مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
زهرا خواجه جواران؛ غلامرضا قدمی؛ محمد پوستی؛ عباس مرادیان شهر بابکی؛ بهروز کریمی
چکیده
آندزیتهای اطراف آتشفشان مساحیم در شمال شهربابک در پهنه ایران مرکزی و در کمربند ارومیه–دختر واقع شده است. اغلب دارای بافت پورفیریاند و کانیهای اصلی آنها پلاژیوکلاز (آندزین تا لابرادوریت)، پیروکسن (اوژیت) و آمفیبول (چرماکیت و مگنزیوهورنبلند) است. این سنگها مربوط به سری ماگمایی کالک آلکالن و در محیط کمان آتشفشانی تشکیل ...
بیشتر
آندزیتهای اطراف آتشفشان مساحیم در شمال شهربابک در پهنه ایران مرکزی و در کمربند ارومیه–دختر واقع شده است. اغلب دارای بافت پورفیریاند و کانیهای اصلی آنها پلاژیوکلاز (آندزین تا لابرادوریت)، پیروکسن (اوژیت) و آمفیبول (چرماکیت و مگنزیوهورنبلند) است. این سنگها مربوط به سری ماگمایی کالک آلکالن و در محیط کمان آتشفشانی تشکیل شده اند. براساس بررسی های ژئوشیمیایی، از لحاظ LREE در مقایسه با HREE غنیشدگی دارند. نبود بیهنجاری مشخص Eu در الگوی عناصر نادر خاکی، نشان دهنده شرایط اکسایش ماگما طی تبلور است. بررسی شیمیایی کانیهای کلینوپیروکسن نشان میدهد که دارای ترکیب اوژیت بوده و ماگمایی که این کلینوپیروکسنها از آن تشکیل شدهاند در حدود 10 درصد آب داشته است. میزان آهن سه ظرفیتی کلینوپیروکسنها نشان دهنده میزان بالای اکسیژن در ماگماست. مطالعات زمین دما- فشارسنجی کلینوپیروکسنها گویای آن است که میزان فشار تبلور کلینوپیروکسنها حدود 10-6 کیلوبار و در گستره دمایی 900-1100 درجه سانتیگراد متبلور شدهاند. کلینوپیروکسنهای بررسی شده متعلق به سری کالک آلکالن کوهزایی میباشند. دمای به دست آمده از تبلور بلورهای پلاژیوکلاز در حدود 650 تا 750 درجه سانتیگراد می باشد. بر اساس مطالعه حاضر، سنگهای منطقه احتمالا حاصل فرورانش سنگکره اقیانوسی نئوتتیس به زیر پهنه سنندج-سیرجان، در زمان ائوسن و در محیط کمان آتشفشانی است.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
فرزانه ولی نسب زرنق؛ محسن مؤید؛ احمد جهانگیری؛ حسین عزیزی
چکیده
در استان آذربایجان غربی و شمال شهرستان ماکو، رخنمونهای ناپیوستهای از سنگهای آتشفشانی برونزد دارند. این مجموعه آتشفشانی بایمودال بوده و از گدازه و سنگهای آذرآواری اسیدی و بازیک تشکیل شدهاند. کانیهای کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز بهصورت درشتبلور در این سنگها حضور دارند. مطالعات شیمی کانی، نوع پیروکسنها در سنگهای ...
بیشتر
در استان آذربایجان غربی و شمال شهرستان ماکو، رخنمونهای ناپیوستهای از سنگهای آتشفشانی برونزد دارند. این مجموعه آتشفشانی بایمودال بوده و از گدازه و سنگهای آذرآواری اسیدی و بازیک تشکیل شدهاند. کانیهای کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز بهصورت درشتبلور در این سنگها حضور دارند. مطالعات شیمی کانی، نوع پیروکسنها در سنگهای مورد مطالعه را دیوپسید معرفی میکنند. این پیروکسنها عدد منیزیم بالایی (0/87 تا 0/99) دارند. نمودارهای تعیین سری ماگمایی و زمینساختی نشان میدهد که ماگمای بازالتی سازنده کلینوپیروکسنهای مورد مطالعه ترکیب قلیایی داشته و در یک محیط درونصفحهای تشکیل شدهاند. نتایج دما-فشارسنجی روی کلینوپیروکسنها نشانگر دمای تبلور بین 1100-1250 درجه سانتیگراد، فشار 3-9 کیلوبار و تبلور در آشیانه ماگمایی واقع در ژرفای حدود 22 کیلومتری است.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
نیلوفر نایبی؛ داریوش اسماعیلی؛ سروش مدبری؛ ریوکی شینجو؛ رضا دیوسالار؛ برند لمان
چکیده
آنالیزهای ژئوشیمیایی سنگ کل و ایزوتوپهای Sr-Nd-Pb سنگهای نفوذی منطقه چادرملو، ارتباط با تاریخچه ماگمایی کوهزایی کادومین حاشیه شمالی گندوانا در طول پرکامبرین پایانی-اوایل پالئوزوییک را نشان میدهد. گرچه این آنالیزها نشاندهنده شباهتهای ژئوشیمیایی از جمله کالک آلکالن بودن، غنیشدگی در عناصر لیتوفیل درشتیون مانند Rb، Ba، K ...
بیشتر
آنالیزهای ژئوشیمیایی سنگ کل و ایزوتوپهای Sr-Nd-Pb سنگهای نفوذی منطقه چادرملو، ارتباط با تاریخچه ماگمایی کوهزایی کادومین حاشیه شمالی گندوانا در طول پرکامبرین پایانی-اوایل پالئوزوییک را نشان میدهد. گرچه این آنالیزها نشاندهنده شباهتهای ژئوشیمیایی از جمله کالک آلکالن بودن، غنیشدگی در عناصر لیتوفیل درشتیون مانند Rb، Ba، K و Cs، تهیشدگی عناصری مانند Nb، Ta، P، Ti و الگوهای عناصر خاکی کمیاب را از خود نشان میدهند، اما دادههای ایزوتوپی Sr-Nd سنگهای مورد مطالعه منطقه آشکارا گویای ناهممنشأ بودن نمونههای بازیک (گابرویی) و فلسیک (گرانیتی) میباشند بهگونهایکه، این دادههای Sr-Nd سنگ کل (1/8- 3/6-= ɛNd(t)) به همراه نسبت بالای (207Pb/206Pb)t نشاندهنده یک مذاب مشتق شده از پوسته قارهای برای گرانیتوییدها و منشأ گوشتهای برای گابروهاست. سنهای بهدست آمده از این دو گروه سنگی نیز نشان میدهد که گابروها قدیمیتر از گرانیتوییدها میباشند. رژیم زمینساخت کششی بهوسیله عقبنشینی یا دیلامیناسیون صفحات باعث ذوب مجدد سنگهای آذرین قدیمی مربوط به کمان و برهمکنش با پیسنگ قارهای کامبرین شده و مذابهای گرانتیوییدی منطقه مورد مطالعه را شکل میدهد. در الگوهای بهنجارشده عناصر خاکی کمیاب گابروها نسبت به کندریتها، اختلاط ژئوشیمیایی و ایزوتوپی و افزایش نسبتهای LREE/HREE به خوبی دیده میشوند که شواهدی بر ناهمگنی گوشته و برهمکنش با پیسنگ پالئوپروتروزوییک است.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
محمد فدائیان؛ امین اله کمالی؛ کوروش محمدیها
چکیده
منطقه مورد مطالعه در استان اردبیل و شمال خاور شهرستان مشکینشهر و از نظرساختاری در زون البرز باختری-آذربایجان واقع شده است. دایکهای تفریتی دارای بیگانهسنگهای (زینولیتها) پیروکسنیتی و گابرویی هستند. کانیشناسی دایک تفریتی و بیگانهسنگها شامل پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن، آنالسیم، آمفیبول، الیوین، فلوگوپیت بوده و بافت ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در استان اردبیل و شمال خاور شهرستان مشکینشهر و از نظرساختاری در زون البرز باختری-آذربایجان واقع شده است. دایکهای تفریتی دارای بیگانهسنگهای (زینولیتها) پیروکسنیتی و گابرویی هستند. کانیشناسی دایک تفریتی و بیگانهسنگها شامل پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن، آنالسیم، آمفیبول، الیوین، فلوگوپیت بوده و بافت میکرولیتیک پورفیریک، میکروکریستالین، گرانولار و کومولایی عمدهترین بافت آنها است. باتوجه به دادههای کانی شیمی و همچنین وجود بلورهای شکلدار، همگن و درشت آنالسیم میتوان نتیجه گرفت که بلورهای آنالسیم ثانویه هستند و در نتیجه واکنشهای ماگمایی تأخیری در شرایط گرمابی (هیدروترمالی) بر روی بلورهای لوسیت اولیه تشکیل شدهاند. ترکیب الیوین در بیگانهسنگهای گابرویی کریزولیتی است. ترکیب شیمی کانی پیروکسن در دایکهای تفریتی و بیگانهسنگ گابرویی دیوپسید میباشد. کلینوپیروکسنهای مورد مطالعه با ترکیب آلکالن انطباق خوبی با محیط زمینساختی کمان ماگمایی از خود نشان میدهند. همچنین کلینوپیروکسنها در فشارهای کم تا متوسط تشکیل شدهاند که بیانگر تبلور آنها طی صعود ماگما و در اعماق متفاوت است. میزان آهن فریک در کلینوپیروکسنها نشاندهنده فوگاسیته بالای اکسیژن ماگماست. کلینوپیروکسنهای دایکهای تفریتی و گابرویی در فشار 10 و 12 کیلوبار، دمای بین 950 و 1100 درجه سانتیگراد و ژرفای بین 45-35 و 50-40 کیلومتر تشکیل شدهاند. ترکیب شیمیایی آمفیبولهای مربوط به بیگانهسنگهای پیروکسنیتی از نوع آمفیبولهای کلسیک و مگنزیوهاستنگسیت میباشند. میانگین زمینفشارسنجی بر اساس مقدار آلومینیم، برای بیگانهسنگهای پیروکسنیتی 9-7 کیلوبار میباشد. دماسنجی آمفیبولها، دمای تشکیل آنها را 950-900 درجه سانتیگراد نشان میدهد. ترکیب شیمیایی میکاها از نوع فلوگوپیت بوده و عدد منیزیم در میکاها 0/77 است.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
علی لطفی بخش
چکیده
در محدوده شمال اردبیل (از نمین تا لاهرود) توالی متنوع و گستردهای از فعالیتهای ماگمایی بازی تا حدواسط و اسیدی از ائوسن تا کواترنری رخنمون دارند. ترکیبات سنگی در این منطقه از گدازههای عمدتاً بازالتی همراه با گنبدهای داسیتی و ریولیتی در محدوده نمین تا بازالت و آندزیت بازالتی در محدوده لاهرود متغیر است. بررسی ترکیب شیمیایی الیوین ...
بیشتر
در محدوده شمال اردبیل (از نمین تا لاهرود) توالی متنوع و گستردهای از فعالیتهای ماگمایی بازی تا حدواسط و اسیدی از ائوسن تا کواترنری رخنمون دارند. ترکیبات سنگی در این منطقه از گدازههای عمدتاً بازالتی همراه با گنبدهای داسیتی و ریولیتی در محدوده نمین تا بازالت و آندزیت بازالتی در محدوده لاهرود متغیر است. بررسی ترکیب شیمیایی الیوین در الیوین بازالتها نشاندهنده ترکیب فورستریتی آنها از 67/8 تا 92/7 است. همچنین کلینوپیروکسنها از نوع دیوپسیدی بوده و پلاژیوکلازها ترکیب لابرادوریتی تا بیتونیتی دارند. بیگانهبلورهای (زنوکریستها) گارنت موجود در گنبدهای ریولیتی از نوع آلماندین میباشند. بررسی عناصر نادر خاکی در جریانهای گدازهای، قطعات سنگی و همچنین گنبدهای داسیتی- ریولیتی منطقه نشانگر غنیشدگی در عناصر نادر خاکی سبک به سنگین است. سنگهای مافیک-حدواسط منطقه سرشت شوشونیتی و برخی نیز کالک-آلکالن با پتاسیم بالا و گنبدهای داسیتی و ریولیتی سرشت آداکیتی نشان میدهند. ویژگیهای ژئوشیمیایی و ایزوتوپی سنگهای بازالتی-آندزیتی منطقه شمال اردبیل-لاهرود نشاندهنده تشکیل آنها از ذوب بخشی یک گوه گوشتهای متاسوماتیسم شده توسط رسوبات و سیالات حاصل از ورقه فرورانده در زون فرورانشی ایران طی ائوسن است. همچنین ویژگیهای ژئوشیمیایی و ایزوتوپی گنبدهای داسیتی-ریولیتی میوسن نشاندهنده منشأ گرفتن آنها از ذوب بخشی بخشهای زیرین پوسته قارهای ستبر شده ایران میباشد.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
جلیل قلمقاش؛ میثم اکبری؛ رضا جمال
چکیده
آتشفشان تفتان طی میوسن تا کواترنری فعالیت ماگمایی گسترده ای در بالای منطقه فرورانش مکران داشته است. ترکیب گدازه ها و سنگ های آذرآواری تفتان آندزیتبازالتی، آندزیت، تراکیآندزیت و داسیت هستند. قطعات سنگی بازیک - حدواسط در خمیره فلسیک و فنوکریست پلاژیوکلاز با بافت غربالی، منطقه بندی و حاشیه انحلالی از شواهد اختلاط ماگمایی در ...
بیشتر
آتشفشان تفتان طی میوسن تا کواترنری فعالیت ماگمایی گسترده ای در بالای منطقه فرورانش مکران داشته است. ترکیب گدازه ها و سنگ های آذرآواری تفتان آندزیتبازالتی، آندزیت، تراکیآندزیت و داسیت هستند. قطعات سنگی بازیک - حدواسط در خمیره فلسیک و فنوکریست پلاژیوکلاز با بافت غربالی، منطقه بندی و حاشیه انحلالی از شواهد اختلاط ماگمایی در سنگ های تفتان هستند. سنگهای آتشفشانی تفتان با ماهیت کالک آلکالن پتاسیم بالا تا کالک آلکالن، دارای غنیشدگی از LREE و LILE به ترتیب در برابر HREE و HFSE هستند. افزون بر این وجود تهی شدگی آشکار از عناصر HFSE (مانند Nb ،Ta و Ti) تشکیل آنها در کمان آتشفشانی مرتبط با فرورانش را تأیید میکند. سنگ های بازالتی تفتان از ذوببخشی حدود 15 درصدی گوشته اسپینل لرزولیتی پدید آمده اند. انطباق الگوهای توزیع عناصر کمیاب سنگ های آتشفشانی تفتان با ترکیب پوسته قاره ای بالایی و غنی شدگی از Pb ،Th ،U و Rb، هضم مواد پوسته ای و فرایندهای AFC در ماگمای اولیه تفتان را نشان می دهند. بر اساس نتایج سن سنجی ایزوتوپی موجود، بهنظر می رسد که بزمان و کوهسلطان، جوان ترین آتشفشان های کمان ماگمایی مکران- چگای هستند. مقایسه ویژگی های سنگی و ژئوشیمیایی سه آتشفشان بزمان، تفتان و کوه سلطان، نشانگر افزایش ستبرای پوسته در زیر آتشفشان تفتان و آلایش پوسته ای بیشتر طی مسیر به سطح در سنگ های تفتان است.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
سیدعلی اکبر اسدی؛ حبیب اله قاسمی؛ محسن مباشری
چکیده
توده اولترامافیک- مافیک سرگز- آبشور (سیخوران) در جنوب خاور پهنه دگرگونی- ماگمایی سنندج - سیرجان در منطقه اسفندقه در داخل سنگهای دگرگونی پالئوزوییک بالایی- تریاس نفوذ کرده و توسط سنگهای رسوبی ژوراسیک پوشیده شدهاست. این توده از هارزبورژیت و دونیت پورفیروکلاستی تفاله گوشتهای (واحد تکتونیت)، سنگهای اولترامافیک ...
بیشتر
توده اولترامافیک- مافیک سرگز- آبشور (سیخوران) در جنوب خاور پهنه دگرگونی- ماگمایی سنندج - سیرجان در منطقه اسفندقه در داخل سنگهای دگرگونی پالئوزوییک بالایی- تریاس نفوذ کرده و توسط سنگهای رسوبی ژوراسیک پوشیده شدهاست. این توده از هارزبورژیت و دونیت پورفیروکلاستی تفاله گوشتهای (واحد تکتونیت)، سنگهای اولترامافیک –مافیک انباشتی لایهای، توده بزرگ گابروی ایزوتروپ و دایکهای پراکنده میکروگابرویی-دیابازی تشکیل شده و فاقد بخشهای خروجی و رسوبی (دسته دایکهای دیابازی، بازالتهای تودهای و بالشی، هیالوکلاستیت، چرت، رادیولاریت و آهک پلاژیک) یک مجموعه افیولیتی است. همچنین به صورت یک توده نفوذی بزرگ به درون دگرگونههای پالئوزوییک بالایی- تریاس میزبان تزریق شده و سبب ایجاد دگرگونی همبری شدید و ذوب آمفیبولیتهای میزبان گردیده و از این رو، یک توالی افیولیتی کامل نیست. دونیتهای پورفیروکلاستی و اولترامافیک –مافیکهای انباشتی لایهای مهمترین بخشهای این توده هستند. کروم اسپینل با ترکیبات غنی تا فقیر از کروم و منشأهای ماگمایی تا تفالهای بازماندی در بخشهای اولترامافیک گوشتهای و انباشتی لایهای این توده یافت میشود. بلورهای خودشکل این کانی غالباً با بافت انباشتی تودهای و لایهای در داخل و در بین دانههای الیوین دیده میشوند. ترکیب کروم اسپینل در این مجموعه از نوع کرومیت، منیزیوکرومیت، هرسینیت و اسپینل و منطبق با کروم اسپینلهای پریدوتیتهای تهی شده نواحی فرافرورانشی به ویژه سنگهای حوضههای فرافرورانشی کمانی است که با ماگماهای بونینیتی برهمکنش داشتهاند. برداشت های دقیق صحرایی به همراه نتایج سن سنجی ایزوتوپی پیشین و این پژوهش بر روی زیرکنهای استخراج شده از نمونه پگماتوییدی حاصل از ذوب بخشی آمفیبولیتهای میزبان توده گابروی ایزوتروپ (187.2 ± 2.6 Ma) نشان می دهند که توده اولترامافیک- مافیک آلپی سرگز-آبشور به صورت یک ستون (دیاپیر) گوشتهای آستنوسفری در حال صعود و ذوب بخشی در زمان تریاس پسین- ژوراسیک پیشین در یک حوضه کششی فرافرورانشی درون/ پیشکمانی جنینی در داخل نوار دگرگونی- ماگمایی نوع آندی سنندج- سیرجان جایگزین شده است.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
عارفه حیدریان منش؛ سید محسن طباطبایی منش؛ نرگس شیردشت زاده
چکیده
بر اساس شواهد صحرایی و سنگنگاری با افزایش درجة دگرگونی، طیف گستردهای از متابازیتها در پی دگرگونی در رخسارة آمفیبولیت (دگرگونیM1) در خاور جندق تشکیل شدهاند. بر اساس دما-فشارسنجی جفت کانیهای همزیست هورنبلند-پلاژیوکلاز، گسترة دمایی 642-692 درجة سانتیگراد برای اپیدوت آمفیبولیتها و گسترة دمایی 688-712 درجة سانتیگراد ...
بیشتر
بر اساس شواهد صحرایی و سنگنگاری با افزایش درجة دگرگونی، طیف گستردهای از متابازیتها در پی دگرگونی در رخسارة آمفیبولیت (دگرگونیM1) در خاور جندق تشکیل شدهاند. بر اساس دما-فشارسنجی جفت کانیهای همزیست هورنبلند-پلاژیوکلاز، گسترة دمایی 642-692 درجة سانتیگراد برای اپیدوت آمفیبولیتها و گسترة دمایی 688-712 درجة سانتیگراد برای گارنت آمفیبولیتها و به ترتیب فشارهای 8 و 11 کیلوبار بهدست آمد که با پهنه دمایی-فشاری از رخساره آمفیبولیت میانی تا آمفیبولیت بالایی همخوانی دارند. همچنین شواهد سنگشناختی و فابریکی نشاندهندة وقوع فازهای دگرگونی دیگری در ارتباط با رخدادهای زمینشناسی در این منطقه هستند. با توجه به آثار دگرشکلی شکنا در آمفیبولها و تشکیل اپیدوت و کوارتز در شکستگیها، این سنگها دچار درجاتی از دگرگونی پسرونده و دگرشکلی در رخسارة شیست سبز-آمفیبولیت پایینی (دگرگونیM2) شدهاند. شکلگیری برگوارگی در این سنگها و جهتیافتگی کانیها، جهتیافتگی ترجیحی تجمعات تیتانیت در امتداد برگوارگی و نیز تشکیل گارنتهای شکلدار همزمان با زمینساخت (سینتکتونیک) در این مرحله، گویای رخداد یک دگرگونی پیشرونده آمفیبولیت - آمفیبولیت بالایی (دگرگونیM3) هستند. تشکیل کلریت و اکتینولیت در حاشیه بلورهای اولیه نشان میدهد این سنگها سرانجام تحت تأثیر شرایط رخساره شیست سبز (دگرگونیM4) قرار گرفتهاند.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
نجمه ناظری تهرودی؛ محمدرضا اسمعیل بیگ؛ محمدرضا قطبی راوندی؛ مریم ناز بهرام منش طهرانی
چکیده
مطالعات چینهشناسی و دیرینهشناسی بر روی بازوپایان (براکیوپودها) در ناحیه شعبجره – کرمان- سازند کتکوئیه انجام گردید. سکانس کاملی از تناوب رسوبات اردوویسین که در برخی افقها دارای بازوپا بودند، مورد مطالعه قرار گرفت. یکی از بازوپایان مطالعه شده کامل و سالم Martellia shabjerehansis می باشد که مطالعات فراساختار (اولترااستراکچر) بر روی این ...
بیشتر
مطالعات چینهشناسی و دیرینهشناسی بر روی بازوپایان (براکیوپودها) در ناحیه شعبجره – کرمان- سازند کتکوئیه انجام گردید. سکانس کاملی از تناوب رسوبات اردوویسین که در برخی افقها دارای بازوپا بودند، مورد مطالعه قرار گرفت. یکی از بازوپایان مطالعه شده کامل و سالم Martellia shabjerehansis می باشد که مطالعات فراساختار (اولترااستراکچر) بر روی این گونه انجام گرفت. علت انتخاب این گونه، وجود 28 صدف کامل سالم از این گونه بود که دو کفه آن به خوبی حفظشدگی داشتند و تکامل سنی و تحولات پوسته از نمونه جوان تا مسن را میتوان در آن بررسی نمود. این نمونه از کاملترین و سالمترین نمونههای یافت شده در برش است.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
سعیده سنماری؛ نرگس منجزی
چکیده
نهشتههای گذر سازند پابده به سازند آسماری در برش چینهشناسی خاویز واقع در شمال خاور بهبهان در این پژوهش، مورد مطالعه قرار گرفتند. در پژوهش حاضر، نهشتههای بخش بالایی سازند پابده متشکل از شیل و میان لایههایی از سنگآهک خاکستری آرژیلی به ستبرای حدود 66 متر و بهدنبال آن نهشتههای بخش زیرین سازند آسماری به ستبرای حدود ...
بیشتر
نهشتههای گذر سازند پابده به سازند آسماری در برش چینهشناسی خاویز واقع در شمال خاور بهبهان در این پژوهش، مورد مطالعه قرار گرفتند. در پژوهش حاضر، نهشتههای بخش بالایی سازند پابده متشکل از شیل و میان لایههایی از سنگآهک خاکستری آرژیلی به ستبرای حدود 66 متر و بهدنبال آن نهشتههای بخش زیرین سازند آسماری به ستبرای حدود 21 متر شامل سنگآهک کرمرنگ و متوسط لایه رسدار مورد بررسی قرار گرفت. در نتیجه این مطالعه، 33 گونه متعلق به 15جنس از نانوفسیلهای آهکی شناسایی شد. براساس حوادث زیستی ثبت شده و تجمعات فسیلی همراه، زیستزونهایSphenolithus pseudoradians Zone, Ericsonia subdisticha Zone, Helicosphaera reticulata Zone, Sphenolithus predistentus Zone, Sphenolithus distentus Zone تعیین شدند. زونهای مورد مطالعه با زونهای CNO4/CNO5 -CNE20 از زونبندی آگنینی و همکاران (Agnini et al., 2014) همخوانی دارد. براساس زونهای زیستی معرفی شده، سن بخش بالایی سازند پابده در برش مورد مطالعه، پریابونین-روپلین پیشین و سن بخش زیرین سازند آسماری روپلین پسین-چاتین پیشنهاد میشود. در این مطالعه، مرز بین دو سازند پابده و سازند آسماری بهطور پیوسته است که گویای رسوبگذاری پیاپی در گذر این دو سازند است.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
نصراله عباسی؛ محمد وحیدی نیا؛ سعید توانا؛ پوریا واعظ نیا
چکیده
بر روی تختهسنگهایی نابرجا در شهر مشهد، ردپاهای فراوانی از مهرهداران یافت شدند. به گمان فزون، این تختهسنگها از نهشتههای نئوژن شهرستان چناران برداشت شدهاند. ردپاهای پستانداران و پرندگان شناسایی شده دربردارنده ردپای جفتسمان Bifidipesvelox، Lamaichnumguanicoe، Pecoripeda amalphaea، Pecoripeda isp.، ردپای گوشتخواران Canipeda isp.، Felipeda isp. و رد پای پرندگان ...
بیشتر
بر روی تختهسنگهایی نابرجا در شهر مشهد، ردپاهای فراوانی از مهرهداران یافت شدند. به گمان فزون، این تختهسنگها از نهشتههای نئوژن شهرستان چناران برداشت شدهاند. ردپاهای پستانداران و پرندگان شناسایی شده دربردارنده ردپای جفتسمان Bifidipesvelox، Lamaichnumguanicoe، Pecoripeda amalphaea، Pecoripeda isp.، ردپای گوشتخواران Canipeda isp.، Felipeda isp. و رد پای پرندگان Aviadactyla isp.، Avipeda gryponyx و Fuscinapeda texana هستند. ردپاهای پرندگان بیشترین فراوانی را دارند. این نخستین گزارش از ردپاهای مهرهداران سنوزوییک در پهنه کپهداغ است و با پیدایش Lamaichnum guanicoe گسترش خانواده شتران در سرزمین ایران به دیرینگی نئوژن آشکار میشود و همچنین این برای نخستین بار است که سنگواره ردپای شتران از ایران گزارش میگردد. با بررسی این ردپاها آشکار گردید که گوناگونی مهرهداران نئوژن و به ویژه پستانداران در کپهداغ چشمگیر بوده است.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
پیمان رجبی
چکیده
سازند کربناته آسماری در لرستان به شکل سنگآهکهای متوسط تا ستبرلایه غنی از روزنبران کفزی و اغلب به صورت صخرهساز دیده میشود. در این پژوهش چینهشناسی توالی سازند کربناته آسماری در برش تاقدیس چناره واقع در جنوب حوضه لرستان و برش تاقدیس امیران واقع در بخش میانی حوضه لرستان از نظر سنگشناسی و ریزدیرینهشناسی مورد مطالعه و بررسی ...
بیشتر
سازند کربناته آسماری در لرستان به شکل سنگآهکهای متوسط تا ستبرلایه غنی از روزنبران کفزی و اغلب به صورت صخرهساز دیده میشود. در این پژوهش چینهشناسی توالی سازند کربناته آسماری در برش تاقدیس چناره واقع در جنوب حوضه لرستان و برش تاقدیس امیران واقع در بخش میانی حوضه لرستان از نظر سنگشناسی و ریزدیرینهشناسی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. ستبرای برش چناره 180 متر و برش چینهشناسی امیران 158 متر اندازهگیری شدند. در مجموع بیش از 290 مقطع نازک از هر دو تهیه و در آزمایشگاه بررسی شد. نتایج حاصل از مطالعات فسیلشناسی بر اساس گسترش روزنبران کفزی نهایتا" سبب معرفی و ارائه تعداد 1 زیستزون تجمعی در برش تاقدیس امیران و تعداد 3 زیستزون تجمعی مربوط به برش چینهشناسی تاقدیس چناره شده است. بر این اساس سن سازند آسماری در برش تاقدیس چناره الیگو- میوسن (شاتین – بوردیگالین) و در برش تاقدیس امیران میوسن (بوردیگالین) است. بر اساس مطالعات سنگچینهای مرز سازند آسماری در هر دو برش چناره و امیران با سازند شهبازان همشیب و ناپیوسته است و در هر دو برش مرز بالایی به صورت همشیب با رسوبات تبخیری سازند گچساران دیده میشود.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
احمد لطف آباد عرب
چکیده
به منظور شناسایی، ردهبندی و مطالعه بومشناسی دیرینه خارداران موجود در نهشتههای کرتاسه زیرین در شمال باختر کرمان، برش چینهشناسی سیریز انتخاب و نهشتههای آن مورد مطالعه و نمونهبرداری قرار گرفت. این نهشتهها، شامل مجموعه متنوعی از ماکروفسیلها (خارداران، بازوپایان، دوکفهایها، شکمپایان، مرجانها) و میکروفسیلها (روزنبران ...
بیشتر
به منظور شناسایی، ردهبندی و مطالعه بومشناسی دیرینه خارداران موجود در نهشتههای کرتاسه زیرین در شمال باختر کرمان، برش چینهشناسی سیریز انتخاب و نهشتههای آن مورد مطالعه و نمونهبرداری قرار گرفت. این نهشتهها، شامل مجموعه متنوعی از ماکروفسیلها (خارداران، بازوپایان، دوکفهایها، شکمپایان، مرجانها) و میکروفسیلها (روزنبران (فرامینیفرها) و استراکدها) بوده که از این میان، خارداران مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفتند. برای نخستین بار، تعداد 16 جنس و گونه از خارداران از این منطقه گزارش میشوند که تعداد 6 گونه از آنها جدید بوده و پیشتر، از منطقه کرمان گزارش شده و نشاندهنده اشکوب آپتین میباشند. حضور همزمان خارداران و دیگر مجموعههای فسیلی در برش سیریز نشاندهنده یک محیط سکوی (پلاتفرمی) کمژرفا با شرایط بومشناسی مناسب در زمان تهنشست رسوبات میباشد.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
فاطمه واعظ جوادی؛ مهدی عباس زاده
چکیده
رسوبات ژوراسیک میانی سازند هجدک در خاور ایران مرکزی گسترش خوبی دارند. در این پژوهش، ماکروفسیلهای گیاهی سازند هجدک در چاه اکتشافی منطقه مزینو، واقع در جنوب باختری طبس مورد مطالعه قرار گرفتند و تعداد ۲۹ گونه ماکروفسیل گیاهی با حفظ شدگی خوب متعلق به ۱۵ جنس نظیر اِکویی ستال، فیلیکال، بنتیتال، سیکادال، کی تونیال و پاینال شناسایی گردیدند. ...
بیشتر
رسوبات ژوراسیک میانی سازند هجدک در خاور ایران مرکزی گسترش خوبی دارند. در این پژوهش، ماکروفسیلهای گیاهی سازند هجدک در چاه اکتشافی منطقه مزینو، واقع در جنوب باختری طبس مورد مطالعه قرار گرفتند و تعداد ۲۹ گونه ماکروفسیل گیاهی با حفظ شدگی خوب متعلق به ۱۵ جنس نظیر اِکویی ستال، فیلیکال، بنتیتال، سیکادال، کی تونیال و پاینال شناسایی گردیدند. یک زیستزون فاصلهای محلی به نام Ptilophyllum harrisianum- Klukia exilis Interval zone تشخیص داده شد. مرز پایینی و بالایی این زیستزون بهوسیله نخستین و آخرین حضور مشاهده شده گونههای شاخص تعیین شد. بر اساس حضور گونههای Equisetites sp. cf. E. beanii، Klukia exilis، Nilssonia macrophylla، Ptilophyllum harrisianum و Elatides thomasii، سن ژوراسیک میانی (Aalenian-Bajocian) برای این مجموعه ماکروفسیل گیاهی در نظرگرفته میشود. فراوانی نسبی راستههای سرخس (فیلیکال)، سیکادال، پاینال و اکوییستال به ترتیب 43/18، 31/82، 13/63 و 4/64 درصد است. همچنین، نتایج شاخصهای مشابهت مجموعه ماکروفسیل گیاهی چاه اکتشافی منطقه مزینو گویای مشابهت نسبتا بالای آن با مجموعه ماکروفسیل گیاهی سایر مناطق بلوک طبس میباشد. افزون بر این، نمره تراز گیاهی این مجموعه 54/89 است. براساس شواهد سنگشناسی (حضور رگههای متعدد زغالسنگ) و دیرینهشناسی، یک «بیوم گرم مرطوب» برای این محل پیشنهاد میگردد. بدین ترتیب، آب و هوا و پوشش گیاهی یکنواختی در طی ژوراسیک میانی در کفه طبس و حوضه کرمان وجود داشته و ایران در میان زیرایالت ماوراءخزری و در ناحیه اروپایی- سینایی از تقسیمات وَخرمیف قرار داشت.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
رضا علی پور؛ علی جهانگیری؛ زهرا قاسمی
چکیده
تاقدیس قلاجه با طول حدود 60 کیلومتر و راستای شمال باختری- جنوب خاوری در شمال پهنه ساختاری لرستان و باختر کمربند چین خورده- رانده زاگرس واقع شده است. هندسه و ساختارهای چین خورده در این پهنه توسط گسلهای راندگی و سطوح جدایشی کنترل میشود. در این پژوهش برای تحلیل هندسی تاقدیس قلاجه با استفاده از اطلاعات چاهها و رسم سه نیمرخ ساختاری ...
بیشتر
تاقدیس قلاجه با طول حدود 60 کیلومتر و راستای شمال باختری- جنوب خاوری در شمال پهنه ساختاری لرستان و باختر کمربند چین خورده- رانده زاگرس واقع شده است. هندسه و ساختارهای چین خورده در این پهنه توسط گسلهای راندگی و سطوح جدایشی کنترل میشود. در این پژوهش برای تحلیل هندسی تاقدیس قلاجه با استفاده از اطلاعات چاهها و رسم سه نیمرخ ساختاری عمود بر محور تاقدیس، محاسبه پارامترهای هندسی، به بررسی هندسه و تحلیل سبک دگرریختی تاقدیس و نقش سطوح جدایشی بر سبک چینخوردگی آن پرداخته شده است. ساختار این تاقدیس تحتتأثیر دو سطح جدایش بالایی (سازند پابده) و میانی (سازند گرو) قرار گرفته است. سطوح جدایشی و راندگی های ژرفایی و سطحی در یال جنوب باختری تأثیر زیادی بر هندسه چین خوردگی ایجاد کرده اند که باعث ستبر شدن سطح جدایش میانی و برگشته شدن یال جنوبی در بخش جنوب باختری تاقدیس شده اند. در بخش های مرکزی و شمال باختری تاقدیس برگشتگی کمتر شده و لایه ها به حالت عادی تبدیل شده اند که این تغییر شیب لایه بندی با شکستگی های زیادی همراه است. تجزیه و تحلیل مشخصه های هندسی تاقدیس قلاجه نشان میدهدکه این تاقدیس یک چین نامتقارن و استوانه ای و از نظر فشردگی باز و از نظر کندی چین در رده نیمه زاویهدار قرار دارد.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
مجتبی ارشادی نیا؛ فرزین قائمی؛ مسعود همام
چکیده
همتافت فریمان که در شمال خاور ایران و جنوب خاور مشهد جای گرفته است، در بردارنده سنگهای گوناگونی از پرمین تا عهد حاضر است که دچار چندین مرحله دگرریختی شدهاند. در این نوشتار هندسه ساختاری گسلها و چینهای منطقه، تحلیل و بر مبنای آن مراحل دگرریختی همتافت فریمان شناسایی شده که نشانگر تکامل آن در طی 3 مرحله دگرریختی است. در اولین ...
بیشتر
همتافت فریمان که در شمال خاور ایران و جنوب خاور مشهد جای گرفته است، در بردارنده سنگهای گوناگونی از پرمین تا عهد حاضر است که دچار چندین مرحله دگرریختی شدهاند. در این نوشتار هندسه ساختاری گسلها و چینهای منطقه، تحلیل و بر مبنای آن مراحل دگرریختی همتافت فریمان شناسایی شده که نشانگر تکامل آن در طی 3 مرحله دگرریختی است. در اولین مرحله دگرریختی نیروهای زمینساختی همراه با مرحله حرارتی سبب دگرگون شدن رسوبات و تشکیل برگوارگی و چینهای نسل اول در منطقه شدهاند. همچنین راندگیهای نسل اول در طی این مرحله تشکیل و باعث رانده شدن بقایای پالئوتتیس شدهاند. مرحله دوم دگرریختی سبب تشکیل نسل دوم راندگیها و چینخوردگیها در منطقه شده است. تحلیل جنبشی راندگیهای نسل دوم بیانگر دو فاز حرکتی معکوس با مؤلفه راستالغز چپگرد و امتدادلغز راستگرد با مؤلفه شیبی معکوس است. حرکات معکوس چپگرد آن که موجب تشکیل تودههای نابرجا آهکی به سن پرمین شده مرتبط با مرحله دوم دگرریختی و حرکات امتدادلغز راستگرد آن که سبب قطع و جابهجایی ساختارهای پیشین شده و تمامی واحدهای سنگی منطقه را تحتتأثیر قرار داده، جوانتر از تریاس پسین بوده و مرتبط با مرحله سوم دگرریختی تحلیل شده است.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
محمدرضا شیخ الاسلامی
چکیده
مجموعه دگرگونی باجگان در پایانۀ جنوب خاوری پهنه سنندج- سیرجان و در شمال مکران واقع شده است. سنگ های دگرگون این مجموعه خاستگاه آذرین و رسوبی دارند و با همبری گسله در کنار مجموعه های افیولیتی و آمیزه های رنگین قرار گرفته اند. ویژگی های سنگشناسی این مجموعه بهگونه ای است که می توان آنها را در قالب چهار واحد اصلی طبقه بندی ...
بیشتر
مجموعه دگرگونی باجگان در پایانۀ جنوب خاوری پهنه سنندج- سیرجان و در شمال مکران واقع شده است. سنگ های دگرگون این مجموعه خاستگاه آذرین و رسوبی دارند و با همبری گسله در کنار مجموعه های افیولیتی و آمیزه های رنگین قرار گرفته اند. ویژگی های سنگشناسی این مجموعه بهگونه ای است که می توان آنها را در قالب چهار واحد اصلی طبقه بندی کرد. این واحدها توسط رسوبات پلیوسن و کواترنری پوشیده شده اند. بررسی ساختاری در این مجموعه نشان دهنده سه مرحله دگرریختی همزمان با دگرگونی در شرایط شکلپذیر است. ساختارهای اصلی در این ناحیه چین خوردگی ها، برگوارگی ها و خطوارگی های متعددی هستند که هر کدام طی مرحله مشخصی از دگرریختی بهوجود آمده و بر روی یکدیگر فرانهاده شده اند. عناصر ساختاری شناخته شده در این مجموعه به ترتیب در زمان فرورانش، فرارانش افیولیت ها و پدیدارشدگی بهوجود آمده اند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی نفت
شادی محول؛ گلناز جوزانی کهن؛ سهیلا اصلانی
چکیده
وجود کانیهای رسی از هر نوع با هر میزان و الگوی توزیعی در چاههای هیدروکربنی، سبب ایجاد مشکلات عدیدهای در ارزیابی کیفی سازندها میشوند و بررسی این دسته از کانیها اهمیت بالایی در صنایع بالادستی دارد. در این پژوهش با تلفیق نتایج مطالعات آزمایشگاهی 15 نمونه مغزه سازند آسماری از یک چاه تولیدی واقع در میدان نفتی مارون واقع در جنوب ...
بیشتر
وجود کانیهای رسی از هر نوع با هر میزان و الگوی توزیعی در چاههای هیدروکربنی، سبب ایجاد مشکلات عدیدهای در ارزیابی کیفی سازندها میشوند و بررسی این دسته از کانیها اهمیت بالایی در صنایع بالادستی دارد. در این پژوهش با تلفیق نتایج مطالعات آزمایشگاهی 15 نمونه مغزه سازند آسماری از یک چاه تولیدی واقع در میدان نفتی مارون واقع در جنوب باختر ایران به شناسایی کانیهای رسی و الگوی توزیع پرداخته شده است. نتایج آنالیزهای پراش پرتوایکس و مطالعات میکروسکوپی نمونهها نشان داد فازهای تشکیلدهنده اصلی شامل کوارتز (%2/72-%7/14)، کانیهای کربناته (%4/65-%3)، کانیهای فرعی شامل پلاژیوکلاز (%7/6- %0) و کانیهای رسی (%5/44-%3/3) هستند. در برخی از نمونهها کانیهای سولفیدی و آهندار (%2-%0) نیز شناسایی شد. با بررسی نتایج حاصل از میکروسکوپ الکترونی مشخص شد که کائولینیت در محدوده طولی 5/6-7/0 میکرومتر، ایلیت از 4/0 تا 6/3 میکرومتر و در مواردی به صورت توفالی شکل با محدوده طولی 9/7 میکرومتر دیده شد که با سه الگوی پراکنده، پرکننده و پلزننده در طول سازند مخزنی حضور دارند که میزان کانیهای یادشده از کمترین مقدار %3/3 تا بیشترین مقدار %5/44 متغیر است.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی نفت
نسیم ملکی صادقی؛ احمد احمدی خلجی؛ رضا زارعی سهامیه؛ زهرا طهماسبی
چکیده
منطقه مورد مطالعه جزئی از زون زاگرس چینخورده است و در حوضه رسوبی لرستان قرار دارد که در این راستا سه منطقه با پتانسیل بالایی از بیتومین انتخاب شد که شامل منطقه شمالی کوهدشت، شمال خاور پلدختر و جنوب خاور سپیددشت می باشند. در مناطق مورد مطالعه بیتومینها به صورت رگه هایی در میان شکستگی ها و به صورت میانلایه هایی با سنگ میزبان ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه جزئی از زون زاگرس چینخورده است و در حوضه رسوبی لرستان قرار دارد که در این راستا سه منطقه با پتانسیل بالایی از بیتومین انتخاب شد که شامل منطقه شمالی کوهدشت، شمال خاور پلدختر و جنوب خاور سپیددشت می باشند. در مناطق مورد مطالعه بیتومینها به صورت رگه هایی در میان شکستگی ها و به صورت میانلایه هایی با سنگ میزبان رخنمون دارند که ستبرای این رگه ها بین 10 سانتیمتر تا بیش از 5/1 متر می باشند. مطالعات صحرایی نشان داد که بیتومین های مورد مطالعه در شیل های سازند امیران توسعه پیدا کرده اند. بر پایه نتایج حاصل از ژئوشیمی آلی، 10/80 تا 60/93 درصد ترکیبات اشباع شده قابل استخراج در رده آسفالتن ها قرار می گیرند و از نظر بلوغ حرارتی (پختگی مواد آلی) کیفیت بسیار مطلوبی دارند. نمونه های مورد مطالعه در یک محیط رسوبی کاهیده (احیا) تا کمی کاهیده شکل گرفته اند. رسم نمودار Homohopane C34/C35 در برابر Hopane C29/C30 برای بیتومین های مورد مطالعه نشان داد که سنگ مولد نمونه های مورد مطالعه ماهیتی کربناته و آواری دارند. این موضوع را می توان با توجه به سنگشناسی سازندهای مولد بیتومین ها مانند سازندهای ایلام و گورپی در مناطق مورد مطالعه توجیه کرد. نمودار مثلثی استران های منظم (m/z=217) برای بیتومین های مورد مطالعه نشان داد که منشأ ترکیبات آلی بیتومین های مورد مطالعه غالبا" دریایی با مقدار کمی ورود از محیط های خشکی است. تهیشدگی شدید در ایزوتوپ کربن (میانگین 83/28- پرمیل) دلالت بر منشأ ارگانیکی و توده های زیستی (Biomass) در این نمونه ها دارد. از طرفی ترکیبات سولفور با تهیشدگی (16/12 - پرمیل) بیانگر تشکیل در یک محیط رسوبی کاهیده تا نیمه کاهیده دارد و دادههای ایزوتوپ اکسیژن (03/15 + پرمیل) دلالت بر تشکیل مواد آلی از منشأ رسوبی دارد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی نفت
محمد صادقی؛ مرتضی طبائی؛ بهنام راسخ؛ محمد رضا کمالی
چکیده
هدف از این پژوهش، مطالعات میکروبیولوژی و ژئوشیمیایی روی نمونههای خروجی، ورودی آب دریا و آب تزریقی به میدانهای سیوند (SIC C)، دنا (SIC D) و اسفند (SIC E) واقع در منطقه عملیاتی جزیره سیری از توابع شرکت نفت فلات قاره ایران در سکوهای نصر و ایلام، شناسایی منشأ گاز سولفید هیدروژن است. ازاینرو، جهت پی بردن به منشأ ترششدگی میادین نفتی جزیره سیری، ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، مطالعات میکروبیولوژی و ژئوشیمیایی روی نمونههای خروجی، ورودی آب دریا و آب تزریقی به میدانهای سیوند (SIC C)، دنا (SIC D) و اسفند (SIC E) واقع در منطقه عملیاتی جزیره سیری از توابع شرکت نفت فلات قاره ایران در سکوهای نصر و ایلام، شناسایی منشأ گاز سولفید هیدروژن است. ازاینرو، جهت پی بردن به منشأ ترششدگی میادین نفتی جزیره سیری، پس از بررسی و مطالعات اولیه و کتابخانهای و همچنین مشخصات مخزنی، تاریخچه تزریق و تولید میادین، محتملترین فرضیه ترششدگی در این میادین میتواند ناشی از فرایندهای احیای باکتریایی سولفاتها باشد، ازاینرو، برای اثبات فرضیه، محیطهای کشت مورد نیاز رشد باکتریهای احیاکننده سولفات تهیه گردید و پس از نمونهبرداری میدانی، برخی آزمایشهای میکروبیولوژی روی نمونهها صورت گرفت، از آنجا که در مشاهدات اولیه نمونهبرداری، تغییر رنگ نمونهها از صورتی به سیاه آشکارا گویای آن بود که در نمونهها، باکتریهای احیاکننده سولفات وجود دارند، بدینمنظور، روی نمونههای آلوده، فرایند استخراج DNA صورت گرفت و در مرحله تکمیلی، نمونهها جهت ارزیابیهای مولکولی وارد فاز شناسایی مولکولی گردیدند که خروجی نتایج، باکتریای که بیشترین فراوانی (حدود 81 درصد) را داشته است، باکتری دسولفوویبریو هست که توانایی بسیار بالایی در مصرف هیدروژن در مخازن نفتی را دارد و آنها را به گاز سولفید هیدروژن که همانا منجر به ترششدگی مخازن نفتی میشود تبدیل میکند. بنابراین، فرضیه اولیه تحقیق که عامل اصلی ترششدگی میادین نفتی منطقه مورد مطالعه در جزیره سیری، فرایندهای مربوط به باکتریهای احیاکننده سولفات که باکتری دسولفوویبریو در آن نقش بسزایی بازی میکند به اثبات میرسد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
فاطمه اسماعیلی؛ فردین موسیوند؛ محمود صادقیان؛ سیدمهران حیدری
چکیده
کانسار مس میاندشت، در 110کیلومتری خاور شاهرود، 24 کیلومتری شمال باختر عباسآباد و در کمربند آتشفشانی سنوزوییک شمال ایران مرکزی قرار گرفته است. عمده واحدهای سنگ- چینهای منطقه مورد مطالعه دارای سن ائوسن و شامل گدازههای زیردریایی (بازالت، تراکیبازالت، آندزیت و تراکیآندزیت)، آذرآواری (توف، توف برش، آگلومرا) و مجموعه های رسوبی ...
بیشتر
کانسار مس میاندشت، در 110کیلومتری خاور شاهرود، 24 کیلومتری شمال باختر عباسآباد و در کمربند آتشفشانی سنوزوییک شمال ایران مرکزی قرار گرفته است. عمده واحدهای سنگ- چینهای منطقه مورد مطالعه دارای سن ائوسن و شامل گدازههای زیردریایی (بازالت، تراکیبازالت، آندزیت و تراکیآندزیت)، آذرآواری (توف، توف برش، آگلومرا) و مجموعه های رسوبی (آهک نومولیتدار، آهک توفی، شیل، ماسه سنگ و کنگلومرا) هستند. کانهزایی مس در این منطقه بهصورت اپی ژنتیک و چینهکران در امتداد لایهبندی سنگهای درونگیر (توفبرش و آگلومرا با ترکیب آندزیت بازالتی و تراکیآندزیتبازالتی) و نیز در امتداد گسلهای قطعکننده لایهبندی سنگهای میزبان رخ داده است. بافتهای عمده ماده معدنی شامل رگه- رگچهای، پرکننده فضای خالی، دانه پراکنده و جانشینی است. ماده معدنی حاوی کانیهای اولیه کالکوسیت، بورنیت، کالکوپیریت و پیریت و کانیهای ثانویه کوولیت، کالکوسیت ثانویه، مالاکیت، هماتیت، گوتیت و آزوریت است. از مهمترین دگرسانیهای همراه کانهزایی میتوان به دگرسانی کربناتی- سیلیسی، سریسیتی و آرژیلیک و کلریتی اشاره کرد که با نزدیکشدن به بخش کانهدار، بر شدت کربناتی و سیلیسیشدن افزوده می شود. محیط زمینساختی تشکیل توالی میزبان این کانسار با توجه به بررسیهای ژئوشیمیایی صورت گرفته، محیط کششی است که در کمان آتشفشانی حاشیه قارهای تشکیل شده است. با توجه به ویژگیهایی نظیر محیط زمینساختی، سنگهای دربرگیرنده، کانیشناسی، کنترلکنندههای کانهزایی و انواع دگرسانیها، کانسار مس میاندشت با کانسارهای تیپ مانتو شباهت زیادی نشان می دهد و بهطور عمده در زمان کوهزایی و چینخوردگی و گسلخوردگی توالی میزبان تشکیل شده است. گفتنی است ویژگی خاص کانهزایی مس میاندشت شامل گسترش دگرسانی آرژیلیک و نبود دگرسانی قابل توجه زئولیتی، آن را از دیگر کانسارهای مس منطقه از جمله کانسار عباسآباد متمایز می کند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
حسینعلی تاج الدین؛ ابراهیم راستاد؛ عبدالمجید یعقوب پور؛ محمد محجل
چکیده
کانسار طلای میرگه نقشینه در 43 کیلومتری باختر سقز، در شمال باختر پهنه دگرگونی سنندج- سیرجان واقع است. واحدهای سنگی رخنمونیافته در محدوده کانسار، مجموعه ای از سنگ های آتشفشانی- رسوبی دگرگون شده متعلق به پرکامبرین شامل شیست، متاسنداستون، اسلیت و متاآندزیت هستند که توسط توده های گرانیتوییدی پرکامبرین قطع شده اند. بخش اصلی کانیسازی ...
بیشتر
کانسار طلای میرگه نقشینه در 43 کیلومتری باختر سقز، در شمال باختر پهنه دگرگونی سنندج- سیرجان واقع است. واحدهای سنگی رخنمونیافته در محدوده کانسار، مجموعه ای از سنگ های آتشفشانی- رسوبی دگرگون شده متعلق به پرکامبرین شامل شیست، متاسنداستون، اسلیت و متاآندزیت هستند که توسط توده های گرانیتوییدی پرکامبرین قطع شده اند. بخش اصلی کانیسازی طلا، در امتداد یک پهنۀ بُرشی با راستای شمال باختر تشکیل شده است. بخش های پرعیار کانسنگ مربوط به بخش های شدیداً دگرشکل و دگرسان شده از پهنه بًرشی هستند که واجد فابریک های میلونیتی- اولترامیلونیتی بوده و با مجموعه ای از کانی های دگرسانی کوارتز، سریسیت- موسکوویت و سولفید همراهند. کانی شناسی کانسنگ ساده و کانی های پیریت، آرسنوپیریت، اسفالریت، کالکوپیریت، گالن و الکتروم را شامل می شود. الکتروم در اندازه های کوچک تر از 5 تا 140 میکرون، به صورت آزاد در کوارتز و نیز بهصورت میانبار و رگچه ای در پیریت مشاهده شده اند. بیشینه مقدار طلا و نقره در کانسنگ های طلادار کانسار میرگه نقشینه به ترتیب 3/64 (میانگین 52/2) و 9/9 (میانگین 65/0) گرم در تن گرم در اندازه گیری شده است. مطالعه نتایج آنالیز نمونه های کانسنگی حاکی از آن است که افزون بر طلا و نقره، عناصر آرسنیک (تا 2096 گرم در تن)، سرب (تا 506 گرم در تن)، روی (تا 354 گرم در تن) و مس (تا 244 گرم در تن) در کانسنگ های طلادار، ناهنجاری نشان می دهند. مطالعه میان بارهای سیال بر روی کوارتزهای طلادار، بیانگر دمای همگن شدگی سیالات کانه ساز در بازه 158 تا 215 درجه سانتیگراد و شوری 3/3 تا 5/14 درصد وزنی معادل نمک طعام است. این کانسار از نظر ویژگی های زمین شناختی و کانی سازی بیش ترین شباهت را با ذخایر طلای کوهزایی اپی زونال نشان می دهد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی محیط زیست و مهندسی
فرح رحمانی؛ عبدالرضا جعفریان؛ راضیه لک؛ جواد اسماعیلی
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی میزان غلظت فلزات سنگین در محصول برنج شالیزارهای شهرستان ساری است. در این پژوهش از 32 ایستگاه از بخش دانه خوراکی برنج (Seed) نمونهبرداری انجام گرفت. سپس جهت بررسی ارتباط خاک - گیاه در 6 ایستگاه از خاک پای گیاه برنج و دیگر بخشهای گیاه مانند ریشه، ساقه، برگ و سبوس نیز نمونه برداشت شد. نمونههای خاک پس از آمادهسازی ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی میزان غلظت فلزات سنگین در محصول برنج شالیزارهای شهرستان ساری است. در این پژوهش از 32 ایستگاه از بخش دانه خوراکی برنج (Seed) نمونهبرداری انجام گرفت. سپس جهت بررسی ارتباط خاک - گیاه در 6 ایستگاه از خاک پای گیاه برنج و دیگر بخشهای گیاه مانند ریشه، ساقه، برگ و سبوس نیز نمونه برداشت شد. نمونههای خاک پس از آمادهسازی به روش استاندارد توسط دستگاه ICP-OES و نمونههای گیاه نیز پس از آمادهسازی به روش استاندارد توسط دستگاه ICP-MS مورد تجزیه شیمیایی قرار گرفتند. نتایج تجزیه شیمیایی نمونههای برنج نشان داد که میزان جیوه به طور معمول حدود 07/0 پیپیام است و در برخی مناطق به صورت نقطهای (30 درصد نمونهها) غلظت تا حدود 09/0 پیپیام میرسد. میزان غلظت عنصر سرب به طور میانگین 91/0 پیپیام است که این حد نزدیک به حد مجاز است. عناصر آرسنیک، کادمیم، نیکل و روی نیز در تعداد محدودی از نمونهها انحراف از میزان معمول غلظت را نشان میدهند. نتایج بررسیها منشأ عنصر سرب را ناشی از مصرف کودشیمیایی روی در مزارع و شالیزارهای برنج تأیید مینماید. میزان غلظت آرسنیک در منطقه عیسیخندق انحراف از میزان معمول بالایی نشان میدهد. غلظت در عیسخندق 15/1 پیپیام است که انحراف بالایی را از سطح طبیعی معرفی میکند. افزون بر این، غلظت عناصر کمیاب در محصولات برنج در مناطق مختلف شهرستان ساری در مقایسه با محصولات برنج در برخی از شهرهای کشورهای خارجی، همبستگی بالایی برای کروم (Cr)، کبالت (Co)، آرسنیک (As)، منیزیم (Mg)، منگنز (Mn)، سدیم (Na)، و روی (Zn) نشان میدهد.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
احمد خیاط زاده؛ احمد عباس نژاد؛ حجت اله رنجبر؛ حمید احمدی پور؛ بهنام عباس نژاد
چکیده
دماوند یکی از مستعدترین آتشفشانهای ایران برای فوران در آینده است. شواهدی نظیر میزان سرپا بودن مخروط (نبود فرسایش شدید آن)، وجود چشمههای آبگرم فراوان، کوتاه بودن فاصله زمانی از آخرین فوران و حضور شرایط زمینساختی مناسب، همگی، نشانگر استعداد فوران آن در آینده میباشند. شدت فوران آن احتمالاً در حد 3- 5 در مقیاس VEI خواهد بود. در اثر ...
بیشتر
دماوند یکی از مستعدترین آتشفشانهای ایران برای فوران در آینده است. شواهدی نظیر میزان سرپا بودن مخروط (نبود فرسایش شدید آن)، وجود چشمههای آبگرم فراوان، کوتاه بودن فاصله زمانی از آخرین فوران و حضور شرایط زمینساختی مناسب، همگی، نشانگر استعداد فوران آن در آینده میباشند. شدت فوران آن احتمالاً در حد 3- 5 در مقیاس VEI خواهد بود. در اثر آن، خاکسترها، ابرهای سوزان، جریانهای گدازه و لاهارهای تولیدی مشکلاتی را به وجود خواهندآورد. بنابراین، هدف این مطالعه پهنهبندی این خطرها است. برای پهنهبندی این تهدیدها از مدلهای ارتفاعی رقومی (DEM)، تصاویر ماهوارهای و نرمافزارهای Arc GIS ،ENVI و VORIS استفاده شد. برای تهیه نقشه گسترش خاکسترهای آن مدل فرارفت - انتشار، و برای تهیه نقشه پراکنش ابر سوزان مدل مالین و شریدان مورد استفاده قرار گرفتند. در ارتباط با گسترش خاکسترهای آن، اطلاعات جوی مورد نیاز از دادههای پایگاه NCEP/NCAR اخذ شدند. همچنین، مدل شبیهسازی جریان برای تهیه نقشه گسترش جریان گدازه بهکار گرفته شد. برای تهیه نقشه محدودههای گسترش لاهار، با استفاده از DEM منطقه، موقعیت آبراهههای اصلی سطح مخروط و درههای اطراف مشخص شد و با در نظر گرفتن بافر زون 50 متری، محدوده گسترش لاهار تهیه گردید. براساس این مطالعه، پلوم خاکسترهای آتشفشانی به سمت خاور گسترش مییابد و چند آبادی را تهدید میکند. گدازهها و ابرهای سوزان نیز برخی از روستاهای اطراف مخروط را تهدید میکنند. لاهارهای حاصل از این آتشفشان، ضمن حرکت در خطالقعرهای موجود در سطح مخروط، وارد درههای اصلی منطقه (هزار و دلیچای) میشوند و در مسیر خود آبادیهای متعددی را تهدید خواهند کرد. نقشههای ارائه شده راهنمای مفید و ضروری برای مدیریت این خطرها میباشند.
مقاله پژوهشی
رسوب شناسی
مهشید ساروخانی؛ محبوبه حسینی برزی؛ علی مبشری
چکیده
سازند قم با سن الیگوسن- میوسن که به دلیل داشتن ذخایر هیدروکربوری در برخی از مناطق حائز اهمیت است، در برش دستجرد بهصورت توالی مخلوط سیلیسی آواری-کربناته با ستبرای ۳۳۰ متر بهطور ناپیوسته و همشیب بر روی سازند سرخ زیرین و بهصورت ناپیوسته در زیر سازند سرخ بالایی برونزد دارد. در این مطالعه، نهشتههای مورد نظر جهت بررسی سنگنگاری، ...
بیشتر
سازند قم با سن الیگوسن- میوسن که به دلیل داشتن ذخایر هیدروکربوری در برخی از مناطق حائز اهمیت است، در برش دستجرد بهصورت توالی مخلوط سیلیسی آواری-کربناته با ستبرای ۳۳۰ متر بهطور ناپیوسته و همشیب بر روی سازند سرخ زیرین و بهصورت ناپیوسته در زیر سازند سرخ بالایی برونزد دارد. در این مطالعه، نهشتههای مورد نظر جهت بررسی سنگنگاری، ریزرخساره و محیط رسوبی و همچنین تغییرات سطح آب دریا و سازوکار اختلاط مورد مطالعه قرار گرفتند. بر مبنای فراوانی و توزیع اجزای اسکلتی و دیگر اجزای موجود در نهشتههای کربناته سازند قم در برش مورد مطالعه، شش ریزرخساره وابسته به سه کمربند دریای باز، سد و لاگون مرتبط با یک رمپ کربناته شناسایی شد. اختلاط و دورگه شدن نهشتههای کربناته سازند قم با مقادیر متفاوتی از سیلیسی آواری در اندازه ماسه و سیلت، در موقعیتهای مختلف از ستبرای این سازند و نیز گستره جانبی آن، به فعالیتهای متناوب زمینساختی و فرسایش سنگهای کهنتر منطقه مانند سازند سرخ پایینی و آتشفشانهای پالئوژن مرتبط است که در حوضه پشت کمان از یک سیستم فرورانش نهشته شده است. بر اساس نتایج حاصل از مطالعات ریزرخساره در نهشتههای برش مورد مطالعه، دو چرخه تغییرات سطح آب تمایز داده شد که رسوبگذاری چرخه اول با ناپایداری کف حوضه و نوسانات سطح نسبی آب دریا همراه بوده که با اوج گرفتن فعالیتهای زمینساختی منطقه به نهشت ستبرایی از ماسهسنگ منتهی میشود و چرخه دوم با پایداری بیشتر حوضه همراه است و در نهایت به کمژرفا شدن حوضه میانجامد.
مقاله پژوهشی
رسوب شناسی
زینب شیخ الاسلامی؛ محمود رضا مجیدی فرد؛ سید محسن آل علی؛ محمد جوانبخت؛ مرتضی طاهرپور خلیل آباد
چکیده
رخنمون منحصر به فرد پیسنگ حوضه رسوبی کپه داغ (دنباله پیسنگ هرسینین توران با پوسته قارهای توران) در منطقه آقدربند در شمال خاور ایران دیده شده است. دومین سازند از گروه آقدر بند در این منطقه، به نام سازند نظرکرده می باشد که با سنگشناسی کربناته –شیلی (در بخش زیرین و کربناته در بخش بالایی) شناخته میشود. سازند نظرکرده به سن ...
بیشتر
رخنمون منحصر به فرد پیسنگ حوضه رسوبی کپه داغ (دنباله پیسنگ هرسینین توران با پوسته قارهای توران) در منطقه آقدربند در شمال خاور ایران دیده شده است. دومین سازند از گروه آقدر بند در این منطقه، به نام سازند نظرکرده می باشد که با سنگشناسی کربناته –شیلی (در بخش زیرین و کربناته در بخش بالایی) شناخته میشود. سازند نظرکرده به سن آنیزین در قسمت زیرین با یک مرز تدریجی بر روی سازند سفیدکوه به سن اسکیتین پسین و در قسمت بالایی با یک مرز مشخص در زیر سازند سینا به سن لادینین قرار میگیرد. در این پژوهش، چهار برش به منظور انجام مطالعات سنگنگاری، چینهنگاری سکانسی، تعیین ریز رخسارهها و محیط رسوبی سازند نظرکرده اندازه گیری ، 200 نمونه برداشت و حدود 100 مقطع نازک تهیه شده است. 11 ریز رخساره کربناته بههمراه 1رخساره هیبریدی و 2 رخساره آواری شناسایی شده در این سازند متعلق به محیطهای لاگون، شول و دریای باز هستند. با توجه به نتایج بهدست آمده در این بررسی، محیط نهشته شدن سازند نظر کرده، یک محیط حد واسط بین سازند سقیدکوه (رمپ کربناته) در زیر و سازند سینا (شلف حاشیهدار) در بالا میباشد، از این رو، محیط رسوبی این سازند گذر از یک رمپ کربناته به شلف حاشیهدار میباشد. وجود رخسارههای سیلیسی آواری و هیبریدی نشاندهنده فعالیتهای زمینساختی در زمان نهشته شدن این سازند هستند. وجود افق کنگلومرایی منومیکتیک و درونحوضهای در انتهای برخی از برشها نیز گویای تغییرات شیب کف حوضه و ایجاد رخسارههای ریزشی است. نوسانات سطح آب دریا در برشهای A, B, C, D در مقایسه با منحنی تغییرات سطح آب دریا در زمان آنیزین (تریاس میانی)، نشاندهنده وجود یک سکانس رسوبی رده سوم میباشند که با یک مرز از نوع غیر فرسایشی SB2در زیر و در بالای برشهای A, B, C, D قابل شناسایی میباشد.
مقاله پژوهشی
ژئوفیزیک
رضا قناتی؛ زهرا تفقد خباز
چکیده
وارون سازی داده های سونداژ الکتریکی قائم (Vertical Electrical Sounding) یا (VES) به صورت غیرخطی فرمول بندی و با استفاده ازگسسته سازی هندسه ثابت و هندسه متغیر حل می شود. متغیرهای مدل در حالت هندسه ثابت فقط مقادیر مقاومت ویژه است و ستبرای لایه ها به عنوان یک متغیر معلوم در نظر گرفته می شود. ولی در حالت هندسه متغیر، افزون بر مقادیر مقاومت ویژه، ...
بیشتر
وارون سازی داده های سونداژ الکتریکی قائم (Vertical Electrical Sounding) یا (VES) به صورت غیرخطی فرمول بندی و با استفاده ازگسسته سازی هندسه ثابت و هندسه متغیر حل می شود. متغیرهای مدل در حالت هندسه ثابت فقط مقادیر مقاومت ویژه است و ستبرای لایه ها به عنوان یک متغیر معلوم در نظر گرفته می شود. ولی در حالت هندسه متغیر، افزون بر مقادیر مقاومت ویژه، ستبرای لایه ها نیز به متغیرهای مدل اضافه می شود. به دلیل غیرخطی بودن مسئله وارون، تعیین مدل اولیه مناسب اهمیت بالایی دارد. در مورد وارون سازی بلوکی به دلیل اضافه شدن ستبرا به عنوان متغیر مجهول، انتخاب مدل اولیه اهمیت زیادی پیدا می کند. برای دستیابی به مقدار اولیه مناسب برای حل وارون سازی بلوکی، رهیافتی اتخاذ شده است. بدین صورت که از روی حل وارون سازی هموار، مشتق دوم مقاومت ویژه تجمعی محاسبه شده و از روی اختلاف نقاط عطف، می توان مقادیر اولیه متغیرهای مدل هر لایه را تعیین کرد. الگوریتم ها ابتدا بر روی داده های حاصل از دو مدل شبیه سازی شده و سپس بر روی دو داده واقعی پیاده سازی می شود. نتایج عددی نشان می دهد که وارون سازی هموار داده های VES نسبت به وارون سازی بلوکی به دلیل وابستگی کمتر به مدل اولیه با چالشهای کمتری همراه است اما در صورت انتخاب پاسخ اولیه مناسب در روش بلوکی امکان تعیین مرز لایه ها با قطعیت بیشتری وجود دارد.