که با لحاظ کمترین فاصله زمانی میان دو رخداد لرزهای پیاپی نزدیک به 2000 سال، تولید زمینلرزهای ویرانگر با بزرگای بیش از 7 در سنجه Mw در آینده نزدیک دور از انتظار نیست.
محسن رویتوند؛ عباس بحرودی؛ منوچهر قرشی؛ محمدرضا قاسمی؛ سید احمد آقاحسینی
چکیده
تودههای نمکی با سن الیگوسن در فلات گرمسار و ایوانکی، جنوب البرز مرکزی روی رسوبات کواترنری بیرونریزی داشته و یک نمکشار را شکل داده است. این نمکشار انگشت باز ابعاد 17×24 کیلومتر دارد که از نظر ابعاد یک نمکشار قارهای بیهمتا در جهان است. این لایه خمیری همچنین به عنوان یک سطح جداکننده روی سبکهای ساختمانی منطقه تأثیر گذار ...
بیشتر
تودههای نمکی با سن الیگوسن در فلات گرمسار و ایوانکی، جنوب البرز مرکزی روی رسوبات کواترنری بیرونریزی داشته و یک نمکشار را شکل داده است. این نمکشار انگشت باز ابعاد 17×24 کیلومتر دارد که از نظر ابعاد یک نمکشار قارهای بیهمتا در جهان است. این لایه خمیری همچنین به عنوان یک سطح جداکننده روی سبکهای ساختمانی منطقه تأثیر گذار بوده است. با وجود این، کارهای سامانمند کمی روی آن صورت گرفته است. به منظور بررسی سبکهای ساختمانی منطقه که تحت تأثیر لایه جداکننده خمیری هستند و نواحی کناری که تحت تأثیر سطح جداکننده اصطکاکی هستند، یک سری مدل ساخته شد که درون جعبه ماسه مقیاسبندی شده بودند. این مدلها پیشروی تغییر شکل نازک پوسته را روی دو سطح جداکننده خمیری و اصطکاکی که دو عضو پایانی از سطح جداکننده هستند شبیهسازی کردند. نتایج مدلها نشان میدهند که بالای سطح جداکننده خمیری تغییر شکل سریعتر و بیشتر از سطح جداکننده اصطکاکی پیشروی میکند که این قابل مقایسه با طبیعت است. به گونهای که هر جا سطح جداکننده از نوع خمیری باشد، پهنتر از ناحیه کناری خود با سطح جداکننده اصطکاکی است. مانند مدلها، به سوی شمال در منطقه با سطح جداکننده اصطکاکی، از گسل شمال تهران به عنوان گسل پیشانی به گسل مشا و کندوان در هسته رشتهکوه البرز، شیب گسلها افزایش مییابد و تنها گسلهای هم آغوش با تمایل به سمت جلو شکل میگیرند، در صورتی که بالای سطح جداکننده خمیری شیب گسلها الگوی مشخصی ندارد و هر دو گسلهای همآغوش به سمت پیشبوم و فرابوم گسترش مییابند.
مجتبی بصیری؛ حمید نظری؛ محمد فروتن؛ شهریار سلیمانی آزاد؛ محمد علی شکری؛ مرتضی طالبیان؛ منوچهر قرشی؛ محمدجواد بلورچی؛ علی رشیدی
چکیده
گستره گلباف در استان کرمان (جنوب خاوری ایران) در سالهای1360 تا 1376خورشیدی شاهد رویداد پنج زمینلرزه با بزرگای میان Mw 5.4-7.1 بوده است. رویداد این زمینلرزهها در بازه
زمانی هفده سال نشانگر الگوی خوشهای رخداد زمینلرزهها روی سامانه گسلی گلباف (گوک) است. در این بخش با بهرهگیری از رهیافتهای موجود در دانشهای ریختزمینساخت ...
بیشتر
گستره گلباف در استان کرمان (جنوب خاوری ایران) در سالهای1360 تا 1376خورشیدی شاهد رویداد پنج زمینلرزه با بزرگای میان Mw 5.4-7.1 بوده است. رویداد این زمینلرزهها در بازه
زمانی هفده سال نشانگر الگوی خوشهای رخداد زمینلرزهها روی سامانه گسلی گلباف (گوک) است. در این بخش با بهرهگیری از رهیافتهای موجود در دانشهای ریختزمینساخت و پارینهلرزهشناسی نشان داده شده که در گذشته نیز رفتار لرزهای این گسل در برخی از بازههای زمانی الگوی خوشهای داشته است. بدین منظور ابتدا بررسیهای دقیق ریختزمینساختی به روش نزدیک میدان انجام گرفت و با انجام پیمایش به روش RTK توسط دستگاه GPS کینماتیک، مدل ارتفاعی رقومی و نقشه توپوگرافی رقومی با دقت بالا از سطح گسیختگیهای ایجادشده در زمینلرزههای پیشین تهیه شد. با انجام بررسیهای دقیق روی این مدلها، زاویه ریک گسل گلباف نزدیک به 10 درجه برآورد شد که این نشاندهنده چیرگی سازوکار راستالغزی آن است و با نتایج به دست آمده از روشهای لرزهشناسی و مشاهدات خطوط خشلغز شکل گرفته بر روی سطح گسیختگیها نیز همخوانی دارد. بر پایه انجام پژوهشهای پارینهلرزهشناسی با حفر ترانشه عمود بر راستای گسل گلباف، چهار زمینلرزه پارینه با بزرگای بیش از Mw 6.6 شناسایی شد. با استفاده از برخی روابط تجربی موجود، بیشینه بزرگای کهنترین زمینلرزه پارینه تا Mw 8.2 به دست آمد که این به دور از انتظار است و نشان میدهد همانگونه که امروزه در بازه زمانی کوتاهی پنج زمینلرزه روی این گسل رخ داده، در گذشته نیز رخداد زمینلرزهها در برخی از بازههای زمانی الگوی خوشهای داشته و در مدت زمانی کوتاه چندین زمینلرزه بزرگ روی داده به گونهایکه فرصت کافی برای نهشتهگذاری و ثبت جداگانه شواهد آنها وجود نداشته است.
آرام فتحیان بانه؛ شهریار سلیمانی آزاد؛ حمید نظری؛ منوچهر قرشی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
شهر تبریز به عنوان یک مرکز مهم جمعیتی در شمال باختر ایران، در نزدیکی گسل شمال تبریز با درازای نزدیک به 150 کیلومتر، قرار دارد. این گسل راستالغز راستگرد، متشکل از دو قطعة گسلی اصلی است که این دو، با الگوی راستپله نسبت به هم آرایش یافتهاند. در پهنة همپوشانی شکل گرفته در میان دو قطعة گسلی یاد شده، جنبشهای راستگرد جوان مسبب پدیداری ...
بیشتر
شهر تبریز به عنوان یک مرکز مهم جمعیتی در شمال باختر ایران، در نزدیکی گسل شمال تبریز با درازای نزدیک به 150 کیلومتر، قرار دارد. این گسل راستالغز راستگرد، متشکل از دو قطعة گسلی اصلی است که این دو، با الگوی راستپله نسبت به هم آرایش یافتهاند. در پهنة همپوشانی شکل گرفته در میان دو قطعة گسلی یاد شده، جنبشهای راستگرد جوان مسبب پدیداری حوضهای کششی شدهاند.کرانههای این حوضه، با افشانهها و شاخههای گسلی به هم پیونددهنده این دو قطعة گسلی انطباق یافتهاند. رخداد زمینلرزههای تاریخی شدید در گسترة تبریز شاهدی بر جنبایی گسل شمال تبریز از نظر لرزهای است. از این میان دستکم دو زمینلرزة ویرانگر سالهای 1721 (Ms 7.3) و 1780 (Ms 7.4) میلادی را به گسل شمال تبریز نسبت میدهند. پس از زمینلرزة 1780 میلادی، این گسل تا به امروز هیچ رویداد لرزهای بزرگی را تجربه نکرده است. در طی دهههای اخیر، با بهرهگیری از بررسیهای پارینهلرزهشناختی سعی بر شناسایی شمار بیشتری از زمینلرزههای کهن شدهاست. از آنجا که مطالعات پارینهلرزهشناختی صورتگرفته در گسترة تبریز تاکنون بر روی قطعات شمال باختری و جنوب خاوری گسل شمال تبریز متمرکز بوده، در این پژوهش تلاش بر آن است تا پهنه همپوشانی قطعات گسلی یاد شده را مورد مطالعات پارینهلرزهشناختی قرار دهیم. از این رو با مطالعة عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای و بررسیهای صحرایی، ساختگاه مناسبی برای حفر ترانشه پارینهلرزهشناختی در 6 کیلومتری شمال باختر تبریز (بر روی یکی از شاخههای جوان گسلی پهنة همپوشانی قطعات شمال باختری و جنوب خاوری گسل شمال تبریز)، مکانیابی شد. در ادامه، با حفر ترانشهای عمود بر راستای افراز گسلی و تمرکز بررسیهای پارینهلرزهشناختی در آن، آثار دستکم دو رویداد مهلرزهای شناسایی شد.